Quantcast
Channel: مقالات –روازاده سایت حکیم دکتر روازاده پدر طب ایرانی اسلامی |
Viewing all 3058 articles
Browse latest View live

در بیان سکته

$
0
0

🌿نکته های شنیدنی

#در_بیان_سکته

که از پرشدن بطون دماغ از بلغم و جلوگیری از روان گشتن روح نفسانی عارض می شود.

علائم آن: سستی بدن، از بین رفتن حواس پنجگانه و خرخر بینی است.
درمان آن: زدن رگ قیفال با تنقیه با مواد تند و دمیدن کندش و خربق ابیض و سنبل و مشلک و فلفل و شو نیز تر در بینی است.

منبع: قانونچه در طب، تالیف محمودبن محمدبن عمر چغمینی.

کدمطلب:۹۷۰۴۰۶ ۱۱pc

نوشته در بیان سکته اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.


در تدبیر خوردنی ها و آشامیدنی ها

$
0
0

🌿نکته های شنیدنی🌿

#در_تدبیر_خوردنیها_و_آشامیدنیها_موسوم_به_دانش_بهداشت

در غذا رعایت مقدار و آرامش پس از آن ضروری است.
چند غذای مختلف در یکبار خوردن جایز نیست، مگر اینکه با غذای چرب چیزی نمکین یا تند و تیز، و یا بلعکس صرف شود. مداومت به استعمال یک نوع غذا سزاوار نیست، بلکه باید غذا مختلف و متنوع باشد. هنگام داشتن اشتها، لازم است که در صرف غذا درنگ نکند، زیرا درنگ سبب ریختن مواد مضره در معده می شود.

سزاوار است که غذا در معتدل ترین وقت روز خورده شود.
اگر زمستان است در نیمه روز و اگر تابستان باشد، قبل یا بعدازظهر طعام صرف گردد.
🔸اما موقع آشامیدن آب ،هنگام احساس تشنگی است، خواه پیش یا پس از طعام باشد.

📚منبع: قانونچه در طب، ص۷۴، تالیف محمود بن محمد بن عمر چغمینی.

کدمطلب:۹۷۰۴۰۶ ۱pc

نوشته در تدبیر خوردنی ها و آشامیدنی ها اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی –بخش هفتم: این قسمت دیدگاه حضرت آیه الله العظمی خامنه ای

$
0
0

دیدگاه حضرت آیه الله العظمی خامنه ای درباره طب اسلامی

چرا بایستی امروز به خودکفائی علمی کشور امید نبندیم؟ من در چند سال قبل در اوایل انقلاب، سال ۱۳۵۹ بود یک سفری با یک هیئتی به هند رفته بودم. آنجا مأمورین وزارت خارجه به ما اطلاع دادند که یک بیمارستان گیاه درمانی وجود دارد. من خیلی علاقه مند شدم که آنجا را ببینم و رفتم دیدم از نزدیک، بیمارستان بسیار وسیع و مفصلی بود، اسم فارسی هم برایش انتخاب کرده بودند به نام همدرد، با اینکه هند بود. در دهلی نو مرکزش بود و در استانهای مختلفی از هند شعبه داشت که این فقط یک بیمارستان نبود، هم بیمارستان بود هم مرکز تحقیقات، بلکه یک دانشکده بود که تدریس در آنجا می شد؛ ما در آنجا کارهای گیاهی درمانی را دیدیم. بنده آنجا به ذهنم آمد که می بایستی (گیاه درمانی) را در ایران پیگیری کنیم؛ وقتی از هند به ایران آمدم، با مسئولین آن وقت صحبت کردم و از آنها قول گرفتم که به طور قطعی دنبال این قضیه باشند، ولی اقدامی نکردند!

رهبری سال هاست که به طب سنتی توجه ویژه ای نشان می دهند. ایشان در یکی از دیدارهای خود با اساتید دانشگاه ها، از خبر تشکیل دانشکده طب سنتی نیز به یک مژده تعبیر کرده بودند؛ همچنین در سال ۱۳۸۶ خطاب به ریاست جمهور وقت فرمودند: «جناب آقای رئیس جمهور، این گیاهان دارویی و طب سنتی، از جمله کارهایی است که می تواند باب جدیدی در مسائل کلان مربوط به بهداشت و درمان بگشاید. توجه و اهتمام جنابعالی در این کار بسیار مفید خواهد بود انشاءالله.»[۱]

[۱]  خبرگزاری فارس، ۱۷/ ۰۷/۱۳۹۴

گردآوری: هیات تحریریه احیای سلامت

کدمطلب:Dr97041801

نوشته دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی – بخش هفتم: این قسمت دیدگاه حضرت آیه الله العظمی خامنه ای اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران: قُولَنج (Colic- bellyache- ileus)

$
0
0
  • قُولَنج (Colic- bellyache- ileus): مرضی است دردناک معده را که با آن خروج فضولات بدن و باد سخت و مشکل می شود. (اقرب الموارد). دردی که غفلتاً در ناحیۀ شکم خصوصاً نواحی مجاور به قسمت های مختلف قولون ها حاصل می شود و در صورت شدت ممکن است به مرگ منتهی گردد. عارضۀ قولنج به طور کلی مربوط به ضایعات قسمت های مختلف احشاء است و ممکن است مربوط به عفونت یا سوراخ شدن آپاندیس باشد که در این صورت دردها بیشتر درناحیۀ تحتانی راست شکم و حول و حوش ناف است و ممکن است مربوط به انسداد کیسه صفراوی یا ضایعات کبدی باشد که باز دردها در طرف راست شکم و قسمت های زیر حجاب حاجز و نواحی ستون فقرات احساس می شود. همچنین قولنج ممکن است سبب ناراحتی های رحمی و دردهای شدید آنی مربوط به قاعدۀ «ماهانه» زنان و یا مربوط به ضایعات کلیوی باشد.در هریک از انواع قولنج ها در صورت تشخیص ضایعه نام مربوط را  می برند، مثلاً قولنج کبدی، قولنج کلیوی، قولنج روده ای (که مربوط به انسداد یا تداخل قسمتی از رودۀ باریک است)، قولنج کیسه صفرا و غیره. در هر حال قولنج با دردی شدید و ناراحت کننده همراه است. (فرهنگ فارسی معین) بیماری است روده را دردناک که بر آن خروج ثُفل و ریح دشوار باشد صاحب آنرا.(دهخدا). مرض است آلی، که دررودۀ غلیظ بهم می رسد با درد شدید که دشوار گردد بر آمدن فضولی که بالطبع بر می آید و دفع میگردد. و گاه است که به سبب شدت درد هلاک می کند، به خلاف صداع که شدن آن مهلک نیست. و اسم قولنج مشتق از قولون است و از جهت شیخ الرئیس گفته: قولنج حقیقی آن است که در معای قولون تولد یابد و گفته شد که در معای غلاظ تولد می یابد به جهت کثرت وقوع آن در آن. و آنچه در معای دقاق تولد     می یابد آن را ایلاوس می نامند. و سبب قولنج یا بلغم غلیظ زجاجی و یا بسیاری لزج مخلوط با اثفال و یا ریح غلیظ محتبس مختص درمیان دو طبقه روده ویا در جوف آن و یا ریختن صفرا به معده است و گاه به ندرت از ورم بلغمی. و گاه به سبب التوای روده. گاه به سبب بسیاری ادرار بول و گاه به سبب خشکی امعا و گاه از حرکات عنیفه و کثرت جماع مخصوص برپری معده بهم می رسد ویا غیر از این اسباب. و گاه مشتبه به مغص می گردد و فرق میان هردو بدان است که درد مغص اکال و لذاع است اگر به سبب خلط اکال لذا باشد و بعد مغص، و لذع طبیعت اجابت میکند که آب بسیار گرم بنوشد. و درد قولنج سنگین میل به اسفل دارد به سبب ثقل مادۀ محتسبۀ موجعه، و گاه مشتبه به درد کلیه می گردد و فروق میان هردو بدان است که صاحب آن در    می یابد که گویا سیخی فرو برده اند درقطن او، و با آن بول گاه بند می گردد و یا اندک اندک   می آید و چون بول می کند تکسین می یابد. و درد قولنج پهن می گردد و به بالا می رود و به طرف راست و چپ می گردد، برای آن که روده قولون از طرف بالا آمده و میل بسیاری به طرف راست کرده پس برگشته باز به طرف چپ رفته رو به پائین پس برگشته باز به طرف راست رفته به سوی پشت و از فقره قطن درگذشته… (مخزن الادویه). دردی که در ناحیۀ شکم خصوصاً ناحیۀ مجاور به قسمت های مختلف قولون ها حاصل شود و درصورت شدت ممکن است به مرگ منتهی شود.

 

نوشته آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران: قُولَنج (Colic- bellyache- ileus) اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

حکایت هایی خواندنی از انواع خون گیری: رفع درد چشم با فصد

$
0
0

رفع درد چشم با فصد

مردی به نام ابوداود- که مکاری ۱ ما بود و الاغها را نیز می راند- مبتلا به چشم درد گردید. چون بیماری اش شروع شد، دستور دادم فصد کند، ولی او عمل نکرد، بلکه بادکش(حجامت) نمود. دارویی که با خود همراه داشت، به میزان یک وقیه۲ بلکه زیادتر در گوش چکاند. من او را از این کار بسیار نهی کردم تا آنکه دلتنگ شدم. با این حال، او از من قبول ننمود.

فردای آن روز، حالش بدتر شد و چشم دردش شدت یافت که تا آن وقت من چنان چشم دردی ندیده بودم. ترس من بیشتر از ترکیدن طبقات چشم و بیرون ریختن آنها بود، زیرا در نتیجه ورم شدید ملتحمه۳ ، از تمام قرنیه به اندازه یک عدس بیشتر معلوم نبود. چون درد او را به ستوه آورد، فصدش کردم و سه رطل۴ و شاید زیادتر در دو مرتبه از او خون گرفتم و چشمش را از ترشحات پاک کردم. سپس، به چشمش گرد سفید پاشیدم. آن روز به خواب رفت و دردش ساکت شد. فردای آن روز بهبود یافت و همراهان از این امر در تعجب ماندند.۵

۱٫ مکاری:کسی که اسب یا شتر کرایه می دهد.

۲٫ وقیه: هفت مثقال.

۳٫ ملتحمه: لایه بیرونی چشم.

۴٫رطل: معیار سنجش است که در هر ناحیه با دیگر نواحی تفاوت داشته است. در بعضی بلاد هر رطل معادل ۱,۵ کیلو بوده است. رطل طبی معادل ۹۰ مثقال و قریب نیم کیلو است.

۵٫ترجمه قصص و حکایات المرضی، ص ۲۴-۲۶٫

نوشته حکایت هایی خواندنی از انواع خون گیری: رفع درد چشم با فصد اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران: قُرحَه (Ulcer)

$
0
0

   قُرحَه (Ulcer): زخم. ریش، جمع قروح. تفرق اتصالی که ریم کند. (ذخیره…). جدایی پیوستگی در گوشت بدن است در صورتی که گوشت بدون چرک باشد ولی اگر مقرون به چرک بود آن را قرحه گویند. قرشی گوید، جدا ساختن اتصال گوشت اگر تازه باشد آن را جراحت نامند و اگر مدتی از آن گذشته و چرک کرده باشد آن را قرحه خوانند. بنابراین قرحه غیر از جراحت است. و در وافیه است که جراحت از قرحه اعم باشد آنجا که گوید: تفرق اتصال اگر به گوشت فرو شود آن را جراحت گویند. و اگر جراحت ریم آرد آن را قرحه گویند. (از کشاف…). و از صدف سوخته مغسول کرده ذرور سازند و چند کَرت «دفعه» بکار دارند تری هاء قرحه را به چیند و خشک کند. (ذخیره…).

 

 

نوشته آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران: قُرحَه (Ulcer) اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

بذر کلزا را به چه صورت آستان قدس تولید می‌کند که ما محتاج بذر کلزا نشویم؟

$
0
0

بذر کلزا را به چه صورت آستان قدس تولید می‌کند که ما محتاج بذر کلزا نشویم و دیگر از خارج وارد نکرده و وابسته نشویم.

 آیا بذری را که تولید و از دو گونه ی کلزا (والدین) تولید می شود آیا میتوانیم بدون اینکه دو گونه کلزا (والدین) را بخریم با همان تولید کلزا)AKAPI( که در ایران برداشت می شود می توانیم بکاریم؟ یا اینکه مادام العمر این دو گونه بذر کلزا والدین را از کشور فرانسه باید همیشه خریداری و وابسته شویم؟

 آیا میدانید که بذر ایبرید چیست؟ چطور می‌شود که این بذر قابل کشت نیست؟ دلایلی وجود دارد که این بذر استریل یا عقیم می شود چون گونه نر (والدین) حتماً باید استریل باشد و روشهای آن برای عقیم کردن گونه نر را دست کاری و از طریق کنترل ژنهای سیتوپلاسم و یا  ژنهای هسته سلولی (دقیقاً گامت مذکر) را کنترل می کنند و از کار می اندارند و این امر در مورد خیلی گونه های حدود ۱۵۰ گونه از قبیل گونه های افعال سویا- ذرت- کلم- گوجه فرنگی- کلزا- جو و … بطور مداوم استفاه می شود و یکی از دلائل آن این است که می گویند یکدست و یکنواخت و قشنگ بظاهر می آید.

ولی از نظر کیفیت فقط یک جانبه می باشند چون فقط خصوصیات جنسی ماده را در برمی گیرد.

بهتر نیست به جای اینکه بذر کلزا را وارد و کلزای ایبرید تولید کیفیت روغن پائین و به جای آن بذر کنجد کاشته شود که کیفیت بالایی هم از نظر روغنی دارد؟

 

 

آستان قدس چرا؟

روغن کلزا (بیودیزل)

 

 

روغن کلزا، توسط استخراج شیمیایی از دانه کلزا به دست آمده و در واقع خصوصیات شیمیایی آن متفاوت و غلظت آن نسبت به سوخت دیزل استحصال شده از نفت بسیار بالاتر است.

برای تولید بیودیزل، بعنوان یک سوخت قابل استفاده خودروهای دیزلی، پس از استخراج روغن از دانه، یک مرحله دیگر را سپری می کنند، یک واکنشی با نام تبادل استری که طی آن جایگزینی اجزاء اصلی الکل (گلیسرول) با الکل متیلیک (متانول) تعیین می شود .

 روغن + متانول + کاتالیزور ( سود سوزآور )=  بیودیزل+ گلیسیرین

و این روغن مخصوص ماشینهای بیودیزل ساخته شده که برای از بین بردن مردم و صنعتی می باشد.

اصولاً روغن های گیاهی حاوی مواد مختلفی هستند، اما برای تولید سوخت زیستیتری گلیسیرید آنها مورد نیاز است. تری گلیسیرید ها چربی هایی هستند تشکیل شده از یک اسکلت گلیسرول که به آن ۳ نوع از اسیدهای چرب با زنجیره طولانی مرتبط هستند.
تری گلیسیریدها در طی فرآیند شیمیایی تبادل استری به بیودیزل تبدیل می شوند، به این صورت که مخلوطی شامل گلیسرول آزاد و مولکولهایی به نام متیل استراسیدهای چرب بدست میایند که تشکیل دهنده بیودیزل میباشند.

طی واکنش تبادل استری، پروسه تولید گلیسیرین به عنوان یک محصول با ارزش افزوده بالا فراهم میشود، که برای آن بیش از ۸۰۰ کاربرد مختلف شناخته شده است.

در مورد مزایای بیو دیزل مقالات بسیاری تدوین شده که اغلب آنها در خصوصیات زیر مشترک هستند :

 در رابطه با تولید ذرات ریز ناشی از سوخت بیودیزل باید گفت که مقدار آلودگی در هوا در مقایسه با سوخت دیزل حاصل از نفت فقط  ۳۲درصد است و مونوکسید کربن CO تولید شده در مقایسه با دیزل ۳۵ درصد میباشد. بنا بر این بیو دیزل در مقایسه با دیزل حاصله از نفت هوا را کمتر آلوده میکند، برای سلامت موتور ماشین  بهتر است و راندمان آنرا تا ۳% بالاتر
می برد، تمیزتر است و بازمانده های کمتری از خود در موتور بجای میگذارد، کمتر انیدرید کربنیک در آتمسفر منتشر می کند،
یکی دیگر از مزایای این سوخت را که نباید دست کم گرفت تمایل کم آن به خود اشتغالی است، که مشکلات ناشی از مراحل  مختلف حمل و نقل و ذخیره سازی را کاهش می دهد. همچنین منشاء گیاهی آن باعث بالا بودن قابلیت تجزیه بیولوژیکی در محیط زیست میباشد.

کشور فرانسه از روغن کلزا برای تولید بیودیزل خود به دلیل ارزش انرژی بالای آن استفاده میکند (در ایالات متحده، برعکس سویا را ترجیح می دهند). در واقع انرژی آزاد شده حاصل از احتراق این گیاهان غنی از روغن (که به آن آفتابگردان را نیزمی توان اضافه کرد) به میزان بیشتری نسبت به سایر گیاهان  میباشد .

در بازار اروپا و آمریکا می توان انواع بیودیزل ساخته شده از روغن کلزا را پیدا کرد. البته به صورت میشلی از روغن گیاهی خالص و متانول مخلوط شده با دیزل نفتی را در نسبت های مختلف میتوان یافت که این میزان میتواند تا ۳۵ درصد از روغن تشکیل شده باشد.

در آفریقای جنوبی بعد از بحران نفتی سالهای ۱۹۷۳ و۱۹۷۹ تحقیقات برای پیدا کردن  سوخت های زیستی مناسب آغاز شد ند .  Agricultural Research Council (ARC)در ماه مارس  ۲۰۱۶ شروع به کار با هدف توسعه کشت مزارع آفتابگردان با عملکرد بالا ، قادر به تولید مقدار بیشتر و کیفیت بهتر از روغن کرد. علاوه بر آن برای تولید سوخت زیستی از مواد
تجدیدپذیر دیگری نیز استفاده می کنند (مانند چربی های حیوانی، ذرت، نیشکر، سویا و
دانه های آفتابگردان).

 

 

طی پانزده سال گذشته سیر تکاملی زیست سوختها به فرمهای مختلف:

۱)     سوخت های زیستی با اتکای به محصولات کشاورزی که بعنوان خوراک مطرح هستند مثل ذرت، سویا، پالم و نیشکر فرم گرفت بعلت اینکه همگی آنها مملو از قند، نشاسته و روغن  سهل الوصول هستند.

۲)     سوخت های زیستی لیگنوسلولزی lignocellulosici، ازپسماندهای کشاورزی و پسماند ذرت به عنوان یک منبع برای تولید سوخت زیستی biocarburante.استفاده میکنند. سیستم های تولید که به همین منظور طراحی شده اند ،میکروارگانیسمهایی را به کار میگیرند که مواد قندی را از مواد خام مانند سلولز سخت استخراج و سپس آنرا تخمیر  میکند. روش دیگر استفاده از فرآیندهای حرارتی برای تبدیل زیست توده  biomassبه گاز مایع میباشد.

۳)     سوخت های زیستی به دنبال بهبود کیفیت مواد اولیه وطراحی محصولات زراعی قادر به افزایش عملکرد هستند. دانشمندان از طریق دستورزی ژنتیکی، درختان صنوبری با محتوای لیگنین lignin کم ساختند که روند کار را آسان تر کند. محققان پس از دسترسی به ژنوم سورگوم و ذرت قادرند  با تغییرات ژنتیکی، کنترل و اصلاح تولید روغن را در دست کشاورزان قراربدهند. در این راستا Monsanto در عملیات اصلاح ژنتیکی درختان و طراحی روش رشد آنها برای بکار گیری آسانتر آنها نقش عمده ای را ایفا کرد.   

۴)     سوخت های زیستی میکروارگانیسم های اصلاح شده ژنتیکی را به کار میگیرند که  قادر به گرفتن مقدار زیادی از انیدرید کربنیک CO2توسط میکروب ها هستند به گونه ای است که زباله تولید شده توسط این میکروارگانیسم ها به صورت سوخت قابل استفاده باشند . البته هنوز دسترسی به تکنولوژی مناسب قادر به جذب CO2 خالص برای تغذیه میکروبها میسر نیست.

برای مرتفع کردن مشکلات علمی وعملی نسلهای مختلف سوخت های زیستی احتیاج به تحقیقات بیشتری در آینده است ولی آنچه که مسلم است این است که سوخت های زیستی یک پتانسیل هستند که ارزش شرط بندی و سرمایه گذاری دارند. بنابراین اگر ما واقعا
می خواهیم یک روز به طور کامل سوخت های زیستی را جایگزین نفت کنیم، باید اعتماد و از آن حمایت کنیم.

طبیعت در حال حاضر همه چیز مورد نیاز را در اختیار ما قرار داده، منجمله هزاران میکروارگانیسم که می توانند زباله های ما را به منابع انرژی تجدید پذیر و پاک تبدیل کنند. بستگی به ما دارد که یاد بگیریم چگونه با سیاستهای دوراندیشانه از آنها استفاده عاقلانه کنیم.

با در نظر گرفتن اینکه زیست سوخت حاصله از کشت یک هکتار کلزا معادل ۴۵/۱ تن میباشد و اینکه اگر بنا باشد که بعنوان مثال کلیه اتومبیلها، اتوبوسها و کامیونهای کشور انگلستان با
بیو دیزل تغذ یه شوند (۷/۳۶ میلیون تن مصرف سالانه فرآورده های نفتی آن کشور)؛ بایستی ۲۵٫۹۰۰ هکتار زمین کشاورزی برای تأمین سوخت یکسال زیر کشت بروند، البته این ارقام منحصر به استفاده ۷۰۰/۵ درصدی از بیودیزل در پمپ های بنزین می باشد. طبق توافق بازار مشترک این رقم ظرف سال ۲۰۲۰ به ۲۰ % افزایش می یابد و زمین لازم حدود ۱۰۰٫۰۰۰ هکتار خواهد بود.

تولید و مصرف سوخت زیستی در حال رشد در کل بازار جهانی است

در واقع ازچند سال پیش استفاده از آن و مصرفش رشد فزاینده ای در ایالات متحده و اروپا داشته، البته باید گفت که کم و بیش ۸۵ % از سوخت های زیستی مصرف شده در سراسر جهان عمدتاً به بازار اروپا مربوط میشوند (فرانسه و آلمان در رأس آنها قرار دارند)

آقای José Angel Gurrìa ارائه شد طبق گزارش مشترک Fao-OcseAgricultural Outlook 2014-2023که توسط دبیر کل سازمان همکاری و توسعه در دهه آینده  تولید و مصرف سوخت های زیستی قرار است تا ۵۰% افزایش پیدا کند.

این تصمیم چه تاثیری بر اقتصاد جهانی خواهد داشت ؟ 

– کاهش قیمت یا افزایش قیمت

– افزایش تولید محصولات کشاورزی به مقصود تولید سوخت های زیستی.

محققین به فکر استفاده از روغن های گیاهی غذایی زائد (که آماده دفع شدن است ) به عنوان ماده اولیه برای تولید بیودیزل افتادند، یک راه حل هوشمند که نه تنها در زنجیره تولید
روغن های نباتی تاثیر گذارد نیست، بلکه در واقع آن را حفظ میکند. مهمتر از همه اینکه اجازه
نمی دهد تا مواد زائد در محیط زیست پراکنده شوند (که پیامدهای آن بر همگان آشکار است)، و به بهره گیری  درست از محتوای انرژی ارزشمند موجود در آن میپردازد.

لازم به توجه است که همه ساله مقادیر معتنابهی از روغنهای پسماند به دور ریخته می شوند؛ به عنوان مثال طبق آمار – CONOE (Consorzio Obbligatorio Nazionale di raccolta e trattamento oli e grassi vegetali e animali esausti) در ایتالیا، تخمین زده می شود که مقدار سالانه  روغن آماده دفع بالغ بر ۲۳۰٫۰۰۰ تن میباشد از این مقدار ۷۰٫۰۰۰ مربوط به ضایعات رستورانها که از طریق دفاتر ثبت رسمی مشخص میشوند و ۳۰٫۰۰۰ تن مربوط به صنعت غذایی است و ۱۳۰٫۰۰۰ حاصل تولید آشپزخانه های خانه داری است. بنا بر گزارش داده ها هزینه های آسیب های زیست محیطی ناشی از عدم وجود شبکه مناسب برای جمع آوری روغن پسماند در سراسر قلمرو کشور ایتالیا استنتاج می شود که از لحاظ اقتصادی این آسیب به مقدار ۱۶ میلیون یورو در هر سال است. البته برای اقدامات مرتبط با بازسازی سایت های آلوده  هزینه های دیگری بایست متحمل شد که در حساب فوق گنجانده نشده اند.

 

روغن کلزا در ادوار قدیم (سال ۱۲۰۰ میلادی) برای روشن کردن چراغهای خیابانهای اروپایی مورد استفاده قرار میگرفته، در سال ۱۸۰۰ میلادی به فکر استفاده آن برای سوخت خودرو افتادند (ایده ای که امروزه نیز مطرح است) و بالأخره در زمینه صنعت غذایی از اواسط قرن نوزدهم مطرح شد؛ از همان زمان تا به امروز استفاده غذایی آن و آثار جانبی اش بر سلامتی انسان مورد سئوال و شک و شبهه بوده .

بیودیزل به صورت گسترده در کشورهای فرانسه، آلمان، اتریش، سوئیس، مجارستان، اسلواکی و آمریکا مصرف می شود. در کشورهای آلمان و اتریش به صورت خالص مصرف می شود.

در کشور فرانسه تعداد هفت پالایشگاه از سیزده تای فعال در آن کشور از بیودیزل برای میشل کردن با دیزل سرب دار استفاده می کنند.  

همین امر باعث شده که اغلب کمپانیهای اتومبیل سازی مطرح دنیا مدلهایی را ارائه دهند که سازگاری بیشتری با روغن کلزا داشته باشند و از راندمان بالاتری برخوردار باشند.

در اینجا به برخی از وسایل نقلیه که بیودیزل استفاده می کنند اشاره می شود: 

AUDI – A2, A3 (All TDIs)

– A4 1.9 TDI (66 kW و ۸۱ kW)

– A6 1.9 TDI (66 kW and 81 kW)

– A6 2,5 TDI (85 kW and 103 kW)

– A6 2.5 TDI

– Convertible 1,9 TDI

– A8 TDI

BMW – 320d / 330d / 520d / 525d / 530d

– ۵۲۵ tds

FORD – Diesel engines 1.8 D / ENDURA – De / turbo diesel 1.8

MERCEDES – C220D, E220D, C200CDI, E200CDI, C220 CDI, E220 CDI (from 09/99), UNIMOG heavy vehicles and ECONIC models

SEAT – Alhambra: all models 66 KW and 81 KW SDI

– Arosa 1.7 SDI

– Inca

– Toledo TDI from ’99

– Leon 1.9 SDI and TDI

– Ibiza, Cordoba, Vario since ’99

SKODA – Fabia و Octavia

VOLVO – S80 D از سال ۲۰۰۱

– S70 TDI  

– V70 TDI

 

 فولکس واگنVW

طی مصاحبه با مسئولین فنی کارخانه فولکس واگن که بعنوان حامی مالی کمیته ” جایزه نوبل برای معلولین” اجراء می شد، کاشف بعمل آمد که در این کارخانه سالهاست که تمامی اتوموبیلهای با سوخت دیزل سرب دار را با سوخت بیودیزل همخوان کرده اند و از آنجایی  سوختهای زیستی از عملکرد شویندگی بسیار بالایی برخوردارند، ساخت این موتورها را با مواد سازگار به  این نوع عملکرد تطبیق داده اند. کارخانه نامبرده آنقدر دراین زمینه فعال بوده که  توانسته در مسابقات سال ۱۹۹۹ ماشینهای تغذیه شده با بیو دیزل خود را به مقام اول برساند درحالیکه سایر شرکت کنندگان از سوخت دیزل سرب دار استفاده میکردند. لذا اتومبیلهای با سوخت بیو دیزل کارخانه فولکس واگن بشرح زیر ارائه می شوند:

تمام اتومبیلهای ساخته شده از سال ۹۸ به بعد

– تولید در هفته های۹۶/۲۳  مدلهای  Caddy- SDI

 تولید در هفته های ۹۶/۴۳  مدلهای  Caddy-TDI

– مدل های گلف تولید در ماه ۰۹/۹۵

مدل های ال- تی تولید شده از ماه ۰۹/۹۶

مدل پاسات تولید در ماه ۰۹/۹۵

مدل های پولو کلاسیک تولید شده در ماه ۰۹/۹۵

مدل دیزل پولو تولید در ماه ۰۹/۹۵

مدل های شاران تولید در ماه ۰۴/۹۶

-مدل های باد تولید شده در ماه ۹۵/۰۹

کارخانه های مرسدس بنز و فرگوسن و جان دییر Mercedes-Benz  , Massey  Ferguson , John Deer نیز به زودی به لیست فوق خواهند پیوست.

 در بازار اروپا موضوع منافع بیودیزل دو مسیر موازی را طی میکنند ؛از یک سو بیو دیزل براحتی در برخی از اتومبیل های آلمانی که به تازگی تولید شده اند استفاده می شود. در این راستا کشور آلمان بخشی از پمپ های بنزین سرب دار  را به پمپ های توزیع بیودیزل تبدیل کرده است ؛ به طور کلی مخلوط: ۷۰% سوخت دیزل ۳۰% بیودیزل بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد.

این صحیح است که موتور دیزل با روغن کلزا و یا با آفتابگردان آشپزخانه جهت کاهش هزینه سوخت (۱٫۷ یورو یک لیتر دیزل، ۵۰/۶۰ سنت برای هر لیتر روغن مخصوص سرخ کردن)  براحتی قابلیت جایگزینی دارد؛ چرا که یک لیتر روغن کلزا هزینه های کمتری از نیم لیتر دیزل را بهمراه داشته  و دارد. در آوریل  سال۲۰۰۱ میلادی در بازار مشترک اروپا پیشنهاد قانون در پروتوکل شماره ۵۰۱PC0813 کاهش بار مالیاتی بیودیزل را مطرح میکرد به شرطی که به میزان ۵ % و بعنوان افزودنی مصرف شود و یا با سطح ۲۵ % بعنوان میشل در سوخت وسائل نقلیه عمومی بکار گرفته شود.

 از سویی دیگر در اروپا  جهت حمایت از برخی منافع مشکوک که بی شک در جهت اهداف کمپانی های چند ملیتی امثال مون سنتو گام برمی­دارند، استفاده از بیو دیزل را بعنوان یک عمل غیرقانونی برای فرار از پرداخت مالیات غیرمستقیم جلوه داده اند. در سال ۲۰۰۵
سازمان های گمرکی مشخص کردند که عواقب نقض قانون، حبس از شش ماه تا سه سال و جریمه از دو تا ده برابر مالیات پرداخت نشده  بود که کمترین مبلغ آن ۷۵۰۰ یورو است به همراه دارد. بله فقط به خاطر ترس از جرایم ناشی از فرار از وظایف مالیاتی غیرمستقیم و عوارض آن مردم را از مصرف بیو دیزل بر حذر نگه داشته.

 البته ناگفته نماند که کلیه دستگاه های تبلیغاتی مون سنتو و چند ملیتی از این گروه همواره در ترغیب مردم در جهت استفاده غذایی از بیودیزل کوشا هستند و از هیچ ترفندی فروگذار نیستند، و فقط آگاهی و آشنایی با مواد غذایی که در بازار به ما عرضه می شوند مردم بی دفاع در مقابل بمبارانهای تبلیفاتی را میتواند در راستای محافظت سلامتی یارا باشد.

 

 

منابع و مآخذ
BIBLIOGRAFIA

 

(Sarkar, et al., 2012) Bioethanol production from agricultural wastes: An overview

 

 

نوشته بذر کلزا را به چه صورت آستان قدس تولید می‌کند که ما محتاج بذر کلزا نشویم؟ اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

کنوکارپوس و خرما-کنوکارپوس چه گیاهی است؟

$
0
0

کنوکارپوس چه گیاهی است؟ ماهیت و اصلیت آن کجاست؟ آیا می دانید ریشه این درختان خاصیت قارچی دارند و به ریشه درختان مجاور خصوصاً خرما حمله و آنها را نابود می کنند؟

نمایی از نخلستان آباد در ایران قبل از هم نشینی با درخت کنوکارپوس

 

نمایی از نخلستان ایران پس از کاشت درخت کنوکارپوس (ماهشهر- شادگان)

خشک شدن نخلستان ها با گذشت ۵ سال پس از کاشت درخت وارداتی کنوکارپوس و مکیده شدن شیره ریشه نخل توسط ریشه این درخت وارداتی !

آیا محل کاشت درخت وارداتی کنوکارپوس در لابلای نخلستان هاست؟

آیا می­دانید کاشت درخت وارداتی کنوکارپوس تا به امروز چنددرصد از صنعت خرمای ایران را نابود کرده­است؟

 

 

آیا با کاشت درخت کنوکارپوس قرار است نام کنوکارپوسستان جایگزین نام نخلستان شود؟

آیا تخریب این چنینی نخلستان و خاک آن دل تخریب کنندگان آن را به درد نمی آورد؟ آیا می دانید که پس از کاشت درخت کنوکارپوس مخرب کشاورزان ما دیگر نمی توانند لابلای نخل ها صیفی جات بکارند؟

آیا می­دانید همانند کاج های آمریکایی بر روی درختان کنوکارپوس هم هیچ پرنده ای پرواز نمی­کند؟

آیا می­دانید با یک آزمایش ساده می­توان به این نکته پی­برد که درخت کنوکارپوس از خود اکسیژن تولید نمی­کند؟

 

آیا محل کاشت درخت وارداتی کنوکارپوس در لابلای نخلستان هاست؟

چرا از پوشش گیاهی بومی منطقه برای ایجاد فضای سبز استفاده نشده است؟

چه کسی پاسخ گوی خصوصیات دروغینی است که هنگام کاشت به درخت کنوکارپوس نسبت داده شد؟

آیا خشکی بیش از حد زیر درختان کنوکارپوس تعجب برانگیز نیست؟

کنوکارپوس چه گیاهی است؟ ماهیت و اصلیت آن کجاست؟ آیا می دانید ریشه این درختان خاصیت قارچی دارند و به ریشه درختان مجاور خصوصاً خرما حمله و آنها را نابود می کنند؟

 

نام علمی آن کنوکارپوس لنلیولیا است و از خانواده گاروم زنگیان Combretaceae می باشد.

درختی همیشه سبز معمولاً در مناطق گرمسیر خاک شور کاشته می شود و در سواحل کالیفرنیا و فلوریدا و آمریکای گرم و مرطوب و برزیل نیز دیده می شود.

و مضرات زیادی دارد که متأسفانه در حوزه خلیج فارس و عراق و ایران از آمریکا این گیاه جهنمی وارد کشت شده و مثمر نمی باشد.

کنوکارپوس و کهیر آمریکایی خطرناک ترین گونه‌های گیاهی کشت شده در خوزستان می باشد و درختانی که مثمر نمی باشند اکسیژن کمتری تولید می کنند و درختان مثمر چون از طریق دی اکسید کربن غذاسازی
می کنند و می توانند کمک شایانی به پاکیزه سازی هوای محیط داشته باشند درختان مثمر  ابتدا آلودگی‌های  هوایی را در خود ذخیره و بعد از آن تبدیل آنها به قند ساده میوه یا همان محصول را تولید می کنند.

درختان غیر مثمر اکثر آنان غیربومی هستند. مثل درخت کنوکارپوس که از سال ۸۲ وارد کشور شد و از جمله استان خوزستان را به خود اختصاص داد.

سمی بودن گیاهان غیر مثمر یکی دیگر از معایب این درختان است و هنگامی که توسط حیوانات مصرف
می شود سبب مرگ آن حیوان می شود و سبب سست شدن خاک و برخاستن پدیده ریزگرد می‌شود در حالی که درختان مثمر تقویت خاک می شود.

بیش از یک دهه است که پوشش گیاهی خوزستان به پوشش گیاهی غیر مثمر  کنوکارپوس تبدیل  شده است که این گیاه مخرب ترین و  مضرترین پوشش گیاهی در دنیا  است.

با توجه به کمبود آب تاثیرات منفی بر حجم آب دارد و این گیاه سبب جلوگیری از ابرهای باران­زا میشود و سبب افزایش حشرات موذی می شود که اتحادیه اروپا این گونه گیاهی را خطرناک­ترین موجود زنده دنیا نام گذاری کرده است به موجب غباری که این گیاه تولید می‌کند و ورود گرده آنها به ریه و سبب ایجاد حساسیت،  بیماری های تنگی و عروقی و حتی سرطان ریه می­آورد.

اینکه تأکید می کنند این گیاه فقط دو سال اول نیاز به آب دارد، تجربه محلی مثلاً در ماهشهر نشان می دهد که این درخت پس از دو سال ریشه خود را به ریشه درختان خرما رسانده و بصورت انگل وار از آنها تغذیه می نمایند و این موضوع به عنوان مهمترین تجربه محلی در خشکانده شدن میلیونی درختان خرمای محلی قابل اثبات است. کشور کویت نه تنها ادامه به کاشت نمی دهد، بلکه در حال پاکسازی این درخت است.

درخت «کنوکارپوس» تنها عامل تنگی نفس در اهواز نیست

استاندار خوزستان: درخت «کنوکارپوس» تنها عامل تنگی نفس در اهواز نیست

شناسه خبر: ۲۹۵۵۹۱۱ -دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ -۱۲:۴۱

اهواز – استاندار خوزستان معتقد است تنها درخت کنوکارپوس مقصر به وجود آمدن تنگی نفس در بین مردم اهواز نیست و  باید گزینه‌های دیگر را نیز به‌صورت جدی بررسی کرد.

عبدالحسن مقتدایی در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص تنگی نفس به وجود آمده برای مردم اهواز و برخی شهرهای خوزستان که مسئولان علت آن به گرده‌افشانی درختی به کنوکارپوس ربط داده‌اند، اظهار کرد: علت این مراجعات تنها گونه «کنوکارپوس» نیست و این‌گونه ۱۰سال است که در خوزستان کاشته شده ولی مردم سه سال است با باران به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند.

وی افزود: این‌گونه گیاهی به‌تنهایی علت مراجعات مردم نبوده و شاید یکی از دلایل است.

مقتدایی افزود: مجموعه‌ای از واحدهای کشت و صنعت، شرکت‌های صنعتی، درختان کنوکارپوس و صنایع نفت و گاز و همه این‌ها در حقیقت اثرات زیست‌محیطی داشته‌اند هرچند امسال به لطف خدا میزان مراجعه‌کنندگان کمتر بوده است.

استاندار خوزستان تأکید کرد: تمام این عوامل در ایجاد عارضه تنگی نفس برای مردم اهواز تأثیر دارند ولی درصد تأثیرگذاری هرکدام باید مشخص شود.

بعد از بارش‌های اخیر باران در خوزستان، حدود ۱۳ هزار نفر به علت عارضه تنگی نفس به مراکز درمانی مراجعه کرده‌اند.

معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در نوشتاری در فیس‌بوک در خصوص عارضه تنگی نفس برای مردم خوزستان بیان کرد: به‌طورکلی ۱۸ گزینه به‌عنوان علل این عارضه مطرح و موردبررسی بوده که در نهایت چهار مورد از آنها شامل آلودگی فلرهای نفتی (دودکش)، سوزاندن مزارع نیشکر، سوزاندن لاستیک و زباله و گرده‌افشانی گیاهان در اولویت قرار گرفته است.

وی ادامه داده است: در مجموع و با توجه به بررسی‌های مختلف بر روی این بیماران، آلاینده‌های هوای استان و زمان وقوع تنگی نفس، به نظر می‌آید گزینه گرده‌افشانی گونه‌های گیاهی خاص قوت بیشتری پیدا کرده است. احتمال آن هست که درختچه کنوکارپوس که در سطح شهرهای خوزستان به‌وفور کاشته شده مسبب این مشکلات باشد. تنگی نفس در زمان بارندگی ماه‌های آبان و آذر رخ می‌دهد و در ماه‌های دیگر شاهد این نوع عارضه نیستیم.

از سوی برخی مسئولان در روزهای اخیر عمده دلیل بروز تنگی نفس در بین مردم اهواز، گرده‌افشانی درختان کنوکارپوس عنوان‌شده بود.

کنوکارپوس، درختی همیشه‌سبز است که معمولاً در مناطق گرمسیر و خاک شور کاشته می‌شود. مناطق کاشت آن نیاز به زهکشی و مواد معدنی آلی ندارد و مقاومت خوبی در برابر محیط سخت دارد.

این درخت به‌عنوان یک درخت مقاوم به شوری و گرما و همچنین کم‌آبی برای حفاظت از سواحل و اراضی شور کاشته می‌شود و با توجه به مقاومت بالا به خاک‌های شور به‌خوبی در نواحی نزدیک دریا کاشت می‌شود.

همچنین در شهرها در کناره پیاده‌روها و میدان‌ها و خط میانی خیابان‌ها کاشته می‌شود. به جهت اینکه سایه خوبی دارد، برنامه کاشت آن در شهرهای گرم کشور توسط شهرداری‌ها و سازمان‌های مرتبط با سرعت خوبی در حال پی گیری است.

برنامه کاشت آن در کشورهای حوزه خلیج‌فارس و همچنین کشور عربستان سعودی و عراق و ایران که مناطق گرم و خشک و معمولاً با خاک شور دارند ادامه دارد و نمای زیبایی به شهرها می‌بخشد. از جمله استان‌هایی که در ایران این درخت کاشته می‌شود می‌توان به خوزستان بوشهر و بندرعباس نام برد.

البته اخیرا مخالفت‌های با گسترش بی‌رویه این نوع درخت در خوزستان صورت گرفته زیرا مواردی همچون سرریز شدن فاضلاب‌ها عمدتاً به دلیل ریشه کردن درختان کنوکارپوس در مجرای فاضلاب و تخریب شبکه برق از جمله عوارض این درخت به شمار می‌رود.

آثار تخریبی کنوکارپوس در زیرساخت‌های شهری پس از گذشت حدود ۵ تا ۶ سال چاره‌ای برای شهروندان جز ریشه‌کنی آن از سطح پیاده‌روها و معابر نگذاشت. بسیاری از زیست شناسان به علت مضرات این گیاه سبز در محیط شهری آن را در زمره گیاهان مضر قرار می‌دهند.

به گفته کارشناسان هیچ‌گونه‌ای از حیات‌وحش مناطق جنوبی به کنوکارپوس علاقه‌ای ندارد نَه پرندگان بر شاخ و برگ آن لانه می‌سازند و نَه حشرات به سمت آن می‌روند.

کاشت درختان مهاجم

یک محقق محیط زیست:

کاشت درختان بی‌ثمر وارداتی منجر به مرگ جنگل‌های خوزستان می‌شود

یک محقق محیط زیست با بیان اینکه درختان بی‌ثمر وارداتی‌اند، خاطرنشان کرد: با واردات این درختان علاوه بر هزینه‌بر بودن کاشت، داشت و برداشت باعث نابودی گیاهان و مراتع بومی خود شده‌ایم و می‌بینیم گونه‌های حیوانی ما نیز وارد دوره انقراض شده‌اند.

اهواز- خبرنگار کیهان:

نرگس مجتهد نجفی گفت: دخالت‌های غیرطبیعی در محیط‌زیست غیرکارشناسانه است. اینکه می‌گویند درختان میوه‌دار مصرف آب­بیشتری دارند درست نیست و باید گفت که نیاز آبی درختان بی‌ثمر بیشتر از درختان میوه‌دار است.

وی افزود: درخت کهور و کنوکارپوس گونه مهاجم دنیا نام‌گذاری شده و کشورهای عربی میلیاردها دلار برای مقابله با آن هزینه کرده‌اند در حالیکه ۹۰ درصد پوشش گیاهی استان را این درختان تشکیل داده‌اند. این اقدامات در جهت احیای جنگل نیست بلکه مرگ جنگل‌های استان را باعث شده است.

این پژوهش‌گر محیط‌زیست در خصوص وضعیت نامناسب و بد منظره محیط زیست استان با بیان اینکه درختان کهور، کنوکارپوس، اکالیپتوس و دیگر گیاهان و گونه‌هایی که در پارک‌های جنگلی و فضاهای سبز خوزستان به عنوان طرح‌های بیابان‌زایی جهت تلطیف هوا کشت می‌شود، گفت: این درختان غیرمثمر جز آلودگی هوا و تولید ریزگردها اثر دیگری ندارند و با خاصیت دگرآسیبی، گیاهان اطراف را نیز نابود می‌کنند.

مجتهد نجفی ادامه داد: این نوع درختان فاقد رطوبت بوده و با خشک نگه‌داشتن هوای اطراف خود مانع تشکیل ابرهای­باران‌زا­­ می‌شوند و با خاصیت پوست‌ریزی برگ‌هایشان در زمان گرده‌افشانی گرده‌هایشان را وارد هوا می‌کنند.

وی در خصوص مالچ‌پاشی‌هایی که جهت مقابله با ریزگردهای استان انجام می‌شود، توضیح داد:‌ این مالچ‌های تیره‌رنگ بر اثر تابش خورشید و وزش باد پس از چند سال، مواد شیمیایی و آلوده از جنگ را به صورت گاز و بخار وارد هوا می‌کنند و خود عامل آلودگی بیشتر هوا می‌شوند.

این محقق راه‌حل برون‌رفت از مشکلات زیست‌محیطی از جمله ریزگردها را کاشت درختان بومی از جمله نخل، انگور، انار و صدر عنوان کرد.

مجتهد نجفی در خصوص مضرات درختان غیرمثمر اظهار کرد: این درختان، گازهای سمی از جمله اکسید نیتروژن را وارد هوا می‌کنند و منجر به خشک‌شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها می‌شوند.

کد خبر: ۸۲۳۳۰۹۲۲ (۵۶۹۸۵۹۶)   تاریخ خبر  ۱۳۹۵ /۰۹ /۱۳ :  ساعت  ۲۰:۳۴

استاندارخوزستان: درختان کنوکارپوس در اهواز از بین نمی روند

اهواز ایرنا استاندار خوزستان گفت: درختان کنوکارپوس در اهواز از بین نخواهند رفت و تنها هرس می شوند زیرا با هرس کردن به موقع این درختان می توان جلوی ایجاد حساسیت از سوی این درختان را گرفت.

به گزارش ایرنا غلامرضا شریعتی شنبه در پنجمین همایش شهرداری های استان در محل تالار امام خامنه ای مجتمع فجر سپاه اهواز بیان کرد: درختان کنوکارپوس در کنار مشکلات تنفسی و حساسیتی که طبق بررسی های انجام گرفته ایجاد می کنند دارای مزیت هایی همچون ایجاد فضای سبز در شهر و زیبایی هایی هستند.

وی با اشاره به اینکه این گیاه دو بار در سال گل دهی دارد افزود: این گیاه در فصل پاییز گل دهی دارد که با گرده افشانی هایی که انجام می دهد بعد از بارش باران باعث ایجاد حساسیت و تنگی نفس می شود که با هرس کردن به موقع در این فصل می توان جلوی این مشکل را گرفت.

استاندار خوزستان با بیان اینکه اگر شهرداری در هنگام کاشت این گیاه مطالعات علمی داشت مشکلات تنفسی و حساسیت در سال های گذشته پیش نمی آمد عنوان کرد: امسال با هرس کردن به موقع درختان کنوکارپوس میزان مراجعه کنندگان تنگی نفس بعد از بارش باران بسیار کاهش یافت.

وی با بیان اینکه در پاییز امسال ۱۵۰ هزار درخت کنوکارپوس قبل از بارش باران در اهواز هرس شدند گفت: طبق آمار اعلام شده در ۲۴ ساعت اول بعد از بارش نخستین باران پاییزی پارسال دو هزار و ۸۰۰ نفر بر اثر تنگی نفس راهی بیمارستان شدند که این آمار امسال در این مدت زمانی به ۵۸۰ نفر کاهش یافت.

استاندار خوزستان با بیان اینکه هنوز گونه کنوکارپوس متهم اصلی ایجاد تنگی نفس بعد از نخستین بارش باران پاییزی در خوزستان است افزود: طبق بررسی های انجام گرفته اغلب بیمارانی که بعد از بارش اولین باران پاییزی به دلیل تنگی نفس راهی بیمارستان شدند به دلیل مواد پروتئینی است که از موجود زنده ای منتشر شده است که باعث ایجاد آلرژی می شود.

*************************************************

شناسه خبر: ۳۹۴۰۶۶۸ – سه شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۶ – ۲۳:۳۶

فرمانده سپاه پاسداران:          دولت باید آب نهال­کاری در خوزستان را تامین کند

اهواز ـ فرمانده سپاه پاسداران گفت: به جز نهال کاری در خوزستان مشکل اصلی آبرسانی است هرچند سپاه هم برای کانال کشی پای کار است ولی دولت برای تامین آب باید حمایت لازم را داشته باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، سرلشکر محمدعلی جعفری عصر امروز در جمع خبرنگاران در اهواز اظهار کرد: مردم خوزستان حق زیادی گردن همه مردم سراسر کشور دارند به ویژه این خاک مقدس خوزستان که در واقع کربلای ایران است. مردم این استان مستحق خدمات خیلی بیشتری هستند. بسیج هم که وظیفه اش بسیج شدن ملی، بسیج کردن امکانات کشور و استفاده از توانمندی­های ملی برای حل مشکلات و مسائل موجود در کشور است.

وی افزود: موضوع ریزگردها در استان خوزستان با توجه به خشکسالی های اخیر و نارسایی های دیگر مثل سوء مدیریت ها باعث بیابان زایی و ایجاد مشکلاتی برای مردم خوزستان و اهواز شده است.

فرمانده سپاه پاسداران با اشاره به اینکه بسیج توانمندی های بسیار بالایی دارد، بیان کرد: سپاه و بسیج امروز با توجه به تجربه ای که در گروه های سازندگی دارند و امکانات مختلفی که از طریق مردم برای این عرصه می تواند پای کار بیاورند، می تواند به کار سرعت ببخشد.

سرلشکر جعفری با تاکید بر مشارکت بسیج در نهال کاری برای کاهش عرصه های بیابانی در خوزستان به منظور کاهش ریزگردها بیان کرد:کمبود نهال یا تملک برخی زمین ها و مسائلی از این قبیل شاید روند اجرای نهال کاری را کندتر کند وگرنه امکان انجام کار با سرعت بیشتر هم وجود دارد. به­هر حال باز هم فرصت را باید غنیمت­شمرد و تا اواخر اردیبهشت امکان غرس­درختان را داریم.

وی عنوان کرد: سعی می شود تا اگر فرصت نهال کاری در ایام و فصول گرم سال وجود ندارد لااقل گودال های لازم را مهیا کنیم. همه امکانات سراسر کشور پای کار آمده اند و انشاالله کار با سرعت هرچه تمامتری انجام شود و البته مابقی کار زیرکشت رفتن زمین ها را در فصل پائیز و زمستان سال آینده انجام می دهیم.

فرمانده سپاه پاسداران یادآور شد: این نوع گیاهی که کاشته می شود فقط به مراقبت دو ساله نیاز دارد و برخی پیشنهاد کاشت درختان ثمردار را دارند ولی این نوع درختان احتیاج به مراقبت فراوان دارند و قطعا امکان تأمین آبرسانی دائم وجود ندارد.

سرلشکر جعفری ادامه داد: قاعدتا اگر این درختان ثمرده کاشته و آبرسانی نشوند بعد از چند سال خشک می شوند ولی این نوع گیاهی که در منطقه کاشته می شود به آب زیادی نیاز ندارد ولی تا دو سال باید آبرسانی شود که سرپا شده و نیازی به مراقبت نداشته باشد.

وی اظهار کرد: تجربه کاشت این نوع گیاهان را در سایر مناطق کویری هم داریم. به عنوان نمونه در منطقه یزد بیش از ۴۰ سال قبل چنین درختانی کاشته شده و طی سال های اخیر از بروز طوفان های بسیاری جلوگیری کرده است.

فرمانده سپاه پاسداران در ارتباط با کاری که دولت باید برای بیابان زدایی ها انجام و وارد عرصه شود، تأکید کرد: به جز نهال رسانی، مشکل اصلی آبرسانی هست، هرچند سپاه هم برای کانال کشی پای کار است ولی دولت برای تامین آب باید حمایت لازم را داشته باشد. آب ان شالله به این منطقه می رسد و در طول اجرای طرح به مشکلی برنخوریم و سایر مشکلات کشاورزی مردم منطقه هم با اجرایی شدن طرح حل می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چرا از پوشش گیاهی بومی منطقه برای ایجاد فضای سبز استفاده نشده است؟

چه کسی پاسخ گوی خصوصیات دروغینی است که هنگام کاشت به درخت کنوکارپوس نسبت داده شد؟

آیا خشکی بیش از حد زیر درختان کنوکارپوس تعجب برانگیز نیست؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کنوکارپوس چه گیاهی است؟ ماهیت و اصلیت آن کجاست؟ آیا می دانید ریشه این درختان خاصیت قارچی دارند و به ریشه درختان مجاور خصوصاً خرما حمله و آنها را نابود می کنند؟

 

نام علمی آن کنوکارپوس لنلیولیا است و از خانواده گاروم زنگیان Combretaceae می باشد.

درختی همیشه سبز معمولاً در مناطق گرمسیر خاک شور کاشته می شود و در سواحل کالیفرنیا و فلوریدا و آمریکای گرم و مرطوب و برزیل نیز دیده می شود.

و مضرات زیادی دارد که متأسفانه در حوزه خلیج فارس و عراق و ایران از آمریکا این گیاه جهنمی وارد کشت شده و مثمر نمی باشد.

کنوکارپوس و کهیر آمریکایی خطرناک ترین گونه‌های گیاهی کشت شده در خوزستان می باشد و درختانی که مثمر نمی باشند اکسیژن کمتری تولید می کنند و درختان مثمر چون از طریق دی اکسید کربن غذاسازی
می کنند و می توانند کمک شایانی به پاکیزه سازی هوای محیط داشته باشند درختان مثمر  ابتدا آلودگی‌های  هوایی را در خود ذخیره و بعد از آن تبدیل آنها به قند ساده میوه یا همان محصول را تولید می کنند.

درختان غیر مثمر اکثر آنان غیربومی هستند. مثل درخت کنوکارپوس که از سال ۸۲ وارد کشور شد و از جمله استان خوزستان را به خود اختصاص داد.

سمی بودن گیاهان غیر مثمر یکی دیگر از معایب این درختان است و هنگامی که توسط حیوانات مصرف
می شود سبب مرگ آن حیوان می شود و سبب سست شدن خاک و برخاستن پدیده ریزگرد می‌شود در حالی که درختان مثمر تقویت خاک می شود.

بیش از یک دهه است که پوشش گیاهی خوزستان به پوشش گیاهی غیر مثمر  کنوکارپوس تبدیل  شده است که این گیاه مخرب ترین و  مضرترین پوشش گیاهی در دنیا  است.

با توجه به کمبود آب تاثیرات منفی بر حجم آب دارد و این گیاه سبب جلوگیری از ابرهای باران­زا میشود و سبب افزایش حشرات موذی می شود که اتحادیه اروپا این گونه گیاهی را خطرناک­ترین موجود زنده دنیا نام گذاری کرده است به موجب غباری که این گیاه تولید می‌کند و ورود گرده آنها به ریه و سبب ایجاد حساسیت،  بیماری های تنگی و عروقی و حتی سرطان ریه می­آورد.

اینکه تأکید می کنند این گیاه فقط دو سال اول نیاز به آب دارد، تجربه محلی مثلاً در ماهشهر نشان می دهد که این درخت پس از دو سال ریشه خود را به ریشه درختان خرما رسانده و بصورت انگل وار از آنها تغذیه می نمایند و این موضوع به عنوان مهمترین تجربه محلی در خشکانده شدن میلیونی درختان خرمای محلی قابل اثبات است. کشور کویت نه تنها ادامه به کاشت نمی دهد، بلکه در حال پاکسازی این درخت است.

 

درخت «کنوکارپوس» تنها عامل تنگی نفس در اهواز نیست

استاندار خوزستان: درخت «کنوکارپوس» تنها عامل تنگی نفس در اهواز نیست

شناسه خبر: ۲۹۵۵۹۱۱ -دوشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۴ -۱۲:۴۱

 

 

 

استانها > خوزستان

اهواز – استاندار خوزستان معتقد است تنها درخت

کنوکارپوس مقصر به وجود آمدن تنگی نفس در بین

مردم اهواز نیست و  باید گزینه‌های دیگر را نیز به‌صورت

جدی بررسی کرد.

عبدالحسن مقتدایی در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص

تنگی نفس به وجود آمده برای مردم اهواز و برخی شهرهای

خوزستان که مسئولان علت آن به گرده‌افشانی درختی به

کنوکارپوس ربط داده‌اند، اظهار کرد: علت این مراجعات تنها

گونه «کنوکارپوس» نیست و این‌گونه ۱۰سال است که در

خوزستان کاشته شده ولی مردم سه سال است با باران به

بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند.

وی افزود: این‌گونه گیاهی به‌تنهایی علت مراجعات مردم نبوده و شاید یکی از دلایل است.

مقتدایی افزود: مجموعه‌ای از واحدهای کشت و صنعت، شرکت‌های صنعتی، درختان کنوکارپوس و صنایع نفت و گاز و همه این‌ها در حقیقت اثرات زیست‌محیطی داشته‌اند هرچند امسال به لطف خدا میزان مراجعه‌کنندگان کمتر بوده است.

استاندار خوزستان تأکید کرد: تمام این عوامل در ایجاد عارضه تنگی نفس برای مردم اهواز تأثیر دارند ولی درصد تأثیرگذاری هرکدام باید مشخص شود.

بعد از بارش‌های اخیر باران در خوزستان، حدود ۱۳ هزار نفر به علت عارضه تنگی نفس به مراکز درمانی مراجعه کرده‌اند.

معصومه ابتکار رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست در نوشتاری در فیس‌بوک در خصوص عارضه تنگی نفس برای مردم خوزستان بیان کرد: به‌طورکلی ۱۸ گزینه به‌عنوان علل این عارضه مطرح و موردبررسی بوده که در نهایت چهار مورد از آنها شامل آلودگی فلرهای نفتی (دودکش)، سوزاندن مزارع نیشکر، سوزاندن لاستیک و زباله و گرده‌افشانی گیاهان در اولویت قرار گرفته است.

وی ادامه داده است: در مجموع و با توجه به بررسی‌های مختلف بر روی این بیماران، آلاینده‌های هوای استان و زمان وقوع تنگی نفس، به نظر می‌آید گزینه گرده‌افشانی گونه‌های گیاهی خاص قوت بیشتری پیدا کرده است. احتمال آن هست که درختچه کنوکارپوس که در سطح شهرهای خوزستان به‌وفور کاشته شده مسبب این مشکلات باشد. تنگی نفس در زمان بارندگی ماه‌های آبان و آذر رخ می‌دهد و در ماه‌های دیگر شاهد این نوع عارضه نیستیم.

از سوی برخی مسئولان در روزهای اخیر عمده دلیل بروز تنگی نفس در بین مردم اهواز، گرده‌افشانی درختان کنوکارپوس عنوان‌شده بود.

کنوکارپوس، درختی همیشه‌سبز است که معمولاً در مناطق گرمسیر و خاک شور کاشته می‌شود. مناطق کاشت آن نیاز به زهکشی و مواد معدنی آلی ندارد و مقاومت خوبی در برابر محیط سخت دارد.

این درخت به‌عنوان یک درخت مقاوم به شوری و گرما و همچنین کم‌آبی برای حفاظت از سواحل و اراضی شور کاشته می‌شود و با توجه به مقاومت بالا به خاک‌های شور به‌خوبی در نواحی نزدیک دریا کاشت می‌شود.

همچنین در شهرها در کناره پیاده‌روها و میدان‌ها و خط میانی خیابان‌ها کاشته می‌شود. به جهت اینکه سایه خوبی دارد، برنامه کاشت آن در شهرهای گرم کشور توسط شهرداری‌ها و سازمان‌های مرتبط با سرعت خوبی در حال پی گیری است.

برنامه کاشت آن در کشورهای حوزه خلیج‌فارس و همچنین کشور عربستان سعودی و عراق و ایران که مناطق گرم و خشک و معمولاً با خاک شور دارند ادامه دارد و نمای زیبایی به شهرها می‌بخشد. از جمله استان‌هایی که در ایران این درخت کاشته می‌شود می‌توان به خوزستان بوشهر و بندرعباس نام برد.

البته اخیرا مخالفت‌های با گسترش بی‌رویه این نوع درخت در خوزستان صورت گرفته زیرا مواردی همچون سرریز شدن فاضلاب‌ها عمدتاً به دلیل ریشه کردن درختان کنوکارپوس در مجرای فاضلاب و تخریب شبکه برق از جمله عوارض این درخت به شمار می‌رود.

آثار تخریبی کنوکارپوس در زیرساخت‌های شهری پس از گذشت حدود ۵ تا ۶ سال چاره‌ای برای شهروندان جز ریشه‌کنی آن از سطح پیاده‌روها و معابر نگذاشت. بسیاری از زیست شناسان به علت مضرات این گیاه سبز در محیط شهری آن را در زمره گیاهان مضر قرار می‌دهند.

به گفته کارشناسان هیچ‌گونه‌ای از حیات‌وحش مناطق جنوبی به کنوکارپوس علاقه‌ای ندارد نَه پرندگان بر شاخ و برگ آن لانه می‌سازند و نَه حشرات به سمت آن می‌روند.

 

کاشت درختان مهاجم

 

کد خبر: ۴۳۰۳۵

تاریخ انتشار: ۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ – ۱۹:۰۳

سرویس کیهان » اخبار

یک محقق محیط زیست:

کاشت درختان بی‌ثمر وارداتی منجر به مرگ جنگل‌های خوزستان می‌شود

یک محقق محیط زیست با بیان اینکه درختان بی‌ثمر وارداتی‌اند، خاطرنشان کرد: با واردات این درختان علاوه بر هزینه‌بر بودن کاشت، داشت و برداشت باعث نابودی گیاهان و مراتع بومی خود شده‌ایم و می‌بینیم گونه‌های حیوانی ما نیز وارد دوره انقراض شده‌اند.

اهواز- خبرنگار کیهان:

نرگس مجتهد نجفی گفت: دخالت‌های غیرطبیعی در محیط‌زیست غیرکارشناسانه است. اینکه می‌گویند درختان میوه‌دار مصرف آب­بیشتری دارند درست نیست و باید گفت که نیاز آبی درختان بی‌ثمر بیشتر از درختان میوه‌دار است.

وی افزود: درخت کهور و کنوکارپوس گونه مهاجم دنیا نام‌گذاری شده و کشورهای عربی میلیاردها دلار برای مقابله با آن هزینه کرده‌اند در حالیکه ۹۰ درصد پوشش گیاهی استان را این درختان تشکیل داده‌اند. این اقدامات در جهت احیای جنگل نیست بلکه مرگ جنگل‌های استان را باعث شده است.

این پژوهش‌گر محیط‌زیست در خصوص وضعیت نامناسب و بد منظره محیط زیست استان با بیان اینکه درختان کهور، کنوکارپوس، اکالیپتوس و دیگر گیاهان و گونه‌هایی که در پارک‌های جنگلی و فضاهای سبز خوزستان به عنوان طرح‌های بیابان‌زایی جهت تلطیف هوا کشت می‌شود، گفت: این درختان غیرمثمر جز آلودگی هوا و تولید ریزگردها اثر دیگری ندارند و با خاصیت دگرآسیبی، گیاهان اطراف را نیز نابود می‌کنند.

مجتهد نجفی ادامه داد: این نوع درختان فاقد رطوبت بوده و با خشک نگه‌داشتن هوای اطراف خود مانع تشکیل ابرهای­باران‌زا­­ می‌شوند و با خاصیت پوست‌ریزی برگ‌هایشان در زمان گرده‌افشانی گرده‌هایشان را وارد هوا می‌کنند.

وی در خصوص مالچ‌پاشی‌هایی که جهت مقابله با ریزگردهای استان انجام می‌شود، توضیح داد:‌ این مالچ‌های تیره‌رنگ بر اثر تابش خورشید و وزش باد پس از چند سال، مواد شیمیایی و آلوده از جنگ را به صورت گاز و بخار وارد هوا می‌کنند و خود عامل آلودگی بیشتر هوا می‌شوند.

این محقق راه‌حل برون‌رفت از مشکلات زیست‌محیطی از جمله ریزگردها را کاشت درختان بومی از جمله نخل، انگور، انار و صدر عنوان کرد.

مجتهد نجفی در خصوص مضرات درختان غیرمثمر اظهار کرد: این درختان، گازهای سمی از جمله اکسید نیتروژن را وارد هوا می‌کنند و منجر به خشک‌شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها می‌شوند.

کد خبر: ۸۲۳۳۰۹۲۲ (۵۶۹۸۵۹۶)   تاریخ خبر  ۱۳۹۵ /۰۹ /۱۳ :  ساعت  ۲۰:۳۴

استاندارخوزستان: درختان کنوکارپوس در اهواز از بین نمی روند

اهواز ایرنا استاندار خوزستان گفت: درختان کنوکارپوس در اهواز از بین نخواهند رفت و تنها هرس می شوند زیرا با هرس کردن به موقع این درختان می توان جلوی ایجاد حساسیت از سوی این درختان را گرفت.

به گزارش ایرنا غلامرضا شریعتی شنبه در پنجمین همایش شهرداری های استان در محل تالار امام خامنه ای مجتمع فجر سپاه اهواز بیان کرد: درختان کنوکارپوس در کنار مشکلات تنفسی و حساسیتی که طبق بررسی های انجام گرفته ایجاد می کنند دارای مزیت هایی همچون ایجاد فضای سبز در شهر و زیبایی هایی هستند.

وی با اشاره به اینکه این گیاه دو بار در سال گل دهی دارد افزود: این گیاه در فصل پاییز گل دهی دارد که با گرده افشانی هایی که انجام می دهد بعد از بارش باران باعث ایجاد حساسیت و تنگی نفس می شود که با هرس کردن به موقع در این فصل می توان جلوی این مشکل را گرفت.

استاندار خوزستان با بیان اینکه اگر شهرداری در هنگام کاشت این گیاه مطالعات علمی داشت مشکلات تنفسی و حساسیت در سال های گذشته پیش نمی آمد عنوان کرد: امسال با هرس کردن به موقع درختان کنوکارپوس میزان مراجعه کنندگان تنگی نفس بعد از بارش باران بسیار کاهش یافت.

وی با بیان اینکه در پاییز امسال ۱۵۰ هزار درخت کنوکارپوس قبل از بارش باران در اهواز هرس شدند گفت: طبق آمار اعلام شده در ۲۴ ساعت اول بعد از بارش نخستین باران پاییزی پارسال دو هزار و ۸۰۰ نفر بر اثر تنگی نفس راهی بیمارستان شدند که این آمار امسال در این مدت زمانی به ۵۸۰ نفر کاهش یافت.

استاندار خوزستان با بیان اینکه هنوز گونه کنوکارپوس متهم اصلی ایجاد تنگی نفس بعد از نخستین بارش باران پاییزی در خوزستان است افزود: طبق بررسی های انجام گرفته اغلب بیمارانی که بعد از بارش اولین باران پاییزی به دلیل تنگی نفس راهی بیمارستان شدند به دلیل مواد پروتئینی است که از موجود زنده ای منتشر شده است که باعث ایجاد آلرژی می شود.

*************************************************

شناسه خبر: ۳۹۴۰۶۶۸ – سه شنبه ۸ فروردین ۱۳۹۶ – ۲۳:۳۶

فرمانده سپاه پاسداران:          دولت باید آب نهال­کاری در خوزستان را تامین کند

اهواز ـ فرمانده سپاه پاسداران گفت: به جز نهال کاری در خوزستان مشکل اصلی آبرسانی است هرچند سپاه هم برای کانال کشی پای کار است ولی دولت برای تامین آب باید حمایت لازم را داشته باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، سرلشکر محمدعلی جعفری عصر امروز در جمع خبرنگاران در اهواز اظهار کرد: مردم خوزستان حق زیادی گردن همه مردم سراسر کشور دارند به ویژه این خاک مقدس خوزستان که در واقع کربلای ایران است. مردم این استان مستحق خدمات خیلی بیشتری هستند. بسیج هم که وظیفه اش بسیج شدن ملی، بسیج کردن امکانات کشور و استفاده از توانمندی­های ملی برای حل مشکلات و مسائل موجود در کشور است.

وی افزود: موضوع ریزگردها در استان خوزستان با توجه به خشکسالی های اخیر و نارسایی های دیگر مثل سوء مدیریت ها باعث بیابان زایی و ایجاد مشکلاتی برای مردم خوزستان و اهواز شده است.

فرمانده سپاه پاسداران با اشاره به اینکه بسیج توانمندی های بسیار بالایی دارد، بیان کرد: سپاه و بسیج امروز با توجه به تجربه ای که در گروه های سازندگی دارند و امکانات مختلفی که از طریق مردم برای این عرصه می تواند پای کار بیاورند، می تواند به کار سرعت ببخشد.

سرلشکر جعفری با تاکید بر مشارکت بسیج در نهال کاری برای کاهش عرصه های بیابانی در خوزستان به منظور کاهش ریزگردها بیان کرد:کمبود نهال یا تملک برخی زمین ها و مسائلی از این قبیل شاید روند اجرای نهال کاری را کندتر کند وگرنه امکان انجام کار با سرعت بیشتر هم وجود دارد. به­هر حال باز هم فرصت را باید غنیمت­شمرد و تا اواخر اردیبهشت امکان غرس­درختان را داریم.

وی عنوان کرد: سعی می شود تا اگر فرصت نهال کاری در ایام و فصول گرم سال وجود ندارد لااقل گودال های لازم را مهیا کنیم. همه امکانات سراسر کشور پای کار آمده اند و انشاالله کار با سرعت هرچه تمامتری انجام شود و البته مابقی کار زیرکشت رفتن زمین ها را در فصل پائیز و زمستان سال آینده انجام می دهیم.

فرمانده سپاه پاسداران یادآور شد: این نوع گیاهی که کاشته می شود فقط به مراقبت دو ساله نیاز دارد و برخی پیشنهاد کاشت درختان ثمردار را دارند ولی این نوع درختان احتیاج به مراقبت فراوان دارند و قطعا امکان تأمین آبرسانی دائم وجود ندارد.

سرلشکر جعفری ادامه داد: قاعدتا اگر این درختان ثمرده کاشته و آبرسانی نشوند بعد از چند سال خشک می شوند ولی این نوع گیاهی که در منطقه کاشته می شود به آب زیادی نیاز ندارد ولی تا دو سال باید آبرسانی شود که سرپا شده و نیازی به مراقبت نداشته باشد.

وی اظهار کرد: تجربه کاشت این نوع گیاهان را در سایر مناطق کویری هم داریم. به عنوان نمونه در منطقه یزد بیش از ۴۰ سال قبل چنین درختانی کاشته شده و طی سال های اخیر از بروز طوفان های بسیاری جلوگیری کرده است.

فرمانده سپاه پاسداران در ارتباط با کاری که دولت باید برای بیابان زدایی ها انجام و وارد عرصه شود، تأکید کرد: به جز نهال رسانی، مشکل اصلی آبرسانی هست، هرچند سپاه هم برای کانال کشی پای کار است ولی دولت برای تامین آب باید حمایت لازم را داشته باشد. آب انشالله به این منطقه می رسد و در طول اجرای طرح به مشکلی برنخوریم و سایر مشکلات کشاورزی مردم منطقه هم با اجرایی شدن طرح حل می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع:                   

کدمطلب:

خط مشی احیای سلامت در بازنشر مطالب مندرج در دیگر منابع

نوشته کنوکارپوس و خرما-کنوکارپوس چه گیاهی است؟ اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.


مزاج ها و تاثیر آن بر انسان –بخش اول

$
0
0

 

 نوعی نوشیدنی ها، لباس ها، هوای استنشاقی، مقدار حرکت و استراحت روزانه،  چگونگی دفع حالت های عصبی و روانی به صورت مستقیم با حالات طبیعی و مزاجی مرتبط است.

دکتر حسین روازاده

  

همه جنبه های زندگی انسان ها تحت تاثیر  بدن آنها است. نوع غذایی که مصرف می شود، می تواند تاثیرات بسیار مهمی بر همه اعضای بدن، مغز و اعصاب گرفته تا قلب، معده، کبد و کلیه ها داشته؛ تا حدی که در بعضی از انواع مزاج، خوردن یک غذای نامناسب می‌تواند عواقب زیادی داشته باشد؛ برای مثال، در ساده ترین حالات، افرادی را می بینید که حتی با خوردن یک خرما بدنشان جوش میزند.

عقیلی خراسانی، از دانشمندان بزرگ طب اسلامی- ایرانی ،در کتاب ارزشمند خود خلاصه الحکمه بیان می دارد:« اگر بخواهید که هست یا سلامت هر مزاجی را حفظ کنید، باید کیفیت و ماهیت غذا، شبیه به فرد تغذیه کننده باشد، به صورتی که آنچه وارد بدن فرد میشود، منافی و  مزاحم نباشد.غذای نامناسب با مزاج شما می‌تواند موجب تغییرات خواب، حالات عصبی، اختلال حافظه، اختلال هضم، اختلال دفع، عوارض پوستی، نشانه های درگیری کبد و قلب و اندام های تناسلی شود.»

نوعی نوشیدنی ها، لباس ها، هوای استنشاقی، مقدار حرکت و استراحت روزانه، چگونگی دفع و حالت های عصبی و روانی، به صورت مستقیم با حالات طبیعی و مزاجی مرتبط است؛ بنابراین همه افراد برای داشتن زندگی طبیعی و سالم، وزن مناسب و آرامش روحی، نیازمند شناخت مزاج و طبیعت خود هستند.

 شناسایی مزاج ها

نتیجه و حاصل هضم غذا چهار خلط است که نام و خصوصیات آنها به این ترتیب است:

۱- خلط دم یا خون که گرم و تر بوده و خلطی قرمز رنگ،بی بو و شیرین است.

۲- خلط صفرا که گرم و خشک و تلخ مزه و رنگ آن، قرمز روشن و مایل به زرد است. صفرا، کف خون است و موجب لطافت خون و افزایش قدرت نفوذ آن می شود.

۳-  خلط بلغم که سرد و تر،بی بو و مایل به شیرینی است. این خط با خون می‌آمیزد و در شرایط  لازم می تواند به خون تبدیل شود .

۴- خلط سودا که سرد و خشک و مزه آن ترش همراه با گسی بسیار است. سودا، رسوبات خون است که برای تغذیه اعضای خاصی مانند استخوان ها به کار میرود و ریزش آن به معده از جانب طحال موجب ایجاد اشتها می شود.

بدن همه انسان ها از این چهار خلط تشکیل یافته است، اما نسبت آنها در افراد مختلف تفاوت دارد.

  • در برخی از افراد خلط خون یا دم بیشتر از سایر اخلاط است، این افراد مزاج گرم و تر دارند و آن ها را «دموی» می گویند.
  • در بعضی دیگر از افراد، خلط صفرا بیشتر از سایر اخلاط است، این افراد مزاج گرم و خشک دارند و آن ها را «صفراوی» می گویند.
  • در برخی از افراد خلط بلغم بیشتر است، این افراد مزاج سرد و تر دارند و آن ها را« بلغمی» می‌گویند.
  • در بعضی دیگر از افراد خلط سودا بیشتر است، این افراد مزاج سرد و خشک دارند و به آنها« سوداوی»  می‌گویند.
  • با توجه به موارد ذکر شده، برخی دیگر از افراد، نسبتاً در حالت تعادل هستند، این افراد مزاج معتدل دارند.

مزاج گرم و تر( دموی)

هیکل افراد دموی بزرگ بوده، موی پرپشت دارند و پوستشان نیز سرخ و سفید است. عروق روی دست های آنها برجسته بوده و نبضهایشان پر و قوی است. در لمس، پوست بدنشان گرم و مرطوب است. قدرت حرکات بدنی آنها بالاست و صدایی رسا و محکم دارند. خواب خوبی دارند، هرچند بی خوابی را هم تا حدی تحمل می کنند.

قدرت هضم و اشتهایشان خوب است و معمولاً  یبوست ندارند. تحمل گرما و سرمایه زیادی دارند؛ اما بیشتر خنکی و سرما را ترجیح می دهند. مزه مورد علاقه آنها شیرینی و ترشی است و میل و توان جنسی آنها بالاست.

ویژگی های روانی: اغلب افراد دموی، افرادی آرام، خوش خلق، صمیمی، شجاع و جسور هستند. معمولا پیشرو و رهبر گروه هستند، بیخیال، سرزنده و بدون حسابگری هستند. دیر خشمگین می شوند، اما اگر عصبانی شوند، احتمال دارد رفتارهایی خطرناک از خودشان نشان دهند.

 مزاج گرم و خشک (صفراوی)

افراد صفراوی لاغر هستند، اما استخوان بندی آنها بزرگ است. موهای پرپشت و سیاه و گاهی  مجعد دارند و به علت حرارت و خشکی زیاد، بیشتر مستعد طاسی سر هستند. سفیدی چشم آنها مایل به زرد و عروق روی دست آنها برجسته است. نبض سریع و قوی دارند.

در هنگام لمس، پوست بدنشان گرم و خشک است. قدرت و سرعت حرکات بدنی آنها بالاست و پیوسته، سریع و بلند صحبت می کنند. خوابشان کم و سبک است. قدرت هاضمه آنها خوب است و معمولاً یبوست دارند. گرما را  تحمل نمی‌کنند، فصل تابستان برایشان غیرقابل تحمل است و بیشتر زمستان را دوست دارند. تمایل به ترشی دارند و از نظر جنسی تمایل بالا اما توان متغیری دارند.

ویژگی های روانی: اغلب افراد صفراوی، از حافظه و قدرت یادگیری بالایی برخوردارند؛ افرادی بسیار پر جنب و جوش، باهوش و فعال هستند. روابط اجتماعی آنها قوی است. آتشین مزاج، عجول و بی قرارند. خیلی زود عصبی و خشمگین می‌شوند،اما فوراً پشیمان میشوند.

اصول مزاج های گرم، یعنی دموی ها و صفراوی ها از لحاظ اعمال بدنی و خصوصیات حیاتی از قدرت بالایی برخوردارند. همچنین گرما موجب افزایش کارکرد اعضای مختلف بدن آنها، از مغز و اعصاب گرفته تا اندام های تناسلی می شود.

مزاج سرد و تر( بلغمی)

هیکل بلغمی ها معمولا بزرگ بوده؛ اما چربی بدن آنها بیشتر از عضلات است و اغلب چاق و دارای چربی هستند. پوستشان سفید است و موهای کم پشت و لختی دارند. نبض آنها کند و نرم است و چندان قوی نیستند. در لمس، پوست بدنشان سرد و مرطوب و نرم است. در حرکات کند و آرام هستند و با تأنی صحبت می کنند.

خواب آن ها سنگین و زیاد است. اشتهایشان زیاد نیست و قدرت هضم بالایی ندارند. از نظر میل و قدرت جنسی در حد قابل انتظار نیستند و سردی و رطوبت بدن، توان جنسی آنها را کاهش می دهد.

ویژگی های روانی: بلغمی ها معمولا افرادی آرام، تسلیم پذیر و مسالمت جو هستند.خیلی خود را درگیر نمی کنند. بیشتر دور اندیش و با احتیاط هستند و در انجام امور از خود شجاعت نشان نمی‌دهند.روابط اجتماعی آنها خیلی قوی نبوده و از حافظه و قدرت تمرکز بالایی برخوردار نیستند. دیر عصبانی میشوند و صبور، کند و کم انرژی هستند.

 مزاج سرد و خشک( سوداوی)

هیکل سوداویها حالت مینیاتوری دارد؛ یعنی اغلب افرادی لاغر، با استخوان های نازک و کشیده هستند. رنگ پوست سوداوی ها از سفید تا سبزه تیره متغیر است. موی بدن آنها کم است و موی سر به علت سردی و خشکی، زودتر دچار سفیدی یا حالت گندمگون می شود. نبض آنها تقریباً کند اما سفت و باریک است.

در لمس، بدنشان سرد و خشک و پوستشان سفت است. حرکاتشان از حالات آرام و کند تا معمولی متغیر است. با احتیاط و دقت صحبت میکنند، در نتیجه کلامشان سریع و بلند نیست. از خشکی بینی شکایت دارند.  زود سیر و به سرعت گرسنه می شوند. قدرت هاضمه بالایی ندارند. از نظر قدرت و میل جنسی در درجه پایین هستند و تمایلشان به رفتار محبت آمیز بیش از آمیزش جنسی است.

ویژگی های روانی: افراد سوداوی مزاج افرادی خشک، کم معاشرت، تابع مقررات و فنی، دقیق، حسابگر، دوراندیش و اغلب سمج هستند و در صورت خروج از تعادل، توهمات و بدبینی به سراغشان می آید. قدرت حافظه آنها در حد معمول است. اگر نسبت به کسی کینه داشته باشند، از دل بیرون نخواهند کرد. اصرار دارند که هر کاری را به انجام برسانند و جنبه عقلانی امور را بیشتر مورد توجه قرار می دهند. دوستی با سوداوی ها کار ساده ای نیست.

ادامه دارد

 

منبع:دوماهنامه گل چین/ مرداد و شهریور ماه ۹۷- سال ۳۳- شماره ۳۱۲

 

 

نوشته مزاج ها و تاثیر آن بر انسان – بخش اول اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

بذر کلزا چیست؟

$
0
0

  بذر کلزا چیست؟

 آیا ایبرید هست یا این بذر از قدیمها وجود داشته است و استفاده آن چیست؟ در صنایع استفاده می شود یا خوراکی می باشد؟ که امروزه از دانه آن روغن می گیرند و برای سرخ کردنی استفاده می کنند. آیا مفید است یا مضر؟ و این روغن آیا مصارف دیگری دارد که به جای سوخت ماشینهای دیزلی هم استفاده کنند؟ چرا که در کشورهای آلمان و اتریش و بعضی کشورها از این روغن به جای سوخت ماشین ها استفاده می کنند.

بذر کلزا از چه چیزی درست شده که به آن ایبرید (IBRID) می گویند و از چه ژنهایی استفاده کردند که تراریخته می باشد. در زمانهای قدیم از بذر کلزا به چه صورت استفاده می کردند آیا وجود داشته است یا ساخته شده (ایبرید- تراریخته)

مضرات کشت کلزا که به مرور زمان تمام زنبورها را از بین می برد به دلائل اینکه یک ژنی که برای تغییر ژنتیکی کلزا به کار رفته است تمام باکتری های توسط آن ژن به سیستم هاضمه غذایی زنبور حمله و این باکتری ها کشنده می باشد که اول زنبورها مریض و بعد می میرند.

روغن کلزا اشباع شده که عامل مریضی های قلبی- عروقی اسید اروسیک که سمی می باشد و امروزه روغن کلزا در بیسکوئیت  و کیکها و تن ماهی و غذاهای کنسروی بکار می رود.

    

برای اولین بار؛

بذر هیبرید کلزا توسط مزرعه نمونه تولید می‌شود

 

 

سرپرست موسسه کشت و صنعت مزرعه نمونه از کشت بذر هیبرید کلزا توسط این موسسه خبر داد.

۱۳۹۶/۹/۱۱ شنبه

مهندس علی اورعی زارع در گفت و گو با آستان نیوز بیان کرد: در این راستا پیش‌بینی می‌شود حدود ۱۰۰ تن بذر کلزا رقم استاندارد اپی (زرفام) و همچنین۴۰ تن بذر هیبرید رقم اکاپی تولید شود.

وی ادامه داد: این برای اولین بار است که مزرعه نمونه آستان قدس رضوی نسبت به کشت و تولید بذر کلزا هیبرید اقدام می‌کند.

اورعی زارع با بیان این که طی سال زراعی ۹۷-۹۶، مساحت ۱۵۰ هکتار از اراضی موسسه به تولید بذر هیبرید و گواهی شده خارجی اختصاص داده شده است، افزود: مزرعه نمونه از اواسط شهریور ماه سال جاری، نسبت به کشت این محصول اقدام کرده است که در خرداد سال ۱۳۹۷ نیز برداشت خواهد شد.

وی ادامه داد: این بذور از لاین پدری و مادری تولید شده که به صورت مجزا کشت می‌شود و برای تولید بذر گواهی شده مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

اورعی زارع با اشاره به روش آبیاری اراضی مذکور گفت: این اراضی به روش قطره‌ای نوارتیپ آبیاری می‌شود.

وی دستیابی به خودکفایی در تولید بذر کلزا در راستای تحقق سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و عدم وابستگی به واردات بذر را از جمله اهداف کشت این محصول عنوان کرد.

اورعی زارع ادامه داد: این اقدام، علاوه بر این که یکی از فعالیت‌های در راستای اقتصاد دانش بنیان به شمار می‌رود، از ارزش افزوده بسیار بالایی برخوردار است.

وی اضافه کرد: همچنین این محصول در مقایسه با سایر تولیدات، نیاز به آب کمتری دارد و با توجه به بحران آب حاکم بر کشور، الگوی کشت مناسبی به حساب می‌آید.

سرپرست موسسه کشت و صنعت مزرعه نمونه درباره برنامه‌های این موسسه برای افزایش راندمان تولید و کیفیت بذور تولیدی، گفت: مبارزه با آفات، آماده‌سازی اراضی، تاریخ کاشت مناسب، برنامه تغذیه‌ای مناسب، استفاده از سیستم قطره‌ای نوار تیپ و… از جمله این برنامه‌ها به شمار می‌رود.

۶۰ درصد از یارانه خرید بذر کلزا توسط دولت پرداخت می‌شود‌

مدیر شرکت خدمات حمایتی استان همدان گفت: در راستای توسعه کشت کلزا ۶۰ درصد از هزینه خرید بذر به‌صورت یارانه توسط دولت پرداخت می‌شود.

·         ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ – ۱۶:۰۶

 

به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان،

حسین فضلی پیش از ظهر امروز در همایش

ترویج و توسعه کشت کلزا اظهار داشت:

هم‌اکنون قیمت هر کیلوگرم بذر کلزا

 ۶۴۰ هزار ریال است که دولت ۶۰‌درصد

برای بذر این محصول یارانه در نظر گرفته و

این بذر باقیمت ۲۳۰ هزار ریال در اختیار

کشاورزان قرار می‌گیرد.

وی افزود: امسال همچنین ۴‌رقم بذر مرغوب کلزا از کشور فرانسه واردشده که سه هزار تن آن در اختیار شرکت خدمات حمایتی استان همدان برای توزیع در بین کشاورزان قرار گرفته است.

مدیر شرکت خدمات حمایتی کشاورزی استان همدان اظهار داشت: ارقام بذر کلزا از مرغوب‌ترین بذور هستند که علاوه بر قدرت پوشش بالا مقاوم به ریزش هستند.

فضلی افزود: امسال چهار رقم بذر کلزا برای کشت در اختیار کشاورزان قرار می‌گیرد که کلزاهای واردشده از کشور فرانسه به نام‌های نپتون، دانوب، ناتالی و الویس است و دارای خصوصیات منحصربه‌فردی هستند.

مدیر شرکت خدمات کشاورزی همدان گفت: ارقام جدید کلزای فرانسوی نسبت به ارقام رایج در کشور دارای ویژگی‌هایی ازجمله سرعت رشد اولیه بالاتر است که ریشه‌های قوی آن مقاومت به سرما و تنش‌های خشکی را افزایش می‌دهد.

فضلی تصریح کرد: این ارقام قدرت رقابت بالاتری در برابر علف‌های هرز داشته و مقدار بذر مصرفی آن کمتر از ۵ کیلوگرم در هر هکتار است.

وی بیان کرد: مقاومت به ریزش دانه و غلاف در برداشت با کمباین و قدرت شاخه بالا و داشتن ارتفاع مناسب که سبب سهولت برداشت می‌شود، از دیگر خصوصیات منحصربه‌فرد این ارقام است.

مدیر شرکت خدمات حمایتی کشاورزی همدان تأکید کرد: با توجه به اینکه ارقام هیبرید کلزای فرانسوی مقاوم به ریزش است کشاورزان دغدغه‌ای برای برداشت زودهنگام این محصول ندارند.

فضلی­افزود:کشاورزان بااستفاده از ارقام فرانسوی­بذرکلزا برای­برداشت­کامل محصول تا ۱۵روز زمان‌دارندکه­می‌توانندمحصول­را به‌صورت­یکجابرداشت­کنند.

وی­همچنین گفت:کشت محصول کلزا به­دلیل اینکه موادآلی مناسبی از خود برجای می‌گذارد تناسب و تناوب خوبی برای جایگزینی غلات و گندم دارد.

 مدیر شرکت خدمات حمایتی کشاورزی همدان همچنین گفت: با توجه به اینکه بذور واردشده از ارقام زودرس و میان‌رس است می‌تواند جایگزین مناسبی برای محصولات پر آب بر همچون سیب‌زمینی و چغندرقند شود.

پی نو شت:

آیا یارانه برای مبارزه با روغنهای خوب نمی باشد تا مردم به علت گرانی به سمت روغنهای یارانه ای سوق داده شوند.

چرا بیت المال را برای روغن های خوب مصرف نکنیم.

آیا دولت هشتم یارانه را نقدی کرد؟

چرا هزینه دوباره بر دوش دولت و ملت باشد؟

 

پیشنهاد:

اگر ما یارانه را از کل روغنها برداریم، مردم حتماً از روغنهای خوب استفاده خواهند کرد و در صورتیکه به روغن هایی مانند روغن زیتون و روغن ارده کنجد و روغنهای طبیعی اگر یارانه بدهیم قطعاً یک مهندسی معکوس از سمت روغنهای مضر به سمت مفید خواهیم داشت.

 

 

 

 بذر کلزا را به چه صورت آستان قدس تولید می‌کند که ما محتاج بذر کلزا نشویم و دیگر از خارج وارد نکرده و وابسته نشویم.

آیا بذری را که تولید و از دو گونه ی کلزا (والدین) تولید می شود آیا ‌میتوانیم بدون اینکه دو گونه کلزا (والدین) را بخریم با همان تولید کلزا (AKAPI) که در ایران برداشت می‌شود بکاریم؟ یا این که مادام العمر این دو گونه بذر (والدین) کلزا را از کشور فرانسه باید خریداری و وابسته باشیم؟

 آیا می دانید که بذر هیبرید چیست؟ چطور می‌شود که این بذر قابل کشت نیست؟ دلایلی وجود دارد که این بذر عقیم می شود چون گونه نر (والدین) حتماً باید عقیم باشد و روش های آن برای عقیم کردن گونه نر را دست کاری و از طریق کنترل ژن های سیتوپلاسم و یا ژن های هسته سلولی (دقیقاً گامت مذکر) را کنترل می کنند و از کار می اندازند و این امر در مورد خیلی گونه‌ها حدود ۱۵۰ گونه از قبیل:

گونه هایی چون؛ سویا، ذرت، کلم، گوجه فرنگی، کلزا، جو و … بطور مداوم استفاده می شود و یکی از دلایل آن این است که می گویند یکدست و یکنواخت و قشنگ بظاهر می آید.

 ولی از نظر کیفیت یک جانبه می باشند چون فقط خصوصیات جنسی ماده را در بر می گیرد.

 

بهتر نیست از بذر خودمان که بهترین بذر دنیاست یعنی بذر کنجد که با روغن دهی بالا و کیفیت و سلامت بیشتر از همه بذرهاست را استفاده شود؟

 

]

نوشته بذر کلزا چیست؟ اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

معرفی انواع ناهنجاری ها در درختان خرمای تکثیر یافته به روش کشت یافته

$
0
0

به هموطنان کشاورز در سراسر کشور برای جلوگیری از خیانت های نفوذی های دشمن در مورد کاشت نخل خرما پیشنهاد می­ کنیم .

درختان خرما را فقط به صورت پاجوش تکثیر نمایید.

چرا که بقیه روشها تا به امروز خدمتی به جامعه ما نکرده است.

تشریح برخی از خیانت­ها به درخت خرما

معرفی انواع ناهنجاری ها در درختان خرمای تکثیر یافته به روش کشت بافت

 

سازمان جهاد کشاورزی استان کرمان

مدیریت هماهنگی ترویج کشاورزی

 

عنوان: معرفی انواع ناهنجاریها در درختان خرمای تکثیر یافته به روش کشت یافته

تهیه کنندگان:

۱-بهاره دامن کشان کارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمان

۲-بهمن پناهی عضو هئیت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمان

۳-محمد اسعدی کارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان کرمان

ناظر چاپ: محمد علی شیروانی

ویرایش ترویجی: محمد رضا مباشر زاده

ناشر: مدیریت هماهنگی ترویج کشاورزی کرمان- اداره رسانه های ترویجی

نوبت چاپ: اول

شمارگان:۱۰۰۰

تاریخ انتشار: ۱۳۹۱

مخاطبین:

– کشاورزان پیشرو

– کارشناسان کشاورزی

– تشکلها و تعاونی

اهداف آموزشی:

– آشنایی با روشهای معمولی تکثیر خرما

– شناخت ویژگیهای پاجوش خوب

– آشنایی با روش تکثیر کشت بافت و مزایای استفاده از آن

– شناخت انواع ناهنجاریهای درختان تکثیر شده با کشت بافت

این نشریه در جلسه کمیته فنی به شماره ۵۴۸ به تصویب رسید.

فهرست مطالب

مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۴

روش های تکثیر درخت خرما ………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴

تکثیر از طریق بذر ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۴

تکثیر از طریق پاجوش ………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۵

تکثیر از طریق کشت بافت ………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۵

ارقام خرمای تکثیر شده از طریق کشت بافت ……………………………………………………………………………………………………. ۶

انواع ناهنجارهای مشاهده  شده در درختان تکثیر شده به روش کشت بافت ………………………………………….. ۶

مقدمه

کاربرد شیوه های کشت بافت به منظور باززایی و تولیدتجاری گیاه  کامل  پیشرفتی است که در نیم قرن اخیر صورت گرفته و در حال حاضر برای ازدیاد بسیاری از گونه های گیهی جایگزین روش های عادی تکثیر شده است. نیاز به حجم انبوه پاجوش برای اجریا برنامه های توسعه ای و همچنین ضرورت اصلاح و احیای نخلستان های خرما به عنوان دومین محصول مهم باغی کشور که در اثر جنک تحمیلی و یاشرایط خشکسالی از بین رفته یا خسارت دیده اند، موجب شد تا بجای تکثیر خرما به روش سنتی، استفاده از تکنیک کشت بافت مورد توجه قرار گیرد ولی احتمال بروز تغییراتی در نتایج حاصله در طی این فرآیند وجود دارد که به ویژه در مورد ارقام تجاری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده و موجب بروز نگرانی هایی در سیاست گذران و بهره برداران مرتبط بااین محصول شده است. بررسی های انجام شده نشان داده اسن که در  حال حاضر ۳ گروه درختان کشت بافتی نخل خرما در کشور وجود دارند. تحقیقات انجام شده بر روی گروه اول که مراحل تکثیر و سازگاری خود را در خارج از کشور طی کرده و در سال ۱۳۶۴ وارد کشور شدند نشان داد که تفاوت معنی داری بین ویژگی های رویشی و زایشی درختان حاصل از کشت بافت با درختان حاصل از پاجوش وجود ندارد ولی در مورد گروه دوم که فقط مرحله تکثیرخود را در خارج از کشورگذرانده بودند و گروه سوم که هر دو مرجله تکثیر و سازگاری خود را داخل کشور سپری کرده بودند برخی ناهنجاری های رویشی و زایشی مشاهده گردید که با تخفیفات انجام شده تا کنون، به نظر می رسد نوع و درصد آنها به رقم و شرایط به زراعی تولید وابسته بوده و در سنین اولیه بیشتر می باشد بطوریکه با افزایش سن درخت و رسیدن به سن پایدار ثمردهی، ناهنجاری ها کاهش چشمگیری پیدا می کند و در نتیجه احتمال دارد از نظر اقتصادی قابل صرف نظر کردن باشد.

آشنایی با روشهای معمولی تکثیر خرما

الف-بذر:

تکثیر از ظریق بذر (هسته) قدیمی ترین روش تکثیر نخل خرما بوده و تقریباً منشاء  همه ارقام موجود در دنیا بذر است. تکثیر از طریق بذر ذر برنامه های تجاری تولید خرما روش منسوخ شده ای می باشد زیرا:

  1. ۵۰ درصد نهال های حاصله نر و ۵۰ درصد ماده خواهند بود.
  2. طول دوره رویشی قبل از ثمردهی در نهال های بذری زیاد و حدودی ۱۵-۱۰ سال می باشد.
  3. تشخیص نهال بذری نر از نهال بذری ماده به راحتی امکان پذیر نیست.
  4. تکثیر از طریق بذر عمدتاً توأم با ظهور صفات نامطلوب در گیاه جدید می باشد و کمتر از ۱۰ درصد از نهال های تولیدی دارای میوه با صفات مطلوب خواهند بود.

ب-پاجوش:

تکثیر از طریق پاجوش منجر  به حفظ صفات و خصوصیات پایه مادری در گیاه جدید می گردد و در حال حاضر رایج ترین، مناسب ترین و ارزانترین روش تکثیر نخل در دنیاست که توسط نخل کاران ایران در نخلستان ها انجام می شود.

شناخت ویژگی های پاجوش خوب:

  1. پایه مادری شاداب و سالم باشد.
  2. پاجوش باید جوان، استوان ای و در مرحله رشد سریع باشد.
  3. پاجوش بایستی ریشه دار باشد.
  4. توسط کارگران ماهر جداسازی شده باشد.
  5. محل قطع پاجوش باید کوچک، صاف و بدون ترک خوردگی باشد.
  6. هیچ گونه آلودگی به آفات و بیماری ها نداشته باشد.
  7. تعداد پاجوش های متصل به تنه مادری نباید زیاد باشد.
  8. وزن پاجوش بین ۱۰-۲۵ کیلوگرم باشد.
  9. پاجوش بین ۵-۳ ساله باشد و قطر تنه آن ۲۰-۳۵ سانتی متر باشد.

معایب تکثیر از طریق پاجوش:

  • تولید پاجوش در دوره کوتاهی از زندگی نخل صورت می گیرد.
  • درصد تلفات نسبتاً بالا و نیاز به واکاری مجدد دارد.
  • برای ثمردهی به زمان نسبتاً طولانی نیاز است.
  • امکان تولید انبوه وجود ندارد.
  • نیاز به کارگر ماهر و مجرب جهت جداسازی از تنه مادری است.
  • هزینه جداسازی زیاد است.
  • انتشارآفات و بیماری ها در این شیوه زیاد است.

ج-کشت بافت:

کشت بافت گیاهی عبارت از تکنیکی برای تولید و تکثیر گیاه کامل از بخش هایی از سلول یا بافت گیاه می باشد. ازدیاد انبوه و سریع همگروه ها و همچنین ایجاد، نگهداری وتوزیع همگروه هایی که از نظر بیماری خاصب آزمون شده اند، ویژگی های بارز تکنیک کشت بافت شمرده می شوند.

آشنایی با روش تکثیر کشت بافت و مزایای استفاده از آن:

  • درختان خرمای حاصل از کشت بافت کاملاً شبیه به والدین هستند.
  • امکان تولید انبوه نهال شبیه به گیاه مادری وجود دارد.
  • رقم های کمیاب خرما را می توان در مقیاس وسیع تولید نمود.
  • تکثیر نخل خرما به روش کشت بافت را می توان در هر زمان و و در هر فصل انجام داد.
  • مدت زمان تولید نهال به حد قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.
  • امکان تکثیر ارقام ماده برتر، واریته های مقاوم به بیماریها و شوری و تنش های محیطی و همچنین تولید انبوه پایه های نر پر گرده با ویژگی های مطلوب وجود دارد.
  • نهال های کشت بافت دارای سیستم ریشه توسعه بافته هستند بنابراین درصد بقاء آنها در مزرعه حدود ۱۰۰ درصد است ضمن اینکه جهت استقرار در مزرعه به آب زیادی (برخلاف پاجوش) نیاز ندارند.
  • انتقال نهال راحت تر و هزینه انتقال آن پایین است.
  • خطر انتشار آفات و بیماری های نخل از یک منطقه به منطقه دیگر یا از یک کشور به کشور دیگر وجود ندارد یا بسیار نادر است.
  • تولید باغات یکدست از نظر ساختار ژنتیکی و ظاهری، رشد سریع و ثمردهی زود هنگام را می توان از دیگر مزایای کشت بافت نام برد.

ارقام خرمای تکثیر شده از طریق کشت بافت:

تا کنون ارقام خرمای برحی، کوش زاباد، ابومعان، ابونارنجا، حیانی، شی شی، پیارم، جارویس نر، هلالی، نبات سیف، خلاص، عجوه، خضراوی، زاهدی، فرد نر، فرد ماده از طرق کشت بافت تکثیر شده اند.

شناخت انواع ناهنجاری های درختان تکثیر شده با کشت بافت:

در بررسی وضعیت رویشی و زایشی نهال های تکثیر شده به روش  کشت بافت برخی ناهنجاری ها از جمله کوتوله گی، خمیدگی انتهای، پیچیده شدن گل آذین، رشد بیش از اندازه رویشی، سیاه سوختگی، گوناگونی در رنگ برگچه، بد شکلی پاجوش، پاجوش نابجا، سفید شدن رنگ برگ، عدمتلقیح گل ها و تولید میوه های پارتنوکارپ، چند برچه ای شدن، تأخیر در گلدهی و ناهمرسی در خوشه میوه، کاهش گلدهی و تولید میوه مشاهده است.

۱-کوتوله گی

گیاهان کوتوله پس از گذشت۴ تا ۵ سال از زمان کاشت در مزرعه کمتر از یک متر رشد می کنند در حالی که گیاهان نرمال  به طور متوسط بیشتر از ۳ متر ارتفاع دارند. گاهی این کوتوله گی در برگ های قدیمی تر مشاهده می گردد در حالی که برگ های  جوان رشد عادی دارند. کوتولگی باعث کاهش طول برگ می شود و اندازه برگچه ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. کاهش در ساختار برگ و اندازه سایه انداز، عملکرد برگ را تحت تأثیر قرار داده و موجب کاهش فتوسنتز می شود و در نتیجه رشد را یه میزان زیادی  کاهش می دهد. کوتوله گی همچنین باعث ضعف درختان خرما و کاهش تولید پاجوش می گردد.(تصاویر شماره۱و۲).

تصویر شماره۱-کوتوله گی – رقم برحی – جیرفت.

تصویر شماره ۲- کوتوله گی- رقم خلاص – بم – عزیز آباد.

۲-چند برچه ای شدن

مادگی در خرما سه برچه ای است. بعد از عمل تلقیح معمولا یکی از برچه ها رشد می نماید و به مرحله نهایی رشد می رسد. در مواردی که گل ها به هر دلیلی تلقیح نشوند هر سه گل به میوه تبدیل شده که به این حالت چند برپه ای شدن و یا پارتنو کارپی می گویند و عموماً در مرحله حبابوک ریزش می کند و در مواردی ممکن است تا پایان مرحله برداشت هم باقی بماند، و این در حالی است که میوه ها از وضعیت رشد و ظاهر مناسبی برخوردار نیستند(تصویر شماره۳).

تصویر شماره ۳- چند برچه ای شدن- رقم برحی – جیرفت.

۳-یچیده شدن گل آذین

گل آذین ها به شکل پیچ خورده بوده و تعداد خوشه های گل کمی بر روی گل آذین قرار دارد. میوه ها اغلب پارتنوکارپ است و عملکرد پایین خواهد بود(تصاویر شماره۴و۵).

تصویر شماره ۴-پیچیده شدن گل آذین- رقم برحی- جیرفت.

تصویر شماره۵-پیچیده شدن گل آذین- رقم برحی- جیرفت

۴-خمیدگی انتهایی

در این حالت برگ های مریستم انتهایی به حالت خوابیده قرار گرفته و به شکل افراشته و عمودی ظاهر نمی شوند(تصویر شماره۶).

تصویر شماره ۶-خمیدگی انتهایی- رقم برحی- جیرفت.

۵- رشد بیش از اندازه رویشی

در این وضعیت درخت بیش از حالت طبیعی برگ تولید کرده و انبوهی از برگها درخت را احاطه می کند(تصویر شماره۷)

تصویر شماره۷- رشد بی شاز اندازه رویشی- رقم مجهول- دارستان.

۶-گوناگونی در رنگ برگچه

برخی برگچه های یک برگ، دو رنگ(ابلق)می شوند(تصویر شماره۸).

تصویر شماره۸-گوناگونی در رنگ برگچه- رقم برحی- امارات متحده عربی.

۷-سفید شدن رنگ برگ

برخی برگ های یک درخت رنگ پریده و سفید رنگ می شوند(تصویر شماره۹).

تصویرشماره۹-سفید شدن رنگ برگ- رقم ابونارنجا- بم- عزیزآباد.

۸-سیاه سوختگی

برگهای مریستم انتهایی به حالت سوخته و سیاه رنگ در می آیند.

۹-عدم تلقیح گل ها و تولیدمیوه های پارتنوکارپ

بررسی های صورت گرفته گرده افشانی ناموفق و تشکیل میوه بسیار پایین را در درختان کشت بافتی برخی ارقام نشان می دهد.این نتایج در بررسی های ارقام کشت بافتی دیگر نقاط دنیا نیز دیده شده به گونه ای که در سال های اولیه ثمردهی درصد باایی از میوه های پارتنوکارپ به چشم می خورد. تولید این چنین میوه هایی باعث کاهش چشمگیری در میزان محصول می شود. شاید این درختان در مقایسه با درختان حاصل از پاجوش به گرده افشانی سنگین تری نیاز دارند. به احتمال زیاد عدم تشکیل میوه در نهال های جوان کشت بافتی بنا به دلایل متعددی است که موجب کندی رشد لوله گرده در مراحل اولیه رشدمیوه میگردندو احتمالا سطوح بالای اسید آبسیزیک در این دوره نیز موجب تشدید این حالت می شود(تصویر شماره۱۰).

تصویر شماره۱۰- عدم تلقیح گل ها و تولید میوه هایپارتنوکارپ- رقم پیارم- ارزوئیه.

۱۰-تأخیر در گلدهی

در این حالت گیاه چندین سال در وضعیت رشد رویشی باقی می ماند و با تأخیر وارد مرحله رشد زایشی می شود(تصویر شماره۱۱).

 تصویر شماره۱۱-تأخیر در گلدهی-رقم زاهدی- دارستان.

۱۱- ناهمرسی در خوشه میوه

در خوشه این گیاهان برخی میوه ها به مرحله کامل رشد رسیده اند و برخی دیگر نارس و یا پارتنوکارپ هستند(تصویر شماره۱۲).

تصویر شماره۱۲- ناهمرسی در خوشه میوه- رقم خلاص- ارزوئیه.

۱۲-بدشکلی پاجوش، پاجوش نابجا

در این وضعیت انبوهی از پاجوش های بد فرم و نابجا و در اطراف درخت به چشم می خورد(تصویر شماره۱۳).

تصویر شماره ۱۳- بدشکلی پاجوش، پاجوش نابجا- رقم ابونارنجا- بم- عزیز آباد.

۱۳-آرایش غیر عادی برگچه ها بر روی برگ

چند مورد آرایش غیر عادی برگچه ها روی برگ دربرخی ارقام کشت بافتی دیده شد. این حالت در سال ۲۰۰۷میلادی در مطالعات الکعبی و همکارانش در امارات متحده عربی در رقم برحی دیده شده است(تصویر شماره ۱۴).

تصویر شماره۱۴- آرایش غیر عادی برگچه ها بر روی برگ- رقم خلاص- بم- عزیز آباد.

۱۴-کاهش گل دهی

در این حالت تعداد گل های کمی تلقیح شده و د رنتیجه کاهش گل دهی، میوه کمی تولید می گردد(تصویر شماره۱۵).

تصویر شماره۱۵- کاهش گل دهی- رقم مجول- شهداد.

منابع

-پژمان، حسین.۱۳۸۰٫راهنمای خرما(کاشت، داشت و  برداشت).

نشر آموزش کشاورزی، ۲۶۶صفحه.

-پیریک، آر.ال.ام.۱۳۷۶٫ مبانی کشت بافت گیاهی. ترجمه:دکتر عبدالرضا باقری. چاپ اول. مشهد. انتشارات دانشگاه فردوسی.۲۰۷ص.

-حاجیان، س.۱۳۸۸٫ارزیابی ناهنجاری های ناشی از تکثیر نخل خرما به روش کشت بافت گیاهی در ایران. ششمین همایش ملی بیوتکنولوژی.

-حاجیان، س. ۱۳۸۸٫ارزیابی ناهنجاری های ناشی از تکثیر نخل خرما به روش کشت بافت گیاهی در ایران. ششمین همایش ملی بیوتکنولوژِ.

– دامن کشان، بهاره. ۱۳۸۹٫ گزارش پژوهشی طرح بررسی نوع و میزان ناهنجاری های احتمالی در نخل های بارده- کشت بافتی. موسسه خرما و میوه های گرمسیری کشور.

-Al-Wasel, A. S. A. 2000. Vegetative and fruiting comparison of tissue culture – derived and conventionally propagated date palm(phoenix dactylifera  L.) cv. Barhee trees. College of veterinary medicine and animal resoueces. King faisal University press, Saudi Arabia.

-Hamand S.AI-Mazroui and abdelouahhab Z. 2007. Morphological abnormalities intissue culture drived date palm (phoenix dactylifera L.) Acta Hort 736:329-335.

AI-Kaabi-H.H. and A. Zaid. 2007. Plant off- types in tissue culture derived date palm(phoenix dactylifera L.) Acta Hort 736:267-281.

خود را بیازمایید:

۱-آیا مزایای تکثیر درختان خرما به روش کشت بافت را می دانید؟

۲-انواع ناهنجارهای مشاهده شده در تکثیر درختان خرما به روش کشت بافت را نام ببرید؟

۳-مهمترین نوع ناهنجاری در درختان خرمای تکثیر یافته به روش کشت بافت که موجب کاهش چشمگیری در میزان محصول می شود چیست؟

 

نوشته معرفی انواع ناهنجاری ها در درختان خرمای تکثیر یافته به روش کشت یافته اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی –بخش هشتم: این قسمت دیدگاه سید بن طاووس رحمه الله

$
0
0
دیدگاه سید بن طاووس رحمه الله درباره طب اسلامی
 خداوند (جل جلاله)، علوم و کتاب هائی در علم طب برای تو مهیا فرموده است که از ائمه طاهرین و علماء متبحرین نقل شده است؛ پس در طب ابدان قبل از اینکه به اطباء رجوع نمائی، به کسی اعتماد کن که به باطن نواقصی که در بدنها پیدا می شود عالم و دانا است، و امور خود را به او (جل جلاله) تفویض کن، و بر وی (جل جلاله) تولک نما، و ملک او را به او (جل جلاله) تسلیم نما، که در این حال خواهی دید او طبیب دردها و بی نیاز کننده از اطبا است؛ و برای شفای امراض و علاج بیماریها، آنچه را که در آداب تربت شریفه حسینی علیه السلام، و ادعیه منیفه، و تعویذهای معتبره که از عترت طاهره روایت شده است، به جای آور.
و هرگاه به اطبا احتیاج پیدا کردی به استخاره و مشورت از خداوند دواهائی که دستور می دهند استعمال کن، به طوری که درکتاب «فتح الابواب» شرح داده ام؛ زیراکه او است جل و علا که مقدار و مدت مرض و دوای لازم رامی داند، اما طبیب فقط آنچه ظاهر است می داند، (۱) و علم به آنچه مخفی و مستور است ندارد، و مقدار و حد مرض و مقدار لازم از دوا را، به طوری که زیاده و نقصانی در آن نباشد نمی داند، چنانکه مدت طول مرض را هم نداند، بلکه از روی حدس و ظن، مداوا و معالجه می کند و چه قدر از افراد بشر را که دراثر خطاء و غلط ظن خود کشته است.
همانا مکرر دیده ایم شربت هائی که به مریض داده اند که در اثر زیاده بودن از حد لازم، موجب مرگ مریض شده است و چه بسا در اثر خطاء در تشخیص، مرض سخت  و طولانی شده و در حقیقت مرده است، اگر چه به صورت زنده است. و مسلم است که این جسد و آنچه به آن احتیاج دارد همه ملک خداوند است، و حیات و بقاء آن برای او و برای طاعت و خدمت و تقرب جستن به او است (جل جلاله)، و امانتی است ه به دست بنده او سپرده شده که فردای قیامت به حساب آن رسیدگی خواهد شد. پس اگر برای شفای امراض دروقت استعمال دواء و مقدار و کیفیت استعمال آن، از خداوند (جل جلاله) استیذان نماید، ازخطراتلاف نفس ایم خواهد بود. و اگر در مشورت و استیذان از حضرتش سستی نمائی  و به آن اعتنا نکنی، و در آنچه در دست تو امانت است تلف و هلاکی واقع شود، گوئیا تو خود آن را تلف نموده، و آنچه را که به سب آن اطاعت و بندگی می نمودی، هلاک و ضایع کرده؛ پس درک و خسارت و غرامت آن برتو خواهد بود و عذرموجه و صحیحی در پیشگاه حضرتش نداری.[۱]
[۱]  برنامه سعادت، ص: ۱۷۱٫ کشف المحجه یا فانوس، متن، ۲۰۳
منبع: کتاب دیدگاه ها پیرامون طب اسلامی
گردآوری: هیات تحریریه احیای سلامت

کدمطلب:Dr97041801

نوشته دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی – بخش هشتم: این قسمت دیدگاه سید بن طاووس رحمه الله اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران: قولنج راستینی (Enterospasm)

$
0
0
  • پنج نوع است یکی آن که ثقل در روده ها خشک گردد و بنادق شود بر سان پُشک «پِشکل» اشتر و دیگر جانوران که پشک ایشان را به عربی بعره گویند. (ذخیره…). و آن بادی است که به سبب آن شکم و پهلو درد کند و بیم هلاکت باشد و قولنج معرب کولنج بود (برهان). درد شکم. به وزن و معنی قولنج و آن مرضی است که در امعاء از ریح یا پیچیدن روده به هم رسد خاصه در رودۀ قولون.

نوشته آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران: قولنج راستینی (Enterospasm) اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

بررسی علمی درباره خرما و کشت آن

$
0
0

بررسی علمی درباره خرما و کشت آن

Phoenix dactylifera

نخل خرما در رده بندی گیاه شناسی در خانواده Arecaceae قرار دارد و این تنها خانواده از راسته Arecales است، ۱۸۳ جنس و حدود ۲۵۰۰ گونه که بسیاری از آنها در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری انتشار یافته اند. فرضیه بر این بوده که نخل خرما یکی از اولین خانواده های مدرن تک لپه ای ها باشد، که این دیدگاه توسط مطالعات فیلوژنتیک مولکولی و یافته های palenteobotanici (مطالعۀ باستان‌شناختی بقایای گیاهی یک محوطۀ باستانی از نظر روابط متقابل ساکنان آن با فراورده‌های گیاهی) قوت بیشتری به خود گرفته است. در طی مطالعاتی توالی ژن میتوکندری خرما در مقایسه با ۱۵ همولوگ گونه­های دیگر نشان داده شده­اند، به این نتیجه رسیده­اند که این جنس در خوشه (cluster) اصلی تک لپه ای ها قرار دارد. علاوه بر این که فسیل های متعددی از نخل متعلق به اواخر دوره کرتاسه (۸۰ میلیون سال پیش) وجود دارد. با توجه به فراوانی گونه های حاضر، فرض بر این است که این خانواده پس از یک دوره کوتاه از فرآیند تطبیقی، با شروع از یک جد مشترک و یک تغییر پذیری تکاملی سریع به گونه های جدید تبدیل شود که هر یک از آنها خود را با یک منطقه زیست محیطی خاص منطبق ساخته و آن منطقه را اشغال کرده اند.

از نقطه نظر سیتولوژیکی همه گونه های تجزیه و تحلیل شده شامل یک ژنوم هسته ای دیپلوئیدی هستند که از ۳۶ کروموزوم تشکیل شده اند. شواهد تجربی که با استفاده از تکنیک های ترکیبی در محل حاصل شده اند، نشان می دهند که تعیین جنسیت این گیاه ازطریق ژنتیکی است (یعنی با سیستم XY) و کاریوتیپ نر هتروگامتی است، گرچه هنوز هیچ نقشه ژنتیکی یا فیزیکی وجود ندارد که حضور کروموزوم های جنسی را تایید کند.

نخل خرما (Phoenix dactylifera L.) با تاریخچه اهلیت و بر اساس استفاده آن که تاریخ های فسیلی بین ۷ تا ۸ هزار سال پیش را دارد، یک گونه محوری محسوب می شود ، به خصوص در سیستم های کشاورزی بیابانی و بیابان مرزی شمال آفریقا و خاورمیانه که در آن شرایط خاص، اجازه تشکیل اکوسیستم واحد را می دهد در جائی که فرصت بقای جمعیت محلی را در این محیط های سخت میسر می کند.

روشهای امروزی تکثیر گیاهان کدام است؟ آیا همه روشهای تکثیر در مورد نخل خرما امکان پذیر است؟

نخل خرما که یک گونه دوپایه با چرخه عمر طولانی است، می تواند هم از نظر جنسی (از طریق بذر) و هم غیرجنسی تولیدمثل کند. روش تکثیر اصلی در کشاورزی تجاری، به طریق رویشی رخ می دهد (جدا سازی پا جوش از گیاه مادر) که ضامن حفظ یکپارچگی ژنتیکی ارقام است. این روش تکثیر غیر جنسی در واقع تنها راه است، از آنجایی که  نخل خرما یک گونه تک لپه ای است و در نتیجه بدون کامبیوم آوندی می باشد، بر خلاف بسیاری از گونه های دو لپه ای از طریق قلمه یا پیوند قابل تکثیر نیست. تعداد پاجوش های قابل استحصال از هر درخت در طول زندگی اش محدود است که در رابطه با نوع و سن ارقام از چند شاخه تا بیش از۲۰ الی ۳۰ عدد در درخت متغییر می باشد. این روش دارای

مزایای بیشتری (بازده بالا، مقاومت در برابر عوامل بیماری زا و یا استرس غیر جاندار) نسبت به تولید مثل توسط دانه است  که از معایب اصلی آن می توان به احتمال این که نیمی از نهال ها نر بشوند، و این که تشخیص آن از نظر فنوتیپی تنها پس از۵-۸ سال از زمانی که اولین گل دهی ظاهر می شود امکان پذیر می باشد اشاره کرد.

هنوز انواع نر بر اساس مقدار دانه گرده ای که تولید می کند انتخاب می شود. یک نخل نر عالی باید برای بیش از ۵۰ گیاه مادّه گرده افشانی کند؛ در حقیقت، در یک باغ  خرمای تجاری حضور گیاهان با نسبت ۵-۵۰ نر به ماده  است. به نظر می رسد که گردۀ ارقام مختلف می تواند بر اندازه دانه و میوه و همچنین دوره رسیدن آن تأثیر گذار باشد. بنا بر این تشخیص دقیق نوع گیاه نری که گرده افشانی می کند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، چرا که
گرده افشانی بین گیاهان هم گونه بهترین نتیجه از نظر کیفیت و کمیت میوه را ضمانت می کنند.

بنا بر آمار فائو در رابطه با سطح زیر کشت خرما در سال۲۰۱۰ سه کشور ایران، مصر و عربستان به ترتیب ۱۵۵۰۰۰ هکتار، ۴۱۰۰۰ هکتار و ۱۷۰۰۰۰ هکتار را به تولید خرما اختصاص داده­اند. در حالی که تولید سالانه  خرما بنا بر آمار فائو در سال ۲۰۱۰ میان این سه کشور (ایران، مصر و عربستان) بالاترین رقم را تولید می کنند. بنا بر این آمار، عملکرد برداشت ایران در هر هکتار به ۶/۶ تن، عربستان به ۶/۶ تن و مصر بالغ بر ۳۰ تن رقم زده شده است که در مقایسه با سطح زیر کشت هر کدام از تولیدکنندگان فوق ابزار مناسبی برای برنامه­ریزی­های آتی در اختیار مسئولان امر قرار می دهد.

کشورهای تولید کننده خرما در گذشت زمان همواره در پی افزایش تولید و اختصاصی کردن محصول هر منطقه بوده اند و با نام تولید و تعقیب کیفیت مقطعی دچار مشکلات کشاورزی تک رقمی شده اند.

کشت تک رقمی علاوه بر مسائل شناخته شده از قبیل فرسایش تنوع ژنتیکی گونه و در نتیجه کاهش توانایی در انطباق با عوامل زنده و غیر زنده، همچنین اساس گسترش آفت های گیاهی خاص شناخته شده است که برخی از آنها منجر به بیماری های همه گیر می شوند. مهمترین و شناخته شده ترین آنها پاتولوژی Bayud، که یک فوزاریوم پژمردگی آوندی ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f. sp. albedinis  است و در قرن گذشته بیش از ۱۰ میلیون درخت خرما را در مراکش نابود کرده است، می باشد. گسترش این آفت به سمت شرق پیشروی داشت و مزارع تونس، لیبی و مصر را نیز در بر گرفت. این آفت ابتدا در سال ۱۸۷۰ میلادی از مراکش گزارش شد. کلمه “bayoud” از زبان عربی (“سفید”) مشتق شده و اشاره به تغییر رنگ سفید و سفید بریده های گیاه آفت زده است. در اثر خشکسالی های طولانی و حضور ثابت آفت Bayoud در طی سالهای زیاد منجر به ناپدید شدن بیش از دو سوم از میراث نخل های خرمای مراکش شد و سطح تحت کشت خرما از ۸۵۰۰۰ هکتار در سال ۱۹۴۷ م، به ۴۴۰۰۰ هکتار در حال حاضر کاهش یافته است. در کشور مراکش گونه “Medjoul” که خرماهای شیرین و کیفی را تولید می کرد، فقط خاص مصرف خانواده های سلطنتی سلطان مراکش بود.

در سال ۱۹۲۷ م که شرایط بسیار نا امید کننده بود،  یازده عدد از پاجوش های  سالم نخل “Medjoul” به ایالات متحده منتقل شدند و همگی در کالیفرنیا بدون اینکه به آفت مبتلا شوند ریشه گرفتند.

این رقم به جهت محصول با کیفیت و زیبایی اش، با گذشت زمان تبدیل به یکی از ارقام متداول در ایالات متحده آمریکا شد. منبع تمام نخل های “Medjoul” (نوع مجول) که امروزه در ایالات متحده آمریکا رشد کرده اند به همان ۱۱ پاجوش میرسد. با این حال، نوع مجول به لحاظ زیبایی، برگ های ضخیم، طول عمر آن تا چندین قرن تنومند بودنش، عظمت، ارزش و شکوه خاصی دارد

علاوه برمشکلات مرتبط با آفات گیاهی توام با یکنواختی ژنتیکی مزارع تجاری به علت کشت تک رقمی، عوامل دیگری نیز ذخایر ژنتیکی این گونه را در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه تهدید می کنند، مانند خشکسالی که به فرآیند بیابان زایی سرعت می بخشد، شور شدن آبهای زیرزمینی و متأسفانه در این خصوص روند آهسته بازسازی و نو سازی گیاهان باغات خرما نقش پررنگ تری دارد.

یکی از طرق پیشنهادی و به روز جهت تکثیر نخل خرما استفاده از تکنیک هایِ (کشتِ بافت) می باشد. حال محاسن و معایب آن چیست؟

اگرچه ریزازدیادی به طور جدی در خیلی از گستره های کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد،  ولی در حال حاضر به عنوان یک روش کارآمد در این گونه مورد نظر نیست، در واقع، طبق نوع پروتکل و ژنوتیپ مورد استفاده، موارد بسیار متفاوتی از پیکر کلون اصلی گزارش شده است که در آن هویت ژنتیکی گونه  از بین رفته است. گرچه امروزه با استفاده از نشانگرهای مولکولی، می توان مواد اولیه را ردیابی و ژنوتیپ ارقام مورد آزمایش را بررسی کرد.

منبع و خاستگاه جغرافیایی

منشا و تاریخ اهلی شدن نخل خرما همچنان مبهم مانده است. بزرگترین عارضه در این واقعیت است که تنوع و ساختار جهیزیه ژنتیکی نخل خرما به شدت توسط انتخاب طبیعی و انسانی ، تکثیر کلونال و مبادلات و حرکات ژرموپلاسمی در فضا و زمان، تغییر یافته و شکل گرفته؛ و نشان دادند که این آرایه (taxon )در طبیعت وجود داشته باشد یا نه را بسیار دشوار کرده است.

در این رابطه فرضیه های زیادی ارائه شده اند که  بنا بر مقبول ترین آنها ، فرض بر این است که P. dactylifera در طبیعت به عنوان یک گونه مجزا در مناطق شبه جزیره عربستان و خاورمیانه وجود داشته است یا هنوز هم وجود دارد و مستقل از گونه های دیگر اهلی شده است. به نظر می رسد این فرضیه اخیر توسط تحقیقات مولکولی Henderson e Pintaud  مورد تأیید باشد، بر اساس نتایج حاصل از مطالعات نشانگرهای (SSR) ریزماهواره، تعداد زیادی آلل اختصاصی را شناسایی کردند که نشان می دهد P. dactylifera توسط جمعیت وحشی از همان گونه اهلی شده است.

با این حال محققان دیگر ، بر اساس مطالعات Palentobotanical (مطالعۀ باستان‌شناختی بقایای گیاهی و غنی بودن ارقام)، فرض را بر این می دارند که مسیر گسترش و انتشار نخل خرما و کشت آن در دنیا دو جهت متفاوت پیموده است: یکی از بین النهرین آغاز می شود و تا ایران می آید و بعد به پاکستان منتقل می شود؛ و یکی دیگر از مصر شروع می شود و از طریق لیبی و در نتیجه تمام کشورهای مغرب را می پوشاند.

در نتیجه، اگرچه مقدار زیادی از تنوع در میان ژرم پلاسم نخل خرما وجود دارد، اما یافته های علمی نشان
می دهند که نقش ماهیت بیولوژیکی درخت، جداسازی در اثر فاصله جغرافیایی و اثرات زیست محیطی بر ژنوم نخل خرما، به شدت تحت تأثیر دخالتهای انسانی بوده است. هویت ارقام نخل خرما که به سبب ترفندهای تولید و اوامر تولیدکنندگان خرما، در غیاب برنامه های تولیدی علمی، عمدتا مرتبط به مورفولوژی گیاه و خصوصیات میوه
می باشد. الگوی تمایز ژنتیکی ممکن است ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی خاصی را به وجود آورد که به مکانیزم های سازگاری در هر فنوتیپ کمک کند. برای مطالعات می توان این صفات را بیشتر در رابطه با انطباق با خشکسالی در نخلستان ها در نظر گرفت.

محاسن و معایب کشت بافت چیست؟

نخل خرما می تواند هم به صورت جنسی و هم غیر جنسی تکثیر شود. نخل های خرما به طور مجزا و مستقل از بین پا جوش های تولید شده توسط درختان تکی کلون می شوند. این روش، یکپارچگی ژنتیکیِ ارقام خرما را حفظ می کند. تعداد ارقام تولید شده در میان ارقام مختلف با دامنه معمولی ۲۰ تا ۳۰ عدد است. با این وجود، همه پاجوشها موفق به ایجاد ریشه و رشد نیستند. اولین گلدهی یک درخت در سن حدود ۵-۷ سال رخ می دهد. از این رو حفظ ویژگی های بیولوژیکی درختان نخل خرما برای جبران کاهش سریع ارقام خاص به علت بلایای طبیعی بسیار دشوار است.

 علیرغم تلاش گسترده ای که برای انتشار نخل های خرما از طریق کشت بافت انجام شده است. با این حال، انتشار کلونال با تکنیک های کشت بافت، هنوز در مورد نوع ماده قابل تکثیر، با تردیدها و عدم اطمینان بسیاری مواجه است، خصوصاً در مورد جنین زایی و شکل گیری کالوس(روش جنین زایی غیرجنسی و اندام زایی مستقیم).

 گزارش های مربوط به رشد غیر طبیعی در درختان نخل در شرایط آزمایشگاهی به طیف گسترده ای از خصوصیات، از جمله عدم گل دهی یا رسیدن به میوه، کوتولگی، از دست دادن کلروفیل در برگ (آلبینیو) و عدم برداشت محصول می توان اشاره کرد.

تجربه تاریخی تکثیر نخل خرما با مقایسه تکثیر آن در عصر کنونی قابل­قیاس است؟ طبق عکسهای موجود، این بوته ناشناخته را که می­بینیم به­اصطلاح درخت­ خرما هستند که می­گویند تراریخته­ نمی ­باشد.

نخل های خرمای بومی ایرانی

به زیبایی تحسین برانگیزان توجه کنیم.

نخل های کشت بافت حاصل علم غرب
به زشتی آنها توجه کنیم.

در طی تحقیقات انجام شده بخش­های حاصله از پاجوش ارقام مختلف Phoenix spp که با
تغییرات ژنتیکی در پی کشت بافت خرما در مقایسه با گیاهان مادر با استفاده از نشانگرهای ژنتیکی مختلف ارزیابی شده است. طیف وسیعی از تغییرات نیز گزارش شده است. با این حال، هیچ ارتباطی بین تغییرات ژنتیکی و اختلالات مورفولوژیکی و یا فیزیولوژی مشاهده نشده است. ریزازدیادی تجاری و توزیع خرما با ارقام با ژنوتیپ پایدار از اوایل دهه ۱۹۹۰م ادامه دارد. آزمایشات لازم جهت راست آزمایی واقعی برای گیاهان تولید شده، بخش مهمی از تضمین کیفیت است که نیازمند استفاده از نشانگرهای خاصی است که بتوانند ارقام را تشخیص دهند.

Agrobacterium rhizogenes آلوده شدند، رشد فراوان “ریشه های مویی” که فقط  بر روی قطعه هایی از بافت  که با باکتری آلوده  شده  بودند را نشان دادند. پارامترهای مختلفی مانند اثر ژنوتیپ های مختلف بر شروع رشد ریشه، تعداد ریشه و طول ریشه مورد مطالعه قرار گرفته، البته سعی بر بازسازی کشت ریشه و تبدیل آن به نهال نیز انجام شده است.

برای شناسایی انواع خرما و حصول اطمینان از ماهیت اصلی نهال های خرما در اسپانیا از روش (AFLP) استفاده میشود. آغازگرهای برچسب دار فلورسانس در گسترش های انتخابی بکار گرفته میشوند و قطعات گسترده شده بر روی ژل الکتروفورز با بهره گیری از توالی سنج خودکار DNA با گزینه ی قطعه تجزیه و تحلیل مورد استفاده هستند. این یک روش سریع و کارآمد برای تشخیص تعداد زیادی از نشانگرهای DNA در نخل خرما است.  با تجزیه وتحلیل گونه های Phoenix dactylifera L. Bou-Fegous، Medjoul و Spagna ، مجموعا ۳۱۰ قطعه AFLP حاصل از پنج ترکیب آغازگر تولید شده اند. در فرآیند بازسازی ارقام نخل خرما از کشت بافت در محیط آزمایشگاهی، باید کلون هایی تولید شود که از نظر فنوتیپی و ژنتیکی با ارگانیسمی که از آنها استخراج می شود مشابه باشند. نشانگرهای AFLP به دست آمده با موفقیت مورد استفاده قرار گرفتند تا مقایسه و شناسایی گیاهان حاصل از ریزازدیادی خرما را انجام دهند.

تولید خرمای ترانس ژنیک (گونه های  Phoenix)

نخل خرما (Phoenix dactylifera L.) ترانس ژنتیک و عمدتاً در آفریقای شمالی، در خاور میانه، ایالات متحده و استرالیا کشت می شود. مطالعه ژنوم نخل خرما با استفاده از نشانگرهای مولکولی به ویژه برای ارزیابی تغییرات ژنتیکی گونه ها، برای پروسه های انتخاب و کنترل ژرمو پلاسم موجود است. برای این منظور، یک بانک ژن با توالی­های مکرراز نوع GA و GT ایجاد شده که ۱۴ لوکوسSTMS (Sequence Tagged Microsatellite Site) جدا و مشخص شده است. نتایج حاصله از بکار گیری ژن های نامبرده نشان دادند که یک پلی مورفیسم با اهمیت دربین ارقام موجوداست و ارقام به راحتی می توانند بر اساس مشخصات ژنتیکی آنها مشخص شوند. قابلیت انتقال برخی از لوکوس به گونه های دیگر جنس Phoenix و سایر گونه های نخل نیز ارزیابی شده است.

نخل خرما مانند سایر محصولات دیگر، مورد آسیب بسیاری از حشرات است که می تواند به مرگ گیاه آسیب دیده منجر شود و باعث کاهش عملکرد شود. در تحقیقات دانشگاه سادات سیتی مصر، از یک Agrobacterium موثر برای انتقال ژنتیکی موفقیت آمیز به خرما های معروف Medjoul و Khalas جهت مقاوم ساختن آنها به حشرات با بکار گرفتن کالوس به عنوان ریز نمونه استفاده شد.

Acetoxyringone به عنوان یک ماده شیمیایی در بسیاری از پروتکل های پردازش نخل توصیه می شود و انکوباسیون ریز نمونه ها با Agrobacterium tumefaciens با افزودن Acetoxyringone به مدت یک ساعت در تولید گیاه تراریخته برای هر دو رقم Medjoul و Khalas مؤثر واقع شده است. با استفاده از یک پرایمر خاص برای ژن Cry3Aa (به عقب و جلو) یک محصول PCR با اندازه تقریبا ۲۰۰۰ جفت باز گسترده شده ، در حالی که تمام اسیدهای نوکلئیک تغییر یافته به عنوان مدل مورد استفاده قرار گرفتند.در ضمن تجزیه و تحلیل PCR ظهورترانس ژن ۲۰۰۰ جفت بازی در یک گیاهچه نشان داده شد که این نتایج الحاق موفقیت آمیز ژن Cry3Aa به درخت خرما را نشان می دهند. وجود و ادغام ژن خارجی Cry3Aa در کالوس جنین زایی مقاوم به کانامیسن  بازسازی شده با Hybridization Southern Blot. نیز تایید شده است.

ساختار ژنتیکی نخل خرما تحت تأثیرعوامل متعددی است. سه عامل اصلی که دخالت مکانیسم طبیعی را نشان
می دهند و تأثیری بر تمایز ژنتیکی درختان به شکل جمعیت و یا گروه های ارقام دیده می شود. این عوامل عبارتند از: انزوای جغرافیایی به جهت فاصله های زیاد، ماهیت بیولوژیکی درخت و ویژگی های زیست محیطی هر منطقه خاص، برای مثال درجه خشکی به شدت در خصوصیات میوه و کمی در تمایز جمعیت ارائه شده است. اگر چه ردیابی تاریخچه کشت و شیوه های زراعی دشوار است، ولی می تواند تاثیر مهمی بر ساختار خرما داشته باشد. فرآیندهای پیچیده تبادل ژرمو پلاسم در درختان خرما در جهان در پی انتخاب ارقام و یا  دانه گرده، همراه با توزیع تصادفی عناصر پراکندگی اشاره می کنند که در میان عوامل دیگر، دخالت انسان احتمالا حداکثر تاثیر بر ساختار ژنوم خرما در سراسر جهان داشته است.

برای تأیید ترانس ژن ها، کالوس ها باید از توده رو به رشد کالوس جهت جداسازی DNA گرفته شوند. تجزیه و تحلیل PCR و Southern blot برای تعیین یکپارچگی و تعداد کپی های ترانس ژن انجام بگیرند و در نهایت آزمایش GUS برای نشان دادن بیان β-گلوکورونیداز از ژن های وارد شده انجام گردد.

آزمایش GUS (آزمایش فعالیت بتا-گلوکورونیداز) یک روش زیست شناسی مولکولی است که برای تجزیه و تحلیل فعالیت پروموتر مفید است. که در زیست شناسی مولکولی گیاهی  بسیار مفید و متداول است.

گزارشگرهای ژنتیکی برای شناخت بیان ژن نقش ارزشمندی دارند. سیستم گزارشگری ژن GUS یکی از رایج ترین سیستم های گزارشگری گیاهی است. GUS علامت اختصاری از glucuronidase  است که یک آنزیم در باکتری E.coli است. GUS یک گزارشگرخوب برای گیاهان است، چون به طور طبیعی نباید حضور داشته باشد و بنابراین دارای پس زمینه بسیار اندکی است. با برخی از تکنیک های ژنتیک ساده، می توان پروموتر ژنی را که می خواهیم مورد بررسی قرار دهیم به منطقه کد گذاری برای GUS متصل کنیم. بنا بر این می توان ساختار گزارشگر خود را به گونه های گیاهی مورد علاقه خود منتقل کرد و بر بیان آن نظارت داشت. انتقال در گیاهان می تواند با
روش هایی مانند انتقال ژن از طریق Agrobaeterium  صورت پذیرد.

هدف از این روش، تجزیه و تحلیل فعالیت پروموتر از لحاظ بیان یک ژن است. تجزیه و تحلیل می تواند نوع کمی (سنجش اسپکتروفتومتریک یا فلوریمتریک) یا پیش بینی و ردیابی محل وقوع مکانیزم فعالیت با استفاده از
رنگدانه های متفاوت در بافت های مختلف باشد.

این تکنیک بر اساس آنزیم Escherichia coli بتا گلوکورونیداز است ؛ این آنزیم با بسترهای بدون رنگ و غیر فلورسنت (غیر درون زا) ارائه می شود، می تواند آنها را به رنگ یا فلورسنت تبدیل کند، بنابراین برای اپراتور قابل مشاهده است.

ریچارد آنتونی جفرسون در پایان نامه دکترای خود روش GUS را در دانشگاه کلرادو طراحی و ساخته شد. بعدها جفرسون، در مؤسسه اصلاح نژاد گیاه در کمبریج، تکنیک را برای استفاده با مواد گیاهی تطبیق داد. از آن پس، هزاران آزمایشگاه در سراسر جهان  این سیستم را اعمال کرده اند و روش GUS را به عنوان روش زیست شناسی گیاه مولکولی در جهان با بیش از ۶۰۰۰ نقل قول در ادبیات علمی مطرح کرده اند.

ارگانیسمی برای آزمایش GUS مناسب است که در آن فعالیت بتا گلوکورونیداز وجود نداشته باشد ، یا فعالیت آن بسیار کم باشد به طوری که  تنها یک اختلال قابل قبول را نشان دهد. به همین دلیل این روش را نمی توان در تقریبا تمام مهره داران و بسیاری از نرم تنان استفاده کرد. در گیاهان عالی، نرم تنان، جلبک ها، قارچ ها و تقریبا در همه باکتری ها هیچ فعالیت GUS درونسوز وجود ندارد و این روش می تواند در مورد خرما مناسب باشد.

توضیح داده شود که چرا به هر روشی که درختان را تکثیر می کنند مقاومت آنها در برابر آفتها بسیار کم است و تولید سوسک، کرم، پشه و غیره و یا مثل جاروئک لیموترش می­شود که باعث نابودی کامل رقمهای گوناگون نخل­ها و تغییر چه تراریخته، چه دو رگ، چه اصلاح شده و به نژاد و … همگی نیاز به سم و کود شیمیایی دارند که با تأکید آنها را از هلند و کانادا و … وارد می­کنند.

طرح پخش نهال­های خرماهای جدید فقط اختصاص به ایران ندارد و قرار است کل منطقه خصوصاً کشورهای همسایه را توسط ایران به ورطۀ نابودی بکشانند.

آنچه مسلم است اثبات تراریخته بودن و دستکاری ژنتیکی باید توسط دستگاه های پیشرفته حفاظت شده توسط غربی ها صورت گیرد که در اختیار ما نمی گذارند مثلاً یک نمونه در اختیار اسپانیا است.

آنچه که برای ما اهمیت دارد این است که این خرماها عقیم هستند، عمر طولانی ندارند و زود هم نابود می گردند پس ما همواره باید نیاز مبرم به ایادی استکبار داشته باشیم و ما را از صادر کننده خرما به وارد کننده تبدیل می کند جای تعجب است که شرکت واگذار کننده از همان ابتدا دهقان را متحمل هزینه می کند و با این چنین نهالها (نخل خرما) در زمان فروش اقرار می کند که دهقان ما باید کود کریستان از هلند و حشره کشهای خاصی برای دوران کشت نخل خرما و کود و سم های شیمیایی  الزام در حضور کارشناسان را جدی بگیرند و این امر مغایر آیه ۱۱۹ سوره نساء در تغییر خلقت خدا تلقی شده و مورد تأیید نیست. برخی از عزیزان فقط محصولی را که نام GMO یا تراریخته داشته باشد را مورد تأیید نمی دانند. اما ما بر این باور و اعتقاد هستیم که قرآن چنین دیدگاهی ندارد و تغییر خلقت را ناشایست می داند و عواقب وخیم آن بلاشک جبران پذیر نیست.

کشت بافت خرما به چه صورت انجام می گیرد و به چه صورت عملکرد و نگهداری آن انجام و در حال رشد این گیاهان چه موادی را باید به آنها اضافه کنیم تا این گیاها رشد کامل را انجام و موانعی برای رشد آنها نباشد و همانطور که کشت و صنعت رعنا (سهامی خاص) این گیاهان را تولید کرده و ما در نظر می گیریم که گیاهان (GMO) دستکاری ژنتیکی نشده و گیاهان خوبی باشند ولی برای نگهداری آنها که ما خریداری و می‌خواهیم آنها را در زمینه کشاورزی بکاریم آیا این فقط کافی است که به آن آب دهیم و از چه کودهایی استفاده کنیم. در سایت کشت و صنعت رعنا توضیحات داده شده ولی متاسفانه آیا کمپوست را که ما استفاده می کنیم از چه موادی درست شده است؟ آیا کود طبیعی می باشد؟ ما می دانیم که این کمپوست ها مقدار زیادی سرب به زمین و به گیاه می دهد و دیگر اینکه کود کریستالون که کشور هلند سازنده آن می باشد ما باید وارد کنیم و دهقانان ما باید خریداری کنند آیا کود  دیگری می توانند استفاده کنند؟ خیر و حتما باید این کود تا زمانی که این نهالها رشد کامل کنند استفاده شود و دیگر اینکه استفاده از انواع حشره کش ها و قارچ کش ها که باید با نظر کارشناسی صورت گیرد که دهقانان عزیز ما را با هزینه های سنگین روبرو خواهد کرد.

امید داریم که نهال های خرما با کشت بافت تراریخته نباشد و مثل لیمو ترش های جنوب ایران نشود که بعد از سالها که آمریکایی‌ها طراحی کرده بودند و تمام منطقه پر از کشت لیمو ترش شد، پس از چندین سال همانطور که اطلاع داریم با بیماری جاروک مواجه شدند که میلیاردها تومان از بیت المال تا امروز برای نابود کردن و سوزاندن آنها هزینه شده است.

توجه:  آیا می دانیم که دهقانان ما لابلای نخل های زیبای بومی از کشت صیفی جات و سبزیجات بهره می برند در صورتی که لابلای نخل های ارائه شده( زاهدی- دیری- پیارم) دائم الیبس خشک بوده و قابل کشت نمی باشد.

 

منابع

Adawy SS, Hussein EHA, Ismail SEME, El-Itriby HA (2006). Genomic diversity in date palm (Phoenix dactylifera L.) as revealed by AFLPs in comparison to RAPDs and ISSRs. In: Abstracts of 3rd International Date Palm Conference, 19-21 February, Abu Dhabi, United Arab Emirates.

Ahmed IA, Ahmed AWK and Robinson RK (1995). Chemical composition of date varieties as influenced by the stage of ripening. Food Chemistry 54: 305-309.

Al Kaabi HH, Zaid A, Ainsworth C (2005). Plant-offtypes in tissue culture-derived date palm (Phoenix dactylifera L). Proceedings of the International Workshop on True-To- Typeness of Date Palm Tissue Culture-Derived Plants, 23 – ۲۵ May, Morocco: National Institute of Agronomic Research, pp. 14-26.

Al-Khalifah NS, Askari E (2003). Molecular phylogeny of  date  palm  (Phoenix dactylifera L.) cultivars from Saudi Arabia by DNA fingerprinting. Theoretical and Applied Genetics 107: 1266 -1270.

Al-Khayri JM, Al-Bahrany AM (2004). Growth, water content, and praline accumulation in drought-stressed callus of date palm. Biologia Plantarum 48:105-108.

Al-maarri KW (1995). Date palm propagation through tissue culture techniques. Dabs- Dimishg, Syria.

Al-Shihab W, Marshall RJ (2003). The fruit of the date palm: its possible use as the best food for the future. International Journal of Food Science and Nutrition 54: 247-259.

AL-Wasel ASAA (2005). Survey study on: somaclonal variations in in vitro-derived date palm trees. Proceedings of the International Workshop on True-To-Typeness  of  Date Palm Tissue Culture-Derived Plants, 23 – ۲۵ May. Morocco: National Institute of Agronomic Research, pp. 44.

Azeqour M, Majourhat K, Baaziz M (2002). Morphological variations and isoenzyme polymorphism of date palm clones from in vitro culture acclimatized and established on soil in South Morocco. Euphytica 123: 57-66.

Baaziz M (1988). The activity and preliminary characterisation of peroxidases in  leaves  of cultivars of date palm (Phoenix dactylifera L.). New Phytologist 111: 403-411.

Baaziz M, Saaidi M (1988). Preliminary identification of date palm cultivars by esterase isoenzymes and peroxidase activities. Botany 66: 89-93.

Baaziz M, Majourhat K, Bendiab K (2000). Date palm culture in the Maghreb countries: constraints and scientific research. Proceedings of the Date Palm International  Symposium, Windhoek, Namibia, 22-25 February: pp. 306-311.

Balla AM (2002). The characterisation of dry date palm in the River Nile State. MSc Thesis, University of Wadi Elneel.

Barreveld WH (1993). Date palm products. FAO Agricultural services bulletin No. 101. Rome: Food and Agriculture Organisation of the United Nations.

Bashab FAA (1997). Investigations on pollination and fruit thining of Mishrig Wad Khateeb date palm cultivar in Sudan. MSc Thesis, University of Khartoum.

Bates DM (1985). Plant utilization: patterns and prospects. Economic Botany 39: 241-  ۲۶۵٫

Beauchesne G (1982). Vegetative propagation of date palm (Phoenix dactylifera L.) by in vitro culture. Paper presented at the 1st Symposium of Date Palm, 23-25 March, King Faisal University, Al-Hassa, Saudi Arabia.

Beacuchesne G, Zaid A, Rhiss A (1986). Meristematic potentialities of bottom of young leaves to rapidly propagate date palm. Proceeding of Second Symposium of Date Palm, 3-6 March, King Faisal University, Al-Hassa, Saudi Arabia.

Begg JE (1980). Morphological adaptation to water stress: Morphological adaptations of leaves to water stress. In. Turner, NC, Kramer P J, eds. Adaptation of plants to water and high temperature stress, New York: John Wiley and Sons, pp. 33-42.

Belkhir k, Borsa P, Chikhi L, Raufaste N and Bonhomme F (2004). Genetix 4.05  software. http://www.univ-montp2.fr/~genetix/genetix/genetix.htm.

Bendiab K, Baaziz M, Majourhat K, (1998). Preliminary date palm cultivar composition  of Moroccan palm groves as revealed by leaf isoenzymes phenotypes. Biochemical Systematics and Ecology 26:71-82.

Benkhalifa A (1999). Gestion de la diversite´ ge´ne´tique du palmier dattier en Alge´rie. Paper presented at the workshop constitution et organisation d’e´quipes de recherche scientifique dans les domaines de foresterie et des arbres fruitiers, 13–۱۵ April,  Marrakech, Morocco.

Bennaceur M, Lanaud C, Chevalier MH, Bounaga N (1991). Genetic diversity of the date palm (Phoenix dactylifera L.) from Algeria revealed by enzyme markers. Plant Breeding 107:56-69.

Bradshaw AD (1975). Population structure and the effects of isolation and selection. In Frankel OH, Hawkes JG, eds. Crop genetic resources for today and tomorrow, London, England: Cambridge University Press, pp. 37–۵۱٫

Botes A, Zaid A (2002). The economic importance of date production and international trade In: Zaid A, ed. Date palm cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper  no. 156. Rome: Food and Agricuture Organisation of the United Nations, pp. 45-56.

Billotte N, Marseilla CN, Brottier P, Noyer JL, Jacquemoud-Collet JP, Moreau C, et al. (2004). Nuclear microsatellite markers for the date palm (Phoenix dactylifera L.): characterisation, utility across the genus Phoenix and in other palm genera. Molecular Ecology Notes 4:256-258.

Bioversity International (2008). Describtor of date palm (Phoenix dactylifera L.). http://www.bioversityinternational.org/index.php?id=19&user_bioversitypublications_pi 1[showUid]=2948. (accessed 01.03. 2008).

Bunce JA (2005). What is the usual internal carbon dioxide concentration in C4 species under midday field conditions?. Photosynthetica 43:603-608.

Cao BR, Chao CT (2002). Identification of date cultivars in California using AFLP markers. HortScience 37:966-968.

Chao CT, Krueger RR (2007) The date palm (Phoenix dactylifera L.): overview of biology, uses and cultivation. HortScience 42: 1077–۱۰۸۲٫

Chan YH (2003) Biostatistics 102: Quantitative data – parametric and non-parametric tests. Singapore Medical Journal 44: 391-396

Chaves MM (1991). Effects of water defecit on carbon assimilation. Journal of Experimental Botany42:234:1-16

Chaves MM , Maroco JP, Pereira JS (2003). Understanding plant responses to drought- from genes to the whole plant. Functional Plant biology 30:239-264.

Cook JA and Furr JR (1953). Kinds and relative amount of sugar and their relation to texture in some American-grown date varieties. American Society for Horticultural Sciences 61: 286-292.

Drake BG, Gonzalez-Meler MA, Long SP (1997). More efficient plants : a consequence  of rising atmospheric CO2. Annual Review of Plant Physiology and Plant Molecular Biology 48: 609–۶۳۹٫

Drira N, Benpadis A (1985). Multiplication vegetative du palmier datteir par reversion en culture in vitro d ebaushes florales D. Noure Reds feells. Journal of Plant Physiology 119:227.

Djerbi M (2000). Abnormal fruiting of the date palm derived from tissue culture. Proceeding of the Date Palm International Symposium. Feb. 22-25, 2000 Namibia, pp. 7

Djibril S, Mohamed OK, Diaga D, Diegane D, Abaye BF, Maurice S, Alain B (2005). Growth and development of date palm (Phoenix dactylifera L.) seedlings under drought and sanility stresses. African Journal of Biotechnology 4: 968-972.

Cronic G (2000). Drought stress inhibits photosynthesis by decreasing stomatal aperture

– not by affecting ATP synthesis. Trends in Plant Science 5: 187-188.

El-Assar AM, Krueger RR, Devanad PS, Chao CT (2005). Genetic analysis of Egyptian date (Phoenix dactylifera L.) accessions using AFLP markers. Genetic Resources and  Crop Evolution 52:601-607.

Elhoumaizi MA, Saaidi M, Oihabi A, Cilas C (2002). Phenotypic diversity of date-palm cultivars (Phoenix dactylifera L.) from Morocco. Genetic Resources and Crop Evolution 49: 483-490.

Elshibli S, Korpelainen H (2008). Microsatellite markers reveal high genetic diversity in date palm (Phoenix dactylifera L.) germplasm from Sudan. Genetica 134: 251-260.

Elshibli S, Korpelainen H (2009a). Excess heterozygosity and scarce genetic differentiation in the populations of Phoenix dactylifera L.: human impact or ecological determinants. Plant Genetic Resources: Characterization and utilization 7: 95–۱۰۴٫

Elshibli S, Korpelainen H (2009b). Biodiversity of date palms (Phoenix dactylifera L.) in Sudan: chemical, morphological and DNA polymorphisms of selected cultivars. Plant Genetic resources: Characterization and utilization 7: 194–۲۰۳٫

FAOSTAT (2009). http://faostat.fao.org/site/567/default.aspx#ancor (accessed 2009 03. 01)

Farquhar GD, von Caemmerer S, Berry JA (1980). A biochemical model of  photosynthetic CO2 assimilation in leaves of C3 species. Planta 149: 78-90.

Farquahar GD, O’ Leary MH, Berry JA (1982). On the relationship between  carbon isotope discrimination and the intercellular carbon dioxide concentration in leaves. Functional Plant Biology 9: 121-137

Folliott, PF, Jeffrey OD, James TF, Itshack M, Timothy EF, Abdullah  AM, Carter J,  Paul V (2002). Assessing capabilities of soil and water resources in drylands: The role of information retrieval and dissemination technologies IALC Conference. Arid Lands Newsletter, Issue No. 52.

Flexas J, Medrano H (2002). Drought-inhibition of photosynthesis in C3 plants: stomatal and non-stomatal limitation revisited. Annals of Botany 89: 183–۱۸۹٫

Flexas J, Bota J, Loreto F, Cornic G, Sharkey TD (2004). Diffusive and metabolic limitations to photosynthesis under drought and salinity in C3 plants. Plant Biology 6:269–۲۷۹٫

Flexas J, Bota J, Galmés J, Medrano H, Ribas-Carbó M (2006). Keeping  a  positive carbon balance under adverse conditions: responses of photosynthesis and respiration to water stress. Physiologia Plantarum 127:343-352.

Frankel OH, Brown AHD, Burdon JJ (1995). The conservation of plant biodiversity. Cambridge University Press, UK.

Hamrick JL, Godt MJW, Sherman-Broyles SL (1992). Factors influencing levels of genetic diversity in woody plant species. New Forests 6:95-124.

Hamrick JL, Godt MJW (1996). Effects of life history traits on genetic diversity in plant species. Philosophical Transactions of the Royal Society in London, Series B, 351: 1291–۱۲۹۸٫

Haupt-Herting S, Fock HP (2002). Oxygen exchange in relation to carbon assimilation in water-stressed leaves during photosynthesis. Annals of Botany 89: 851-859.

Hedrick PW (1999) Highly Variable Loci and Their Interpretation in Evolution and Conservation, Evolution 53: 313–۳۱۸٫

Hulme AC (1970). Biochemistry of Fruits and their Product. London and New York: Academic Press.

Hulme M (1990). The changing rainfall resources of Sudan. Transactions of the Institute  of British Geographers 15:21-34.

Izanloo A, Condon AG, Langridge P, Tester M, Schnurbusch T (2008). Different mechanisms of adaptation to cyclic water stress in two south Australian bread wheat cultivars. Journal of Experimental Botany 59: 3327-3346.

Jaradat AA, Zaid A (2004). Quality traits of date palm fruits in a center of origin and center of diversity. Food, Agriculture and Environment 2: 208-217.

Jones HG (1980). Interaction and integration of adaptive responses to water stress: The implication of an unpredictable environment. In: Turner NC, Kramer PJ, eds. Adaptation of Plants to water and high temperature stress. New York: John Wiley and Sons, pp. 353-365.

Jones HG (1983). Plants and microclimate: a quantitative approach  to  environmental plant physiology. Cambridge: Cambridge University Press.

Kramer PJ (1980). Drought stress and the origin of adaptations In: Turner NC, Kramer   PJ, eds. Adaptation of plants to water and high temperature stress. New  York:  John  Wiley and Sons, pp. 7-20.

Kummerow J (1980). Adaptation of roots in water-stressed native vegetation. In: Turner NC, Kramer PJ, eds. Adaptation of Plants to water and high temperature stress. New  York: John Wiley and Sons, pp. 57-74.

Lambers H, Chapin FS, Pons TL (2008). Plant Physiological Ecology, 2nd edn. Springer, New York.

Larcher W (2003). Physiological Plant Ecology. Ecophysiology and stress physiology of functional groups, 4th edn. Springer-Verlag, Berlin, Heidelberg.

Lawlor DW, Cornic G (2002). Photosynthetic carbon assimilation and associated metabolism in relation to water deficits in higher plants. Plant, Cell and Environment 25: 275–۲۹۴٫

Lawlor DW, Tezara W (2009). Causes of decreased photosynthetic rate and metabolic capacity in water-deficient leaf cells: a critical evaluation of mechanisms and integration  of processes. Annals of Botany 103: 561-579.

Levitt J (1972). Responses of plants to environmental stresses. Academic  Press  New York

Liebenberg PJ, Zaid A (2002). Date palm irrigation. In: Zaid A, ed. Date  palm  cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper no. 156, Rome: Food and Agriculture Organisation of the United Nations, pp. 131-144.

Loveless MD, Hamrick JL (1984). Ecological determinants of genetic structure in plant populations. Annual Review of Ecology and Systematics 15:65-95.

Ludlow MM (1980). Physiological adaptations to water stress: Adaptive significance of stomatal responses to water stress. In: Turner  NC, Kramer PJ, eds. Adaptation  of Plants  to water and high temperature stress. New York: John Wiley and Sons, pp. 123-138.

Majourhat K, Bendiab K, Medraoui L, Baaziz M (2002). Diversity of leaf peroxidases in date palm (Phoenix dactylifera L.) as revealed in an example of marginal (seedling derived) palm groves. Scientia Horticulturae 95:31–۳۸٫

Manter DK, Kerrigan J (2004). A/Ci curve analysis across a range of woody  plant  species: influence of regression analysis parameters and mesophyll conductance. Journal  of Experimental Botany 55: 2581–۲۵۸۸٫

Maroco JP, Rodrigues ML, Lopes C, Chaves MM (2002). Limitations to leaf photosynthesis in field-grown grapevine under drought: metabolic and modelling approaches. Functional Plant Biology 29: 451-459.

Martin R (1992). Biology Core Text. Nelson Thornes Ltd, UK.

Massonnet C, Costes E, Rambal S, Dreyer E, Regnard J (2007). Stomatal regulation of photosynthesis in apple leaves: evidence for different water-use strategies between two cultivars. Annals of Botany 100: 1347-1356.

Meier IC, Leuschner C (2008). Genotypic variation and phenotypic plasticity in the drought response of fine roots of European beech. Tree Physiology 28:297-309.

Morgan JM (1984). Osmoregulation and water stress in higher plants. Annual Review of Plant Physiology 35:299-319.

Müller-Starck G, Gregorius H-R (1986). Monitoring genetic variation in forest tree populations. Proceedings of the 18th IUFRO World Congress, division 2, vol. II. Forest plants and forest protection, Vienna, Yugoslavia: Yugoslav IUFRO World Congress, pp. 589–۵۹۹٫

Munne-Bosch S, Alerge L (2004). Die and let live: leaf senescense contributes to plant survival under drought stress. Functional Plant Biology 31: 203-216.

Mustafa AB, Harper DB and Johnston DE (1986). Biochemical changes during ripening  of some Sudanese date varieties. Journal of the Science of Food and Agriculture 37: 43- 53.

Namkoong G   (۱۹۸۹).  System of gene management. In G.  L. Gibson, A.  R. Griffin,  and

  1. C. Matherson (Eds.). Breeding  tropical  trees:  population  structure  and  genetic

strategies in clonal and Conference, pp. 1–۸٫ seedling forestry, Pattaya, Thailand: Proceedings of IUFRO

Nei M (1972). Genetic distance between populations. American Naturalist 106:283-292. Nixon RW (1950). Imported cultivars of dates in the United States. USDA Circular No. 834: 144.

Nixon RW (1951). The date palm: “Tree of life” in the subtropical deserts. Economic Botany 5: 274-301.

Nixon RW, Carpenter JB (1978). Growing dates in the United States. Technical Document, U.S. Department of Agriculture, Agriculture Information Bulletin No. 207: USDA. pp. 63.

Omer MS, Hameed MK, Al-Rawi MS (1992). Micropropagation of date palm (Phoenix

dactylifera L.) In: Bajaj YPS, ed. Biotechnology in Agriculture and Forestry Vol. 18

High-Tech and Micropropagation II Berlin: Springer-Verlag, pp. 471-490.

Osman AMA (2001). Development of date palm culture in Republic of Sudan. Paper presented at a workshop on date palm culture and dates production in Republic of Sudan. 22-17 August, Khartoum, Sudan: Date Palm Research and Development Network.

Osmond CB, Winter K, Powles SB (1980). Physiological adaptations to water stress: Adaptive significance of carbon dioxide cycling during photosynthesis in water-stressed plants In: Turner NC, Kramer PJ, eds. Adaptation of Plants to water and high temperature stress. New York: John Wiley and Sons, pp. 139 -154.

Pankovic D, Sakac Z, Kevresan S, Plesnicar M (1999). Acclimation to long-term water deficit in the leaves of two sunflower hybrids: photosynthesis, electron transport and carbon metabolism. Journal of Experimental Botany 50:127–۱۳۸٫

Pereira JS, Pallardy S (1989). Water stress limitations to tree productivity. In: Pereira JS, Landsberg JJ, eds. Biomass Production by Fast-Growing Trees. Dordrecht: Kluwer, pp. 37-56.

Ramoliya PJ, Pandey AN (2003). Soil salinity and water status affect growth of Phoenix dactylifera seedlings. New Zealand Journal of Crop and Horticultural Science 31: 345- 353.

Sage RF (1994). Acclimation of photosynthesis to increasing atmospheric CO2: The gas exchange perspective. Photosynthesis Research 39:351-368.

Saker M, Bekheet S, Taha H, Fahmy A, Moursy H (2000). Detection of somaclonal variation in tissue culture-derived date palm plants using isozyme analysis and RAPD fingerprints. Biologia Plantarum 43:347-351.

Saker MM, Adawy SS, Mohamed AA, El-Itriby HA (2006). Monitering of cultivar  identity in tissue culture-derived date palms using RAPD and AFLP analysis. Biologia Plantarum 50:198-204.

Salem AOM, Trifi M, Sakka H, Rhouma A, Marrakchi M (2001). Genetic inheritance analysis of four enzymes in date palm (Phoenix dactylifera L.) Genetic Resources and Crop Evolution 48:361-368.

Sedra MH, Lashermes P, Trouslot P, Combes M, Hamon S (1998). Identification and genetic diversity analysis of date palm (Phoenix dactylifera L.) varieties from morocco using RAPD markers. Euphytica 103:75-82

Shao H, Chu L, Abdul Jaleel C, Manivannan P, Panneerselvam R, Shao M (2009). Understanding water deficit stress-induced changes in the basic metabolism of higher plants – biotechnologically and susainably improving agriculture and the ecoenvironment in arid regions of the globe. Critical Reviews in Biotechnology 29: 131-151.

Sharkey TD (1985). Photosynthesis of intact leaves of C3 plants: physics, physiology and rate limitations. Botanical Review 51: 53-105.

Sharp RE, Davies WJ (1979). Solute regulation and growth by roots and shoots of water- stressed maize plants. Planta 147: 43–49.

Soliman SS, Ali BA, Ahmed MMM (2003). Genetic comparisons of Egyptian date palm cultivars (Phoenix dactylifera L.) by RAPD-PCR. African Journal of Biotechnology 2:86-87.

Slatkin M (1995). A measure of population subdivision based on microsatellite allele frequencies. Genetics 139: 457–۴۶۲٫

Steel RGD, Torrie JH (1980). Principels and procedures of statistics. McGraw-Hill, New York.

Tezara W, Mitchell V, Driscoll SD, Lawlor DW (1999). Water stress inhibits plant photosynthesis by decreasing coupling factor and ATP. Nature 401: 914-917.

Tezara W, Mitchell V, Driscoll SP, Lawlor DW (2002). Effects of water deficit and its interaction with CO2 supply on the biochemistry and physiology of photosynthesis in sunflower. Journal of Experimental Botany 53: 1781-1791.

Tezara W, Martinez D, Rengifo E, Herrera A (2003). Photosynthetic Responses of the Tropical Spiny Shrub Lycium nodosum (Solanaceae) to Drought, Soil Salinity and Saline Spray. Annals of Botany 92: 757-765.

Tisserat B (1979). Propagation of date palm (Phoenix dactylifera L.) in vitro. Journal of Experimental Botany 30: 1275-1283.

Trifi M, Rhouma A, Marrakchi M (2000). Phylogenetic relationships in Tunisian date- palm (Phoenix dactylifera L.) germplasm collection using DNA amplification fingerprinting. Agronomie 20:665-671.

Turner NC, Kramer PJ (1980). Adaptation of plants to water and high temperature stress. John Wiley and Sons, New York.

United Nations Environment Programme (2007). Natural disasters and desertification In: Sudan – post – conflict environmental assessment. Nairobi, Kenya ISBN: 978-92-807- 2702-9 pp. 56-69.

Von Caemmerer S, Farquhar GD (1981). Some relationships between the biochemistry of photosynthesis and the gas exchange rates of leaves. Planta 153: 376-387.

Virchow D (1999). Conservation of genetic resources – cost and implications for a sustainable utilization of plant genetic resources for food and agriculture.  Springer  Verlag, Berlin and Heidelberg.

Warren CR, Livingston NJ, Turpin DH (2004). Water stress decreases the transfer conductance of Douglas-fir (Pseudotsuga menziensii) seedlings. Tree Physiology 24: 971–۹۷۹٫

Wickens GE (1998). Ecophysiology of Economic Plants in Arid and Semi-Arid Lands: Adaptations of Desert Organisms. Springer-Verlag, Berlin and Heidelberg.

Wong SC, Cowan IR, Farquhar GD (1979). Stomatal conductance correlates with photosynthetic capacity. Nature 282: 424-426.

Wrigley G (1995). Date palm (Phoenix dactylifera L.) In: Smartt J, Simmonds NW, eds. The evolution of crop plants. UK: Longman, pp. 399-403.

Zaid A, de Wet  PF (2002a). Pollination and bunch management  In: Zaid A, ed. Date  palm cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper no. 156, Rome: Food and Agriculture Organisation of the United Nations, pp. 145-175.

Zaid A, de Wet PF (2002b). Origin, geographical distribution and nutritional values of  date palm In: Zaid A, ed. Date palm cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper no. 156, Food and Agriculture Organisation of the United Nations, Rome, pp. 29- 44.

Zaid A, de Wet PF, Djerbi M, Oihabi A (2002c). Diseases  and pests of date palm  In:  Zaid A, ed. Date palm cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper no. 156. Rome: Food and Agriculture Organisation of the United Nations, pp.227-242.

Zaid A and de Wet PF (2002d). Botanical and systematic description of the date palm. In: Zaid A, ed. Date palm cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper no. 156. Rome: Food and Agriculture Organisation of the United Nations, pp. 1-28.

Zaid A, de Wet PF (2002e). Date palm propagation In: Zaid A, ed. Date palm cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper no.156. Rome: Food and Agriculture Organisation of the United Nations, pp. 73-105.

Zaid A, de Wet PF (2002f). Climatic requirements of date palm. In: Zaid  A, ed.  Date palm cultivation. Rome: Food and Agriculture Organisation of the United Nations, pp. 57-72.

Zehdi S, Trifi M, Billotte N, Marakchi M, Pintaud JC (2004a). Genetic diversity of Tunisian date palms (Phoenix dactylifera L.) revealed by nuclear microsatellite polymorphism. Hereditas 141: 278-287.

Zehdi S, Sakka H, Rhouma A, Salem AOM, Marrakchi M, Trifi M (2004b). Analysis of Tunisian date palm germplasm using simple sequence repeat primers. African Journal of Biotechnology 3:215-219.

 

 

منابع و مآخذ

Guerche, P., Jouanin, L., Tepfer, D. and Pelletier, G. 1987. Genetic transformation of oilseed rape (Brassica napus) by the Ri T- DNA of Agrobacterium rhizogenes and analysis of inheritance of the transformed phenotype. Mol. Gen. Genet. 206, 382- 386.

Hansen, G., and Wright, M.S. 1999. Recent advances in transformation of agricultural plants. Trends Plant Sci. 4:226-231.

Hood, E.E., Helmerm, G.L., Fraleym, R.T. and Chiltonm, M.D. 1986. The hypervirulence of A. tumefaciens A 281 is encoded in a region of pTiBo542 outside of T-DNA. J. Bacteriol. 168, 1291-1301.

Hood, E.E., Fraley, R.T. and Chilton, M.D. 1987. Virulence of Agrobacterium tumefaciens, strain A 281 on legumes. Plant Physiol.83, 529-534.

Jefferson, R.A., Kavanagh, T.A. and Bevan, M.W. 1987. Gus fusion: beta-glucuronidase as a sensitive and versatile gene fusion marker in higher plants. EMBO J. 6(13), 3901-3907.

Jin, S., Komari, T., Gordon, M.P. and Nester, E.W. 1997. Genes responsible for the supervirulence phenotype of A. tumefaciens AA281. J. Bacteriol. 169, 4417-4425.

Vancanneyt, G., Schmidt, R., O‘Connor-Sanchez, A. and Willmitzer, L. 1990. Construction of an intron-containing marker gene: Splicing of the intron in transgenic plants and its use in monitoring early events in Agrobacterium-mediated plant transformation. Mol. Gen. Genet. 220, 245-250.

Achtak H, Oukabli A, Ater M, Santoni S, Kjellberg F, Khadari B (2009). Microsatellite Marker as Reliable Tool for Fig Cultivar Identification. Journal of American Society Hort Sci 134(6):624-631.

 

Adawy SS, Hussein EHA, Ismail SEME, El-Itriby HA (2006) Genomic diversity in date palm (Phoenix dactylifera L.) as revealed by AFLPs in comparison to RAPDs and ISSRs. Arab. Jour. Biotech 8: 99-114.

 

 

Ahmed TA & Al-Qaradawi AY (2009). Molecular phylogeny of Qatari date palm genotypes using Simple Sequence Repeats markers. Biotech 8: 126- 131.

 

Aitken SN, Yeaman S, Holliday JA, Wang T, Curtis-McLane S. (2008). Adaptation, migration or extirpation: climate change outcomes for tree populations. Evolutionary Applications 1: 95-111.

 

Akkak A, Scariot V, Torello Marinoni D, Boccacci P, Beltramo C, Botta R (2009). Development andevaluation of microsatellite markers in Phoenix dactylifera L. and their transferability to other Phoenixspecies. Biologia Plantarum 53(1): 164-166.

 

Al-Dous EK, George B, Al-Mahmoud ME et al (2011) De novo genome sequencing and comparative genomics of date palm (Phoenix dactylifera). Nature Biotechnology 29(6): 521–۵۲۷٫

 

Al-Farsi MA & Lee CY (2008).Nutritional and funtional properties of dates: a review. Crit. Rev. Food Science Nutrition 48: 877-887.

 

Al-Mamhoud ME, Al-Dous EK, Al-Azwani EK, Malek JA (2012). DNA- based assays to distinguish date palm (Aracaceae) gender. American Journal of Botany e7-e10.

 

Al-Ruqaishi IA, Davey M, Alderson P, Mayes S (2008) Genetic relationships and genotype tracing in datepalm (Phoenix dactylifera L.) in Oman based on microsatellite markers. Genet Resour Crop Evol 61: 70-72.

 

Antao T, Lopes A, Lopes RJ, Beja-Pereira A, Luikart G (2008). LOSITAN: A workbench to detect molecular adaptation based on a Fst-outlier method. BMC Bioinformatics 9: 323-328.

 

Aradhya MK, Dangel GS, Prins BH, Boursiquot JM, Walker MA, Meredith CP, Simon CJ (2003). Genetics structure and differentiation in cultivated grape, Vitis vinifera L. Genetical Research 81: 179-192.

 

Arumuganathan K & Earle ED (1991). Nuclear DNA content of some important plant species. Plant Mol Biol Rep 9: 208-218.

 

Asmussen CB & Chase MW (2001). Coding and noncoding plastid DNA in palm systematics. American Journal of Botany 88: 1103-1117.

 

Barrett HC (1973). Date breeding and improvement in North America. Fruit Varieties Journal 27: 50-55.

 

Barrow S (1998). A monograph of Phoenix L. (Palmae: Coryphoideae). Kew Bulletin 53: 513-575.

 

Beal JM (1937). Cytological studies in the genus Phoenix. Botanical Gazette 99: 400-407.

 

Bekheet SA (2011). In vitro conservation of date palm germplasm. In: Date Palm Biotechnology, Springer, Netherland, Pp 337-360.

 

Belkhir K, Goudet J, Chikhi L. et al., (2000). Genetix (Ver. 4.01), logiciel sous windowsTM pour la ge´ne´tique des populations. Laboratoire Ge´nome et Population, Universite´ Montpellier II, Montpellier, France.

 

Billotte N, Marseillac N, Brottier P, Noyer JL, Jacquemoud-Collet JP, Moreau C, Couvreur T, Chevallier MH, Pintaud JC, & Risterucci AM (2004). Nuclear microsatellite markers for the date palm (Phoenix  dactylifera L.): characterization and utility across the genus Phoenix and in other palm genera. Molecular Ecology Notes 4: 256-258.

 

Biswas S & Akey JM (2006). Genomic insights into positive selection. Trends Genet 22: 437-446.

 

Bodiain A, Ndir KN, Diedhiou PM, Borgel A, Sane D, Sagna M, Chevalier MH (2012a). Analysis of genetic diversity of date palm (Phoenix dactylifera L.) cultivars from Mauretania using microsatellites markers. International Journal of Science and Advanced Technology 2: 36-43.

 

Bodiain A, El Houmaizi MA, Ndir KN, Hasnaoui A, Nachtigall M, Wehling P (2012b). Genetic diversity analysis of date palm (Phoenix dactylifera L.) cultivars from Figuig (Morocco) using SSR markers. International Journal of Science and Advanced Technology 2: 96-104.

 

Bonan GB (2008). Forests and climate change: forcings, feedbacks, and the climate benefits of forests. Science 320 : 1444-1449.

 

Bourgis F, Kilaru A, Cao X et al (2011). Comparative transcriptome and metabolite analysis of oil palm and date palm mesocarp that differ dramatic- ally in carbon partitioning. Proc Nat Acad Sci USA 108(30): 12527-12532.

 

Brac de la Perriere RA & Benkhalifa A (1991). Progression de la du palmier dattier en Algérie. Sécheresse 2: 119–۱۲۸٫

 

Brown S, Sathaye J, Cannell M, Kauppi PE (1996). Mitigation of carbon emissions to the atmosphere by forest management. J Comm Forestry Review 75(1): 80-91.

 

Brown GR, Gill GP, Kuntz RJ, Langley CH, Neale DB (2004). Nucleotide diversity and linkage disequilibrium in loblolly pine. Proc Natl Acad Sci USA 101: 15255-15260.

 

Brumfield RT, Beerli P, Nickerson DA, Edwards SV (2003). The utility of single nucleotide polymorphisms in inferences of population history. Trends Ecol Evol 18: 249–۲۵۶٫

 

Bucci G, Anzidei M, Madaghiele A, Vendramin GG (1998). Detection of haplotypic variation and natural hybridization in halepensis-complex pine species using chloroplast simple sequence repeat (SSR) markers. Mol Ecol 7: 1633–۱۶۴۳٫

 

Cao BR & Chao CT(2002). Identification of date cultivar in California using AFLP markers. HortScience 37:966-968.

 

Chao CT & Krueger RR (2007). The date palm (Phoenix dactylifera L.): overview of biology, uses and cultivation. HortScience 42: 1077-1082.

 

Charlesworh B, Sniegowski P, Stephan W (1994). The evolutionary dynamics of repetitive DNA in eukaryotes. Nature 371: 215-220.

 

Chen C, Durand E, Forbes F, François O (2007). Bayesian clustering al- gorithms ascertaining spatial population structure: A new computer program and a comparison study. Mol Ecol Notes 7: 747-756.

 

Chung SM & Staub JE (2003). The development and evaluation of consensus chloroplast primer pairs that possess highly variable sequence regions in a diverse array of plant taxa. Theor Appl Genet 107: 757-767.

 

Coart E, Vekemans X, Smulders MJM, Wagner I, Van Huylenbroeck J, Van Vockstaele E, Roland-Ruiz I (2003). Genetic variation in the endangered wild apple (Malus sylvestris L, Mill) in Belgium as revea led by AFLP and SSRs markers. Molecular Ecology 12: 845-857.

 

Cozzolino S, Cafasso D, PellegrinoG, Musacchio A, Widmer.A (2003). Molecular evolution of a plastid tandem repeat locus in an Orchid lineage. Journal of Molecular Evolution 57: 41- 49.

 

Cronn R, Liston A, Parks M, Gernandt DS, Shen R, Mockler T (2008) Multiplex sequencing of plant chloroplast genomes using Solexa sequencing- by-synthesis technology. Nucl Acids Res 36: e122.

Dangl GS, Mendum ML, Prins BH, Walker MA, Meredith CP, Simon CJ (2001). Simple sequence repeat analysis of a clonally propagated species: A tool for managing a grape germplasm collection. Genome 44: 432-438.

Dansgaard W, Johnsen SJ, Clausen HB, Dahl-Jensen D, Gundestrup NS, Hammer CU, Hvidberg CS, Steffensen JP, Sveinbjornsdottir AE, Jouzel J, Bond G (1993). Evidence for general instability of past climate from a 250- kyr ice-core record. Nature 364: 218-220.

 

De Cillis E (1923). Saggio di “Fenicigrafia Libica” – Studi sopra alcune specie di palma da datteri coltivate inTripolitania. Bollettino di informazione economica n.6. Roma, Italia.

 

Demesure B, Sodzi N, & Petit RJ (1995). A set of universal primers for amplification of polymorphic non-coding regions of mitochondrial and chloroplast DNA in plants. Molec. Ecol. 4: 129–۱۳۱٫

 

Deulvot C, Charrel H, Amandine M, Jaquin F, Donnadieu C, Hennaut IL, Burstin J, Aubert G (2010). Highly multiplexed SNP genotyping for genetic mapping and germplasm diversity studies in pea. BMC Genomics 11: 468- 478.

 

Djerbi M (1982). Bayoud disease in North Africa: history, distribution, diagnosis and control. Date Palm Journal 1: 153-197.

 

Doebley JF, Gaut BS, Smith BD (2006). The molecular genetics of crop domestication. Cell 127: 1309-1321.

 

Doveri S, Lee D, Maheswaran M, Powell W (2008). Molecular markers: History, features and applications. In: Principles and practices of plant genomics, Vol I, Abbott ed. (Enfield, USA Science Publishers). pp. 23-68.

 

Dransfield J, Uhl NW, Asmussen CB, Baker WJ, Harley MM, Lewis CE (2008a). Genera palmarum: The evolution and classification of palms. Royal Botanic Gardens, Kew, UK.

 

Dransfield J, Rakotoarinivo M., Baker WJ, Bayton RP, Fisher JB, Horn J, Leroy B, & Metz X (2008b). A new Coryphoid palm genus from Madagascar. Botanical Journal of the Linnean Society 156: 79-91.

 

Duran C, Appleby N, Edwards D, Batley J (2009). Molecular Genetic Markers: Discovery, Applications, Data Storage and Visualisation. Curr Bioinformatics 4: 16-27.

 

Durand E, Jay F, Gaggiotti OE, François O (2009). Spatial inference of admixture proportions and secondary contact zone. Mol Biol Evol 26 :1963- 1973.

 

Earl DA & vonHoldt BM (2012). STRUCTURE HARVESTER: a website and program for visualizing STRUCTURE output and implementing the Evanno method. Conservation Genetics Resources 4 (2): 359-361.

 

Edgar RC (2004). MUSCLE: Multiple sequence alignment with high accuracy and high throughput. Nucleic Acids Res 19:1792-1797.

 

Edwards KJ, Barker JHA, Daly A, Jones C, Karp A (1996). Microsatellite librery en-riched for several microsatellite sequence in plant. BioTechniques 20: 758-760.

 

Ehrich D (2006). AFLPdat: a collection of R functions for convenient handing of AFLP data. Mol Ecol Notes 6: 603-604.

Eckert AJ & Hall BD (2006). Phylogeny, historical biogeography, and patterns of diversification for Pinus (Pinaceae): phylogenetic tests of fossil- based hypotheses. Mol Phylogenet Evol 40: 166-182.

 

El-Assar AM, Krueger RR, Devanands PS, Chao CT (2003). Genetic analysis of date palms (Phoenix dactylifera L.) from Egypt using fluorescent-AFLP markers. Hort Sci 38: 733-734.

 

El-Assar AM, Krueger RR, Devanands PS, Chao CT (2005). Genetic analysis of Egyptian date (Phoenix dactylifera L.) accession using AFLP markers. Genet Resour Crop Evol 52: 601-607.

 

Ellegren H (2000). Microsatellite mutations in the germline: implications for evolutionary inference. Trends in Genetics 12: 551-558.

 

Ellegren H (2004). Microsatellites: simple sequence with complex evolution. Nature 5: 435-446.

 

El Hadrami I & Baaziz M (1995). Somatic embryogenesis and analysis of peroxidase in Phoenix dactylifera L. Biol Plant 37: 197-203.

 

Elhoumaizi MA, Saaidi M, Oihabi A, Cilas C (2002). Phenotypic diversity of date palm cultivar (Phoenix dactylifera L.) from Morocco. Genetic Resource Crop Evol 49: 483-490.

 

Eke CR, Akomeah P, Asemota O (2005). Somatic embryogenesis in date palm (Phoenix dactylifera) from apical meristem tissues from “zebia” and “loko” landraces. African Journal of Biotechnology 4: 244-246.

 

Elmeer K, Baum M, Sarwath H, Hamwieh A, Malek J (2011). New microsatellite markers for assessment of genetic diversity in date palm (Phoenix dactylifera L.). Biotech 1: 91-97.

 

Elmeer K & Mattat I (2012). Marker assisted sex differentiation in date palm using simple sequence repeats. 3 Biotech 2: 241-247.

 

Elshibli S & Korpelainen H (2008). Microsatellite markers reveals high genetic diversity in date palm (Phoenix dactylifera L.) germplasm from Sudan. Genet 134:251-260

 

Evanno G, Regnaut S, Goudet J (2005). Detecting the number of clusters of individuals using the software STRUCTURE: a simulations study. Molecular Ecology 14: 2611-2620.

 

Eveno E, Collada C, Guevara MA, Léger V, Soto A, Díaz L, Léger P, González-Martínez SC, Cervera MT, Plomion C et al. (2008). Contrasting patterns of selection at Pinus pinaster Ait. drought stress candidate genes as revealed by genetic differentiation analyses. Mol Biol Evol 25: 417-437.

 

Ewing B, Hillier L, Wendl MC, Green P (1998). Base-calling of automated sequencer trace using phred. I. Accuracy assessment. Genome Res 8: 175- 185.

 

Excoffier L, Smouse P, Quattro J (1992). Analysis of molecular variance inferred from metric distances among DNA haplotypes: Application to human mitochondrial DNA restriction data. Genetics 131:479-491.

 

Excoffier L (2004). Patterns of DNA sequence diversity and genetic structure after a range expansion: lessons from the infinite-island model. Mol Ecol 13(4): 853-864.

 

Excoffier L & Lischer HEL (2010). Arlequin suite ver 3.5: A new series of programs to perform population genetics analyses under Linux and Windows. Mol Ecol Res 10: 564-567.

 

Eyre-Walker A & Gaut BS (1997). Correlated rates of synonymous site evolution across plant genomes. Molecular Biology and Evolution 14:455- 460.

 

Fady B (2005). Is there really more biodiversity in Mediterranean forest ecosystems? Taxon 54: 905–۹۱۰٫

 

Fady B & Conord C (2010). Macroecological patterns of species and genetic diversity in vascular plants of the Mediterranean Basin. Divers Distrib 16: 53–۶۴٫

 

Falush D, Stephens M, Pritchard JK (2003). Inference of population structure using multilocus genotype data: linked loci and correlated allele frequencies. Genetics 164: 1567-1587.

 

Fang Y, Wu H, Zhang T, Yang M, Yin Y, et al. (2012). A Complete Sequence and Transcriptomic Analyses of Date Palm (Phoenix dactylifera L.) Mitochondrial Genome. PLoS ONE 7(5): e37164.

 

FAO (1982). Plant Production and Protection: Paper No. 35. Date production and protection. FAO, Rome, Italy, pp: 294.

 

FAO (2010). Global Forest Resources Assessement 2010. Rome, pg 378.

 

Farjon A (2001). World checklist and bibliography of conifers, 2nd edn. The Royal Botanic Gardens, Kew, UK.

 

Flanary BE & Kletetschka G (2005). Analysis of telomere length and telomerase activity in tree species of various life-spans, and with age in the bristlecone pine Pinus longeva. Biogerontology 6(2): 101-111.

 

Frankham R (1997). Do island populations have less genetic variation that mainland populations? Heredity 78: 311-327.

 

Freeland JR (2005). Genetic analysis of single population (Chap 3). In: Molecular Ecology. Ed. Jonh Wiley and Sons Ltd, England. pp. 63-106.

Fu YX & Li WH (1993). Statistical tests of neutrality of mutations. Genetics 133: 693-709.

 

Fu YX (1997). Statistical tests of neutrality of mutations against population growth, hitchhiking and background selection. Genetics 147: 915-925.

 

Fulton T, Van der Hoeven MR, Eannetta NT, Tanksley SD (2002). Identification, analysis, and utilization of conserved ortholog set markers for comparative genomics in higher plants. Plant Cell 14: 1457-1467.

 

Garcìa-Gil MR, Mikkonen M, Savolainen O (2003). Nucleotide diversity at two phytochrome loci along a latitudinal cline in Pinus sylvestris. Mol Ecol 12: 1195-1206.

 

Gaut BS, Muse SV, Clark WD, Clegg MT (1992). Relative rates of nucleotide substitution at the rbcL locus in monocotyledonous plants. Journal of Molecular Evolution 35:292-303.

 

Giorgi F & Lionello P (2008). Climate change projections for the Mediterranean region. Glob Planet Change 63: 90-104.

Glèmin S & Bataillon T (2009). A comparative view of the evolution of grasses under domestication. New Phytologist 183: 273-290.

 

Goldstein DB & Pollock DD (1997). Launching microsatellites: a review of mutation processes and methods of phylogenetic inference. Jour. Heredity 88: 335-342.

 

Gordon D, Desmarais C, Green P (2001). Automated finishing with Autofinish. Genome Res 11: 614-625.

 

Gore MA, Chia J-M, Elshire RJ, Sun Q, Ersoz ES, et al. (2009). A First- Generation Haplotype Map of Maize. Science 326: 1115-1117.

 

Goulao L & Oliveira CM (2001). Molecular characterisation of cultivars of apple (Malus × domestica Borkh.) using microsatellite (SSR and ISSR) markers. 122: 81-89.

 

Govaerts R & Dransfield J (2005). World Checklist of Palms: 1-223. The Board of Trustees of the Royal Botanic Gardens, Kew.

 

Haddouch M (1996). Situation actuelle et perspectives de développement du palmier dattier au Maroc. Options Mediterr. 28: 63-79.

 

Grattapaglia D, Silva-Junior OB, Kirst M, de Lima BM, Faria DA, Pappas GJ (2011). High-throughput SNP genotyping in the highly heterozygous genome of Eucalyptus: assay success, polymorphism and transferability across species. BMC Plant Biology 11: 65-83.

 

Hahn WJ (2002). A molecular phylogenetic study of the Palmae (Arecaceae) based on atpB, rbcL, and 18S nrDNA sequences. Systematic Biology 51: 92- 112.

 

Hammadi H, Vendramin GG, Ali F (2011). Microsatellite diversity among Tunisian date palm (Phoenix dactylifera L.) subpopulations. Pak J  Bot 43(2): 1257-1265.

 

Hamrick JL & Godt MJW (1990). Allozyme diversity in plant species. In: Plant Population Genetics, Breeding and Genetic Resource. (Brown AHD, Kahler AL, Sunderland, eds.) Pp 43-63.

 

Hamwieh A, Farah J, Moussally S, Al-Shamaa K, Elmeer K, Khierallah H, Udupa S, Lababidi S, Malek JA, Aaouine M, Baum M (2010). Development of 1000 microsatellite markers across the date palm (Phoenix dactylifera L.) genome. Acta Hortic 882: 269–۲۷۷٫

 

Hancock JF (2005). Contributions of domesticated plant studies to our understanding of plant evolution. Ann. Bot. 96: 953-963.

 

Harley MM & Baker WJ, (2001). Pollen aperture morphology in Arecaceae: Application within phylogenetic analyses and a summary of fossil recordsfor palm-like pollen. Grana 40: 45-77.

 

Harley MM (2006). A summary of fossil records for Arecaceae. Botanical Journal of the Linnean Society 151: 39-67.

 

Henderson S, Billotte N, & Pintaud JC (2006). Genetic isolation of Cape Verde Islands Phoenix atlantica (Arecaceae) revealed by microsatellite markers. Conservation Genetics 7: 213-223.

Heuertz M, De Paoli E, Kallman T, Larsson H, Jurman I, Morgante M, Lascoux M, Gyllenstrand N. (2006). Multilocus patterns of nucleotide diversity, linkage disequilibrium and demographic history of Norway spruce [Picea abies (L.) Karst]. Genetics 174: 2095-2105.

 

Hewitt GM (1999). Post-glacial re-colonization of European biota. Biological J Linn Soc 68: 87-112.

 

Horn JW, Fisher JB, Tomlinson PB, Lewis CE, Laubengayer K (2009). Evolution of lamina anatomy in the palm family (Arecaceae). American Journal of Botany 96: 1462-1486.

 

Ingvarsson PK, Garcia MV, Hall D, Luquez V, Jansson S (2006). Clinal variation in phyB2, a candidate gene for day-length-induced growth cessation and bud set, across a latitudinal gradient in European aspen (Populus tremula). Genetics 172: 1845-1853.

 

Innan H & Kim Y (2004). Pattern of polymorphism after strong artificial selection in a domestication event. Proc. Natl. Acad. Sci. U. S. A. 101: 10667–۱۰۶۷۲٫

 

IPCC (2007a). Climate Change 2007: Impacts, Adaptation and Vulnerability. Contribution of Working Group II to the Fourth Assessment Report of the Intergovernmental Panel on Climate Change. Cambridge, UK: Cambridge University Press.

 

IPCC (2007b). Climate Change 2007: The Physical Science Basis. Contribution of Working Group I to the Fourth Assessment Report of the

 

Intergovernmental Panel on Climate Change. Cambridge, United Kingdom and New York, NY, USA: Cambridge University Press.

 

Jakob SS, Ihlow A, Blattner FR (2007). Combined ecological niche modelling and molecular phylogeography revealed the evolutionary history of Hordeum marinum (Poaceae) niche differentiation, loss of genetic diversity, and speciation in Mediterranean Quaternary refugia. Mol Ecol 16: 1713-1727.

 

Jakobsson M & Rosenberg NA (2007). CLUMPP: a Cluster Matching and Permutation Program for Dealing with Label Switching and Multimodality in Analysis of Population Structure. Bioinformatics 23: 1801-1806.

 

Jarne P & Lagoda PJL (1996). Microsatellites, from molecules to populations and back. Trends Ecol Evol 11: 424-429.

 

Johnson C, Cullis TA, Cullis MA, Cullis CA (2009). DNA markers for variety identification in date palm (Phoenix dactylifera L.). Journal Hortic Sci Biotech 84: 591-594.

 

Kalinowski ST, Taper ML, Marshall TC (2007). Revising how the computer program CERVUS accommodates genotyping error increases success in paternity assignment. Mol Ecol 16: 1099-1006.

 

Kashi Y, King D, Soller M (1997). Simple sequence repeats as a source of quantitative genetic variation. Trends Genet 13: 74-78.

 

Kaufmann MR (1996). To live fast or not: growth, vigor and longevity of old-growth ponderosa pine and logepole pine trees. Tree Physio 16: 139-144.

 

Keely JE & Zedler PH (1998). Evolution of life histories in Pinus. In: Richardson DM (ed) Ecology and Biogeography of Pinus, Cambridge University Press, Cambridge. pp. 219-251.

Kremer A, Ronce O, Robledo-Arnuncio JJ, Guillaume F, Bohrer G, Nathan R, Bridle JR, Gomulkiewicz R, Klein EK, Ritland K, Kuparinen A, Gerber S, Schueler S (2012). Long-distance gene flow and adaptation of forest trees to rapid climate change. Ecology Letters 15: 378-392.

 

Krutovskii KV & Neale DB (2001). Forest genomics for conserving adaptive genetic diversity. Forest genetic resource working paper. Forestry Department, FAO, Rome. Pp. 1-30.

 

Lai Y & Sun F (2003). The relationship between microsatellites slippage mutation rate and the number of repeat units. Mol Biol Evol 20: 2123-2131.

 

Langella O (2002). Populations 1. 2. 28 Software. CNRS. UPR9034. France.

 

Larkin PJ & Scowcroft WR (1981). Somatoclonal variations – a novel  source of variablity from cell cultures for plant improvement. Theor Appl Genetics 60: 197-214.

 

Le Corre V & Kremer A (2003). Genetic variability at neutral markers, quantitative trait loci and trait in a subdivided population under selection. Genetics 164: 1205–۱۲۱۹٫

 

Levinson G & Gutman A (1987). Slipped-strand mispairing: a maior mechanism for DNA sequence evolution. Mol Biol Evol 4: 203-221.

Librado P & Rozas J (2009). DnaSP v5: A software for comprehensive analysis of DNA polymorphism data. Bioinformatics 25: 1451-1452.

 

Liber Z, Nikolic T, Mitic B, Satovic Z (2003). RAPD markers and black pine ( Pinus nigra arnold ) intraspecies taxonomy – evidence from the study of nine populations. Acta Societatis Botanicorum Poloniae 72: 249-257.

 

Lucic A, Mladenovic-Drinic S, Stavretovic N, Isajev V, Lavadinovic V, Rakonjac L, Novakovic M (2010). Genetic diversity of Austrian pine (Pinus nigra Arnold) populations in Serbia revealed by RAPD. Archives of Biological Sciences 62: 329-336.

 

Luikart G, England PR, Tallmon D, Jordan S, Taberlet P (2003). The power and promise of population genomics: from genotyping to genome typing. Nature 4: 981-994.

 

MacDonald GM (1993).Fossil pollen analysis and the reconstruction of plant invasions.Adv Ecol Res 24:67–۱۱۰٫

 

Mai DH (1989). Systematics and evolution development and regional differentiation of the European vegetation during the Tertiary. Plant System Evol 162: 79-91.

 

Malek JA (2010). Next generation DNA sequencing applied to the date palm tree (Phoenix dactylifera L.). Acta Horticulture 882: 249-252.

 

Marshall TC, Slate J, Kruuk LEB, Pemberton JM (1998). Statistical confidence for likelihood-based paternity inference in natural populations. Mol Ecol 7: 639-655.

 

McKey D,. Elias M,. Pujol B, Duputiè A (2010). The evolutionary ecology of clonally propagated domesticated plants. New Phytologist 186 : 318-332.

 

McLachlan JS, Clark JS, Manos PS (2005). Molecular indicator of tree migration capacity under rapid climate change. Ecology 86(8): 2088-2098.

 

McNally KL et al. (2009). Genomewide SNP variation reveals relationships among landrace and modern variety of rice. Proc Natl Acad Sci USA 106: 12273-12278.

 

Menzel A & Fabian (1999). Growing season extended in Europe. Nature 397: 659-659.

 

Menzel A, Sparks TH, Estrella N, Koch E, Aasa A, Ahas R, Alm-Kubler K, Bissolli P, Braslavska O, Briede A, Chmielewski FM et al. (2006). European phenological response to climate change matches the warming pattern. Global Change Biology 12:1969-1976.

 

Mitchell SE, Kresovich S, Jester CA, et al. (1997). Application of multiplex PCR and fluorescence- based, semi-automated allele sizing technology for genotyping plant genetics resources. Crop Science 37: 617-624.

 

Moore HE (1963). An annotated checklist of cultivated palms. Principes 7: 119-182.

 

Moore HE & Uhl NW (1982). Major trends of evolution in palms. Botanical review 48: 1-69.

 

Moraga AR, Perez DC, Borja MEL, Tiscar PA, Vinegla B, Linares JC, Gomez LG, Ahrazem O (2012). Genetic diversity of Pinus nigra Arn population in Southern Spain and Northen Morocco revealed by Inter sequence repeat profiles. Int J Mol Sci 13: 5645-5658.

 

Morgante M, Hanafey M, Powell W (2002). Microsatellites are preferentially associated with nonrepetitive DNA in plant genomes. Nature 30: 194-200.

 

Morgante M & Olivieri A (1993). PCR-amplified microsatellites as markers in plant genetics. Plant Journal 3: 175-182.

 

Morgenstern EK (1996). Geographic variation in forest trees: genetic basis and application of knowledge in silviculture. UBC Press, Vancouver, Canada. Pg 206.

 

Mosca E, Eckert AJ, Liechty JD, Wegrzyn JL, La Porta N, Vendramin GG, Neale DB (2012). Contrasting patterns of nucleotide diversity for four dominant conifers of montane European forests. Evol Appl 5(7): 762-775.

 

Munier P (1974). Le problème de l’origine du palmier-dattier et l’Atlantide. Fruits 29: 235-240.

 

Munier P (1973). Le Palmier Dattiee-Techniques agricoles et productions tropicales. Maison neuve & Larose. Paris.

 

Neale DB & Ingvarsson PK (2008). Population, quantitative and comparative genomics of adaptation in forest trees. Curr Opin Plant Biol 11: 149-155.

 

Neale DB & Kremer A (2011). Forest tree genomics: growing resource and applications. Nature 12: 111-122.

 

Neale DB & Savolainen O(2004).Association genetics of complex traits in conifers. Trends Plant Sci 9: 325-330.

Nei M, Tajima F, and Tateno Y, 1983. Accuracy of estimated phylogenetic trees from molecular data. J Mol Evol 19:153-170.

Nei M (1987). Molecular evolutionary genetics. Columbia Univ. Press.

 

Nixon RW (1936). Metaxenia and interspecific pollinations in Phoenix. American Society for Horticultural Science 33: 21-26.

 

Nixon RW & Furr JR (1965). Problem and progress in date breeding. Date Growers’ Inst. Rep. 42: 2-5.

 

Parks DH, Porter M, Churcher S, Wang S, Blouin C, Whalley J, Brooks S, Beiko RG (2009). GenGIS: A geospatial information system for genomic data. Genome Research 19: 1896-1904.

 

Peakall R, Smouse PE (2006). GENALEX 6: genetic analysis in Excel. Population genetic software for teaching and research. Mol Ecol Notes 6: 288-295.

 

Petit RJ, Aguinagalde I, de Beaulieu JL, Bittkau C, Brewer S, Chedaddi R, Ennos R, Fineschi S, Grivet D, Lascoux M, Mohanty A, Muller-Starck G, Demesure-Musch B, Palme A, Martin JP, Rendell S, Vendramin GG (2003). Glacial refugia: hotspot but not melting pots of genetic diversity. Science 300: 1563-1565.

 

Petit RJ, Hampe A, Cheddadi R (2005). Climate change and and tree phylogeography in the Mediterranean. Taxon 54: 877-885.

 

Pintaud JC, Zehdi S, Couvreur T, Barrow S, Henderson S, Bertossi FA, Tregear J, Billotte N (2010). Species Delimitation in the Genus Phoenix (Arecaceae) Based on SSR Markers, with Emphasis on the Identity of the Date

 

Palm (Phoenix dactylifera). In Seberg, Petersen, Barfod & Davis, eds. Diversity, Phylogeny, and Evolution in the Monocotyledons. Aarhus University Press, Denmark, 2010. Pp.267-286.

 

Pitelka LF, Gardner RH, Ash J, Berry S, Gitay H, Noble IR, Saunders A, Bradshaw RHW, Brubaker L, Clark JS, Davis MB, Sugita S, Dyer JM, Hengeveld R, Hope G, Huntley B, King GA, Lavorel S, Mack RN, Malanson GP, McGlone M, Prentice IC, Rejmanek M (1997) Plant migration and climate change. Am Sci 85: 464–۴۷۳٫

 

Plomion C, Chagné D, Pot D, Kumar S, Wilcox PL, Burdon RD, Prat D, Peterson DG, Paiva J, Chaumeil P, Vendramin GG, Sebastiani F, Nelson CD, Echt CS, Savolainen O, Kubisiak TL, Cervera MT, de María N, Islam- Faridi MN (2006). The Pines. In: Genome Mapping and Molecular Breeding in Plants, Vol. 7 Forest Trees, Chitta R. Kole (Ed). Springer, Heidelberg, Berlin, New York, Tokyo. Pg 82.

 

Popenoe P (1973). The date palm. Edited by Henry Field. Miami: Field Research Projects.

 

Powell W, Morgante M, Andre C, McNicol JW, Machray GC, Doyle JJ, Tingey SV, Rafalski JA (1995). Hypervariable microsatellites provide a general source of polymorphic DNA markers for the chloroplast genome. Curr Biol 5: 1023-1029.

 

Pritchard JK, Stephens M, Donnelly P (2000). Inference of population structure using multilocus genotype data. Genetics 155: 945-959.

Quézel P. & Médail F (2003). Ecologie et Biogeographie des Forets du Bassin Mediterranéen. Elsevier, Paris.

 

Rafii ZA, Dodd R, Zavarin E (1996). Genetic diversity in foliar terpenoids among natural populations of European black pine. Bioch Syst Ecol 24: 325- 339.

 

Ranade K, Chang MS, Ting CT, Pei D, Hsiao CF, et al., (2001). High- throughput genotyping with single nucleotide polymorphisms. Genome Res. 11: 1262-1268.

 

Ream CL (1976). Metaxenia effect of pollen from inbreed male palms on ripening period and size of date fruit. Date Grovers’ Inst. Rep. 53: 21-22.

 

Renner SS & Ricklefs RE (1995). Dioecy and its correlates in the flowering plants. Am J Botany 82: 596-606.

 

Reille M, Gamisans J, Beaulieu JL, Andrieu V (1997). The late-glacial at Lac de Creno (Corsica , France): a key site in the western Mediterranean basin. New Phytologist 135: 547-559.

 

Rhouma A (1999). A propos de la culture du palmier-dattier en Tunisie. Colloque sur la production, la confection et la distribution des dattes entre la Tunisie et le Sultanat d’Oman. Universite´ du Sultan Qabous, Faculte´ d’Agronomie, Oman.

 

Rhouma S, Zehdi SA, Salem AOM, Rhouma A, Marrakchi M, Trifi M (2007). Genetic diversity in ecotypes of Tunisian date palm (Phoenix dactylifera L.) assessed byAFLP markers. J Hortic Sci Biotech 82: 929-933.

 

Rhouma S, Baraket G, Dakhlaoui DS, Zehdi SA, Trifi M (2011). Molecular research on the genetic diversity of Tunisian date palm (Phoenix dactylifera L.) using the random amplified microsatellite polymorphism (RAMPO) and amplified fragment length polymorphism (AFLP) methods. African Journal of Biotechnology 10: 10352-10365.

 

Richardson DM & Rundel PW (1998). Ecology and biogeography of Pinus: an introduction. In: Richardson DM (ed) Ecology and Biogeography of Pinus. Cambridge Univ Press, Cambridge, UK, pp 3-46

Rival A, Tregear J, Verdeil JL, Richaud F, Beule T, Duval Y, Hartmann C (1998). Molecular search for mRNA and genomic marker of the oil palm “mantled” somaclonal variation. Acta Hort. 461: 165-171.

 

Rokas AB, Williams L, King N, CarrollS B (2003). Genome scale approaches to resolving incongruence in molecular phylogenies. Nature 425: 798-804.

 

Rosemberg NA, Pritchard JK, Weber JL (2002). Genetic structure of human populations. Science 298: 2381-2385.

 

Saaidi M, Toutain G, Bannerot H, Louvet J (1981). La sélection du palmier dattier (Phoenix dactylifera L.) pour la résistance au Bayoud. Fruits 36: 241- 249.

 

Saaidi M (1992). Comportement au champ de 32 cultivars vis-a-vis du Bayoud. 25 anne´es d’observations. Agronomie 12: 369–۳۷۸٫

 

Saker MM, Bekheet SA, Taha HS, Fahmy AS, Moursy HA (2000). Detection of somaclonal variation in tissue culture-derived date palm plants using isoenzyme analysis and RAPD fingerprints. Biologia Plantarum 43: 347-351.

Salem AOM, Rouma S, Zehdi S, Marrakchi M, Trifi M (2008). Morphological variability of Mauritanian date palm (Phoenix dactylifera L.) cultivars revealed by vegetative traits. Acat Bot. Croat. 67: 81-90.

 

Scarin E (1937). La Giofra e Zella (Le oasi del 29° parallelo della libia occidentale). Rivista geografica italiana V-VI. Firenze, Italia.

Savolainen O & Pyhäjärvi T (2007). Genomic diversity in forest trees. Curr Opin Plant Biol 10: 162-167.

 

Savolainen O, Pyhäjärvi T, Knurr T (2007). Gene flow and local adaptation in trees. Ann. Rev. Ecol. Evol. Syst., 38: 595–۶۱۹٫

 

Scaltsoyiannes A, Tsaktsira M, Pasagiannis G, Tsoulpha P, Zhelev P, Iliev I, Rohr R (2009). Allozyme variation of European Black (Pinus nigra Arnold) and Scots pine (Pinus sylvestris L.) populations and implications on their evolution: a comparative study. Journal of Biological Research – Thessaloniki 11: 95-106.

 

Schlotterer C (2004). The evolution of molecular markers-just a matter of fashion? Nature Genetics 5: 63-69.

 

Schuelke M (2000). An economic method for the fluorescent labeling of PCR fragments. Nature Biotechnology. 18: 233-234.

 

Schulman E (1958). Bristlecone pine, oldest known living thing. Natl Georg Mag. 113: 354-372.

 

 

Schütt P (1959). Züchtung mit Kiefern Teil 2. Kreuzungen. Resistenzzuchtung und zytologie. Mitteilungen der Bundesforschungsanstalt fuer Forst-und Holzwirt shaft 42. Forstgenetik und Forstpflanzenzuchtung. p. 1-40.

 

Sedra MH, Lashermes P, Trouslot P, Combes M, Hamon S (1998). Identification and genetic diversity analysis of date palm (Phoenix dactylifera L.) varieties from Morocco using RAPD markers. Euphytica 103:75–۸۲

 

Siljak-Yakovlev S, Benmalek S, Cerbah M, Coba de la Pena T, Bounaga N, Brown SC, Sarr A (1996). Chromosomal sex determination and heterochromatin structure in date palm. Sex Plant Reproduction 9: 127-132.

 

Siol M, Wright SI, Barrett CH (2010). The population genomics of plant adaptation. New Phytologist 188: 313-332.

 

Small RL, Cronn RC, Wendel JF (2004). Use of nuclear genes for phylogeny reconstruction in plants. Australian Systematic Botany 17: 145-170.

 

Soliman SS, Ali BA, Ahmed MMM (2003). Genetic comparisons of Egyptian date palm cultivars (Phoenix dactylifera L.) by RAPDPCR. Afr J Biotechnol 2: 86-87.

 

Soto A, Robledo-Arnuncio JJ, González-Martínez SC, Smouse PE, Alía R (2010). Climatic niche and neutral genetic diversity of the six Iberian pine species: a retrospective and prospective view. Mol Ecol 19(7): 1396-1409.

 

Takrouni L, Rhouma A, Khoualdia O, Allouchi B (1988). Observations pre ´liminaires sur deux graves ’’maladies’’ d’origine inconnue du palmier dattier en Tunisie. Ann. Inst. Nat. Rech. Agr. de Tunisie 61.

 

Tajima F (1983). Evolutionary relationship of DNA sequences in finitepopulations. Genetics 105: 437-460.

 

Tajima F (1989). Statistical method for testing the neutral mutation hypo- thesis by DNA polymorphism. Genetics 123: 585-595.

 

Tamura K (1999). TreeExplorer Version 2.12. Pennsylvania State University, University Park, PA.

 

Tamura K, Peterson D, Peterson N, Stecher G, Nei M, Kumar S (2011). MEGA5: Molecular evolutionary genetics analysis using likelihood, dis- tance, and parsimony methods. Mol Biol Evol 28(10): 2731-2739

 

Tautz D & Schlotterer C (1994). Concerted evolution, Molecular Drive and Natural-Selection-Reply. Curr Biol 4: 1166-1166.

 

Thompson JD, Gibson TJ, Plewniak F, Jeanmougin F, Higgins DG (1997). The Clustal X windows interface: flexible strategies for multiple sequence alignment aided by quality analysis tools. Nucl. Acids Res. 24: 4876۴۸۸۲٫

 

Tisserat B (1979). Propagation of date palm (Phoenix dactylifera) in vitro. Journal Exp. Bot. 30: 1275-1283.

 

Tolun A, Velioglu E, Cengel B, Kaya Z (2000). Genetic structure of Black Pine (Pinus nigra Arnold subspecies pallasiana) populations sampled from the Bolkar Mountains. Silv Gen 49: 113-119.

 

Torres AM & Tisserat B (1980). Leaf isozymes as genetic markers in date palm. Am Jour Bot 67: 162-167.

 

Travis JMJ, Munkemuller T, Burton OJ (2010). Mutation surfing and the evolution of dispersal during range expansions. J Evol Biol 12: 2656–۲۶۶۷٫

 

Trifi M, Rhouma A, Marrakchi M (2000) Phylogenetic relationships in Tunisian date-palm (Phoenix dactylifera L.) germplasm collection using DNA amplification fingerprinting. Agronomie 20: 665-671.

 

Triki MA, Zouba A, Khoualdia O, Ben Mahamoud O, Takrouni ML, Garnier M, Bové JM, Montarone M, Poupet A, Flores R, Darós JA, Fadda ZGN, Moreno P, Duran-Vila N, (2003). “Maladie des Feuilles Cassantes” or Brittle Leaf Disease of date palms in Tunisia: biotic or abiotic disease? Journal of Plant Pathology 85: 71-79.

 

Watterson GA (1975). On the number of segregating sites in genetical mod- els without recombination. Theor. Pop. Biol. 7: 256-276.

 

Weising K & Gardner RC (1999). A set of conserved PCR primers for the analysis of simple sequence repeat polymorphism in the chloroplast genomes of dicotyledonous plant. Genome 42: 9-19.

 

Wrigley G (1995). Date-palm (Phoenix dactylifera L.). In: The evolution of crop plants. (Eds.): J. Smartt and N.W. Simmonds. London: Longman, pp. 399-403.

 

Yang M, Zhang X, Liu G, Yin Y, Chen K, Yun Q, Zhao D, Al-Mssallem IS, Yu J (2010). The Complete Chloroplast Genome Sequence of Date Palm (Phoenix dactylifera L.). PLOS ONE 5(9): e12762.

 

YinY, Zhang X, Fang Y et al (2012) High-throughput sequencing based gene profiling on multi-staged fruit development of date palm (Phoenix dactylifera L.). Plant Mol Biol 78(6): 617–۶۲۶٫

 

Zaid A & de Wet PF (2002a). Botanical and systematic description of the date palm. In: Zaid A (ed). Date palm cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper no. 156. Food and Agriculture Organisation of the United Nations, Rome, pp 30–۳۷٫

 

Zaid A & de Wet PF (2002b). Origin, geographical distribution and nutritional values of date palm. In: Zaid A (ed). Date palm cultivation. FAO Plant Production and Protection Paper no. 156. Food and Agriculture Organisation of the United Nations, Rome, pp 7–۲۹٫

Zhang DX, Hewitt GM (2003) Nuclear DNA analyses in genetic studies of populations: practice, problems and prospects. Mol Ecol 12: 563-584.

 

Zehdi S, Sakka H, Rhouma A, Salem AOM, Marrakchi M, Trifi M (2004a). Analysis of Tunisian date palmgermplasm using simple sequence repeat primers. Afri J Biotech 3: 215-219.

 

Zehdi S, Trifi M, Billotte N, Marrakchi M, Pintaud JC (2004b). Genetic diversity of Tunisian date palms (Phoenix dactylifera L.) revealed by nuclear microsatellite polymorphism. Hereditas 141: 278-287

 

Zohary D & Hopf M (2000). Domestication of plants in the Old World. The origin and spread of cultivated plants in West Asia, Europe and the Nile Valley. 3rd Ed. New York: Oxford University Press.

 

Zohary D & Speigel-Roy P (1975). Beginnings of fruit growing in the Old World. Science 187: 319-327.

 

 

نوشته بررسی علمی درباره خرما و کشت آن اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران: قولون (Colon)

$
0
0
  • از یونانی کُلُن. قسمتی از روده بزرگ که روده را تا راست روده ادامه دارد. قسمتی از رودۀ فراخ قولون افقی است که دنبالۀ قولون صاعد است و پس از آن قرار دارد و بطور افقی از زیر کبد و در جلو تحتانی کلیه راست ازطرف راست شکم به طرف چپ شکم در زیرمعده قرار گرفته است. در موقع دق شکم پس از صدای معده صدای قولون افقی شنیده می شود. (رجوع به معاء غلیظ شود.).

 

خط مشی احیای سلامت در بازنشر مطالب مندرج در دیگر منابع 

نوشته آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران: قولون (Colon) اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.


آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران :کُزاز(Tetanus)

$
0
0
  • کُزاز(Tetanus): بیماری است که از سردی پیدا گردد. لرزه و ترنجیدگی از سرما (اقرب الموارد) دردی است که از سختی سرما در بندگاه گردن و سینه به سبب تشنج و انجماد اعصاب پیدا می شود (غیاث). یا کزازه تشنجی را نامند که ابتدا از عضلات ترقوه شروع نماید و بکشد تا به طرف سینه و یا پشت و یا هر دو. و گاه به طریق تعمیم به هرتمددی اطلاق می نمایند. و گاه مختص به تمدد حادث از سردی منجمد کنندۀ رطوبت از داخل مانند آشامیدن افیون و آب بسیار سرد، و یا از خارج مانند رسیدن سردی بسیار به بدن از برف و یخ و هوای سرد. و فرو رفتن درآب بسیار سرد از یک جانب و یا از دو جانب… کزاز در لغت به معنی انقباض و یبس است و آن را به فارسی کزک نامند. (مخزن الادویه).

 

خط مشی احیای سلامت در بازنشر مطالب مندرج در دیگر منابع 

نوشته آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران :کُزاز(Tetanus) اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

سبزی خرفه؛ سرشار از خاصیت

$
0
0

به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ دکتر رضا منتظر، پزشک، پژوهشگر و مؤلف طب ایرانی ــ اسلامی به تشریح تدابیر ویژه فصل تابستان و خواص متعدد سبزی “خرفه” پرداخته که در ادامه آمده است:

از جمله تدابیر ویژه فصل تابستان که گرما در آن به اوج خود می‌رسد، پرهیز از فعالیت سنگین بدنی یا تَعَب است، یکی دیگر از پرهیزها، پرهیز از  خوردن گوشت‌های چرب است، پرهیز از استشمام عطرهایی با بوی خیلی تند با مزاج گرم نیز از جمله پرهیزات این فصل است.

همچنین در این ایام باید سبزی‌های با طبع سرد خورده شود که در رساله ذهبیه به برخی مصادیق آن مثل خیار، کاهو و خرفه اشاره شده است.

در این ماه (تیر ماه) به مصرف میوه‌های آب‌دار توصیه شده است، نه میوه‌هایی مثل موز؛ توصیه شده مصرف ترشی‌ها افزایش یابد و شیرینی‌ها کمتر مصرف شوند؛ در گوشت‌ها هم به مصرف گوشت ماهی تازه و گوشت پرندگان طبیعی سفارش شده است.

غذایی به‌نام آب‌دوغ‌خیار هم معرفی کردیم که می‌توان حداقل هفته‌ای یک بار در برنامه غذایی‌ خود در این فصل بگنجانیم.

اما دربارهٔ مرداد ماه، امام‌رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «فیه شده الحراره» یعنی در این ماه حرارت به اوج خودش می‌رسد؛ اساس طب اسلامی بر تعادل گرمی و سردی و خشکی و تری است؛ ما نه‌فقط در تابستان که باید در تمام فصول این تعادل را معیار قرار بدهیم.

هدف کلی از‌ تدابیری که حضرت بیان فرمودند، این است که در این فصل، حرارت بدن کمتر شود، به همین خاطر باید گرمی‌ها را کمتر بخوریم و از خنکی‌ها بیشتر استفاده کنیم تا رطوبت و سردی در بدن افزایش پیدا بکند.

حضرت در تکمیل تدابیر تابستان فرمودند در مرداد ماه، ناشتا آب خنک نوشیده شود یعنی صبح که از خواب بیدار می‌شویم، حالا نه دو لیوان آب، بلکه حداکثر یک استکان آبِ خنک نوشیده شود؛ بیش از این مقدار ممکن است معده را اذیت کند.

ما با دقت در توصیه‌های حضرت در ماه‌های مختلف متوجه می‌شویم که نوشیدن آب یک فرمول ثابت ندارد و در ماه‌های مختلف سال فرق می‌کند؛ در رسالهٔ ذهبیه سفارش شده که در بعضی ماه‌ها ناشتا آب نخورید، از طرفی در ماه‌های سردِ سال سفارش شده ناشتا آب بنوشید اما آبِ ولرم باشد.

در مرداد ماه که اوج گرما است، حضرت می‌فرمایند ناشتا آب بخورید و آب خنک باشد. «یُستعمَلُ فیهِ شُربِ الماء البارد علی  الریقِ».

نکتهٔ دیگر اینکه در این ماه مانند ماه قبل، باید غذاهایی با طبیعت سرد و مرطوب خورده شود؛ پس لازم است که شما کم‌‏کم طبیعت غذاها را بشناسید؛ غذاهای سرد و مرطوب مثل کاهو، خیار، ماست و مثل همین سبزیِ “خرفه” که امروز می‌خواهیم درباره‌اش صحبت کنیم؛ این‌ها را بیشتر بخورید. «یؤکَلُ فیه الاشیاءُ الباردَهُ الرطبهُ».

در این ماه، غذایی که می‌خورید باید لطیف و سریع‌الهضم باشد و معده را خیلی درگیر خودش نکند؛ غذاهایی مثل آب‌گوشت و کله‌پاچه در این فصل خیلی جایی ندارند؛ غذای لطیف یعنی معده به‌سرعت از آن فارغ شود و هضمش سریع باشد.

سوپ‌های معمولی، آش‌های ساده و آب‌دوغ‌خیار غذاهای خوبی هستند. «تؤَکلُ فیه الاغذیهُ اللطیفهُ السریعهُ الهضمِ»
نکتهٔ دیگر اینکه در این ماه باید عطرهای سرد و مرطوب استشمام کرد. «الریاحین البارده الرطبه». چیزهایی که وقتی به مشامتان می‌خورد، احساس سبکی و خنکی کنید.

خواص اعجاب‌انگیر سبزی “خرفه”

اما یکی از سبزی‌های سرد، خرفه است؛ در عربی به این سبزی، فَرفَخ می‌گویند، اسم دیگر آن که در روایات هم آمده است “بقله الفاطمه یا بقله الزهرا” یعنی سبزی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)؛ در روایات آمده است که حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) علاقهٔ خاصی به این سبزی داشتند به همین خاطر به این نام معروف شده است.

فارسی‌زبان‌ها از قدیم به آن پرپَهَن یا پرپین می‌گفتند چون برگ‌های پهنی دارد؛ بنی‌امیه از روی لجاجت، اسم بدی روی این سبزی گذاشتند و آن را بقله الحَمقاء، یعنی سبزیِ احمق، نامیدند! چرا این اسم را گذاشتند؟ چون این گیاه خودرو است و همه‌جا سبز می‌شود. گفتند سبزی‌ای که همه‌جا سبز شود تا همه به‌روی آن پا بگذارند و رد شوند، سبزی احمقی است!

خرفه از نظر ظاهر ساقهٔ ضخیمی دارد که رنگ آن مایل به سرخ است؛ از نزدیک اگر دقت کنید، این سرخی را در ساقه‌اش می‌بینید.

روایاتی قوی هم درباره سبزی خرفه آمده است؛‌ از امام صادق علیه‌السلام روایت داریم: لَیْسَ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ بَقْلَهٌ أَشْرَفَ وَ لاَ أَنْفَعَ مِنَ اَلْفَرْفَخِ وَ هُوَ بَقْلَهُ فَاطِمَهَ یعنی “در روی زمین گیاهی والاتر و سودمندتر از خرفه نیست و آن سبزی فاطمه است”.

پس می‌بینید که در خلقت، عنایت خاصی به این سبزی شده است که چنین روایتی درباره‌اش داریم؛ در نظام خلقت، غذاها یکسان نیستند و به بعضی نسبت به بعضی دیگر برتری داده شده است، این حقیقت در آیهٔ ۴ سورهٔ رعد مورد تأکید قرار گرفته است. می‌فرماید: وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجَاوِرَاتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ و َزَرْعٌ و َنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَ غَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاءٍ وَاحِدٍ و َنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الْأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ

“و در زمین قطعاتى است کنار هم و باغ‌هایى از انگور و کشت‌زارها و درختان خرما چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه که با یک آب سیراب مى‏‌گردند و [بااین‌همه] برخى از آن‌ها را در خوراک بر برخى دیگر برترى مى‏‌دهیم. بى‌گمان در این امر براى مردمى که تعقل مى‌کنند، دلایل [روشنى] است”.

یعنی همان‌طور که خداوند متعال بعضی پیامبران را بر بعضی دیگر برتری داده است (وَ لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلَى بَعْضٍ ــ سوره اسراء، آیهٔ ۵۵) دربارهٔ گیاهان هم به همین روش عمل کرده است.

روایت دیگری است از رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم که فرمودند: «علیکم بالفرفخ.» یعنی «بر شما باد خوردن خرفه.» چرا؟ «…آن زیرکی دهد و اگر یک چیز باشد که عقل را افزون کند، همان است.»، پس معلوم می‌شود این گیاه اثرات خوبی حتی روی عقل و ذهن انسان دارد.

از امام صادق علیه‌السلام روایت شده است: “پیامبر اکرم روی زمین داغی قدم گذاشت و آن زمین پای ایشان را سوزاند، سپس پای خویش را بر خرفه نهادند و سوزش فرو نشست، از آن پس خرفه را دوست می‌داشت، برای آن دعا می‌کرد و می‌گفت “ما اَبرَکَها” یعنی چه گیاه پربرکتی است”.

در روایت دیگری آمده است که پیامبر حرارتی در درون خود حس کرد؛ برگ خرفه را در دهان گذاشت و فشرد و احساس راحتی کرد؛ فرمود: “خداوندا! در آن برکت قرار ده، در آن شِفاء ۹۹ درد است، ای خرفه، هر جا که می‌خواهی برُوی”.

و شاید اثر دعای پیامبر اکرم(ص) است که این سبزی همه‌جا سبز می‌شود؛ شما اگر دقت کنید، حتی وسط راه می‌روید؛ در بعضی جاها که آسفالت ترک خورده، از وسطش خرفه درآمده است! تعجب‌آور است که حضرت چنین دعایی دربارهٔ خرفه کرده است که هر جا می‌خواهی بروی اما دشمنان اسم بدی بر آن نهاده‌اند.

خرفه در کشت‌زارها و زمین‌های زراعی، فراوان به‌صورت خودرو می‌روید حتی اگر دقت کنید، در جوی‌های آب، خرفه درآمده است؛ همه‌جا هست.

اما این باعث تأسف است که خرفه قبلاً جزء سبزی‌های خوردن بود و سبزی‌فروش‌ها می‌آوردند اما الآن نیست؛ در حال حاضر وقتی از کشاورزها درباره خرفه سؤال می‌کنیم، می‌گویند: “ما خرفه را پُشته‌پشته دور می‌ریزیم! چون دیگر مشتری ندارد و از فهرست سبزی‌‏ها حذف شده لذا دور می‌ریزیم یا می‌دهیم گوسفندها بخورند!!”.

منبع: خبرگزاری تسنیم

کدمطلب:A97060508

خط مشی احیای سلامت در بازنشر مطالب مندرج در دیگر منابع 

نوشته سبزی خرفه؛ سرشار از خاصیت اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

آشنایی با با لغات و اصطلاحات طب اسلامی ایران:َشتۀ سیماب (Chloride of siler)

عسل مرغوب و نامرغوب را بشناسید

$
0
0

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛  پائیز و زمستان، فصل تهاجم بیماری‌ها و فصل پناه جستن انسان‌ها به روشهای درمانی است؛ از مهم‌ترین دواها برای شفا، «عسل» است، عسل یک ماده غذائی بسیار مغذی و مقوی و شهدی شیرین و غلیظ است که زنبور عسل پس از تغذیه از گیاهان مختلف، آن را می‌سازد.

عسل در قرآن کریم

خداوند هم قرآن کریم و هم عسل را شفابخش نامیده است؛ قرآن کریم در آیه ۵۷ سوره یونس می‌فرماید:‌ «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَهٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَهٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ»؛ ای مردم به‌یقین براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سینه‏‌هاست و رهنمود و رحمتى براى مؤمنان آمده است.

و در سوره نحل آیات ۶۸ و ۶۹  به خواص  شفابخش عسل اشاره می‌کند: «وَأَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ. ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَهً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛ و خداوند به زنبور[ان] عسل وحی کرد که در کوهها  و درختان و بلندی‌ها منزل گیرید. سپس از همه میوه‏‌ها بخورید و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپویید [آنگاه] از درون [شکم] آن شهدى که به‌رنگهاى گوناگون است بیرون مى‏‌آید، در آن براى مردم درمانى است. راستى در این [زندگى زنبوران] براى مردمى که تفکر مى‏‌کنند نشانه [قدرت الهى] است.

قرآن کریم در آیات دیگری از زنبور به‌عنوان یک نشانه الهی یاد می‌کند که برای پرهیز از تفصیل بحث به آنها نمی‌پردازیم و به تبرک همین دو آیه کفایت می‌کنیم.

اعجاز عسل

نگارنده سالهاست با معجزه عسل آشنا شده و با تجربه آن، از خواص آن در درمان سریع و ثمربخش بیماری‌های متنوع حیرتزده شده‌ام؛ با تغذیه عسل و ترکیب آن با مواد غذائی دیگر، می‌توان به پیشگیری بسیاری از بیماری‌ها پرداخت همچنین از عسل یا ترکیبی از آن می‌توان به عنوان «ضماد» بسیاری از بیماری‌های جلدی و سوختی‌ها را درمان کرد که تشریح آن فرصت مبسوط دیگری می‌طلبد.

طبیبان و حکما از دیرباز به اهمیت عسل واقف بودند و در طب اسلامی مباحث مبسوطی درباره خواص درمانی عسل آمده است. «ابوعلی‌سینا» در کتاب «قانون» پزشکی خود، نسخه‌های زیادی با عسل و موم تجویز ‌کرده است.
وی می‏‌گوید: «عسل در طولانی کردن عمر و حفظ قدرت و توان انجام کار در سنین بالای عمر، کارآمد و مؤثر است» و در ادامه می‏‌گوید: «اگر می‏‌خواهید جوانی خویش را مصون دارید عسل بخورید. کسانی که سن آنها از ۴۵ فراتر می‏‌رود، باید به‌طور منظم عسل را به‌خصوص با گردوی کوبیده میل کنند».

مخلوط عسل با آرد برای جراحات سطحی به‌خصوص به‌صورت ضماد مفید است. بیماری‏های ریوی و مراحل اولیه بیماری سل را می‏‌توان با مخلوطی از «عسل و گلبرگ گل سرخ»، درمان نمود. این مخلوط اگر هنگام صبح و قبل از ظهر  میل شود، بهترین نتیجه را خواهد داشت. عسل به‌مقدار کم در درمان بی‏خوابی نیز کاربرد دارد؛ اگر عسل را گرم کرده و به‌طور مکرر روی زخم‏ تازه بمالند، آن زخم‏ها را زود به ‏هم می‏‌آورد. اگر آن را با نمک مخلوط نموده و به‌طور مکرر بر لکه‏‌های کبود بمالند، درمان‌کننده است.

به‌گفته استاد حسین خیراندیش؛ رئیس مؤسسه تحقیقات حجامت ایران، تعدادی از جانبازان حادثه آتش‌سوزی مسجد ارگ تهران، که پزشکان متخصص سوختگی از درمان آنها ناامید بودند، با عسل درمان شده و مراحل درمان آنان ثبت و شده و به تأیید پزشکان رسیده است.

طبیعت عسل گرم است، از این رو برای درمان بسیاری از بیماری‌های سرد مانند عوارض ناشی از سودا و بلغم می‌تواند مفید باشد. با تغذیه عسل یا ترکیبی از آن با گیاهان دارویی یا میوه‌ها، می‌‌توان بسیاری از بیماری‌های عصبی، روحی، گوارشی و عفونی را درمان نمود. اما از همه اینها مهم‌تر آشنایی با یک عسل خوب است، فعلاً فرض می‌کنیم برای افزودن به سفره غذائی یومیه خود نیازمند آشنائی با عسل خوب هستیم.

عسل چیست

عسل شهدی شیرین، غلیظ و چسبناک است که نوعی زنبور آن را تهیه می‌کند؛ زنبور عسل، بر اساس استعداد غریزی و خداداد خویش، گل‌های مفید و شفابخش را دستچین کرده و  عصاره آن را گرفته و پرورانده و به انسان هدیه می‌دهد. این هدیه، سرشار از مواد غذایی حیات‌بخش است و می‌تواند بسیاری از نیازهای غذایی انسان را برطرف کند، زیرا زنبور، بهترین املاح و ویتامین‌های گیاه را که در گل تجمع کرده، دریافت می‌کند و آن را به‌شکل شهدی می‌پروراند که قابلیت جذب فوق‌العاده‌ای در خون آدمی دارد؛ چنان که در آیه ۶۹ سوره نحل هم به آن اشاره شد و در بازار هم دیده می‌شود، عسل‌ها رنگ‌های گوناگونی دارند. این رنگ‌های گوناگون حاصل تغذیه زنبور از گیاهان مختلف است.

در بازار ایران، اغلب عسل به‌رنگ‌های سیاه، قهوه‌ای روشن و تیره، به‌رنگ عقیق و سرخ مایل به زرد، سبز یشمی و… است. تا حدودی از رنگ عسل می‌توان به نسبت عسل با محیطی که زنبور در آن زیسته آشنا شد، همچنین عطر و بوی عسل نواحی مختلف، متنوع است. عسل زنبور کوهستان‌های پردرخت جنگل‌های مازندران، گیلان، جنگل‌های حیران و نواحی کوهستانی اردبیل، رنگی سیاه و تیره دارند.عسل زنبوری که از باغات میوه در کوهستان‌های آذربایجان غربی، تغذیه می‌کند، اغلب «سرخ مایل به زرد» است. زنبورهایی که از نواحی «استپ» به‌ویژه از «گون» تغذیه می‌کنند، مانند کوهستان‌های طالقان، الموت، خمین، گلپایگان و… به‌رنگ «سبز مایل به یشمی» است. عسل نواحی کاشان، قمصر، نیاسر و… همانند گل‌های محمدی «سرخ» و «معطر» هستند.

عطر، طعم و خواص تغذیه‌ای و درمانی این عسل‌ها، کمی متفاوت است مثلاً عسل سیب یا عسل گون، برای برخی از بیماری‌ها اثربخشی بیشتری دارند. ورود به جزئیات امّا تخصص فوق‌العاده‌ای می‌خواهد که فراتر از حوصله این بحث است.

عسل خوب و بد و انواع آن

ابن‌سینا می‏‌گوید: «عسل بسیار خوب آن است که کاملاً شیرین و خوشبو بوده و رنگش متمایل به سرخی باشد». کیفیت و اثربخشی عسل خوب و طبیعی چندین برابر عسل نامرغوب و مصنوعی است، البته پیشنهاد می‌شود حتی اگر عسل خوب و نامرغوب در دسترس ندارید، دست از عسل نامرغوب هم برندارید زیرا در تولید همان عسل نامرغوب هم از فرآیند تولید عسل طبیعی استفاده شده یا عسل طبیعی در آن مخلوط شده است و می‌تواند تا حدودی آثار عسل را در خود داشته باشد.

اما عسل مصنوعی استفاده نکنید و به‌جای آن، برای تغذیه انواع شیره‌ها و شهدهای طبیعی دیگر مانند شهد خرما و شیره انگور و کشمش را به سفره غذائی خود اضافه کنید خوب است. اما فراموش نکنید که عسل خوب و طبیعی را زنبور با وحی الهی برای شما تهیه کرده است اما عسل تقلبی را شیادان با وسوسه‌های شیطانی و برای سودجویی ظاهری تهیه کرده‌اند. آنچه زنبوردار زحمت‌کش و مؤمن با پایه غرایز خدادادی زنبور به شما عرضه کرده تا آنچه یک شیاد عرضه می‌کند، ارزش غذائی و درمانی مساوی ندارد؛ در ادامه به انواع عسل خوب و بد اشاره کنیم.

الف: بهترین عسل، عسلی است که زنبور آن هم زیستی طبیعی و بدون دخالت انسان داشته است. این زنبور در کوهستان‌ها، شکاف صخره‌ها و درخت‌ها، لانه ساخته و کارخانه عسل‌سازی خود را بدون مراقبت و دخالت انسان ترتیب می‌دهد. نمونه این عسل‌ها را گروههایی از افراد باتجربه در صخره‌نوردی و گردآوری عسل، جمع و در بازارها عرضه می‌کنند. قیمت این نوع عسل، به‌دلیل محدودیت آن و دشواری گردآوری آن، بسیار بالاست. به‌دلیل محدودیت وجود آن در بازار و قیمت بالای آن، استفاده معمول آن برای خانواده‌ها به‌صرفه و آسان نیست. ممکن است برخی از عسل‌هایی که بدین نام در بازار فروخته می‌شود هم از این جنس نباشد به همین دلیل توصیه می‌کنیم در تهیه آن حتماً به افراد مطمئن مراجعه کنید. گاه شیادان با افزودن قیمت کالای نامرغوب مردم را فریب می‌دهند. لزوماً قیمت بالا نشانه خوبی عسل نیست. من سالهاست عسل‌های خوب و طبیعی با قیمت نسبتاً پائین تهیه می‌کنم.

ب: عسل خوب، که برای استفاده معمول می‌توان بدان دسترسی داشت، عسلی است که زنبور آن را زنبورداران پرورش می‌دهند و آن را در کندوها و اقلیم‌های مناسب نگه‌داری می‌کنند و زنبور با تغذیه طبیعی، به تهیه عسل اقدام می‌کند.

ج: عسل نامرغوب و تقلبی، به دو روش تهیه می‌شود؛

در روش نخست، زنبور همچنان در فرآیند تولید دخالت دارد. در این روش به‌جای تغذیه طبیعی زنبور، به آن ترکیبی از مواد غذائی مصنوعی می‌خورانند و زنبور با وجود این تغذیه غیرطبیعی، با پردازش طبیعی محصول خود را عرضه می‌کند. این نوع عسل بازهم مفیدتر از عسلی است که در روش دوم تهیه می‌شود.

در روش دوم، که ساده‌تر است زنبور از نیمه راه دخالتی ندارد، یا حتی ممکن است زنبوردار زحمتکش، همه در فرآیند تولید عسل نامرغوب نقشی نداشته باشد و واسطه‌ها عسل مرغوب او را به عسل نامرغوب تبدیل کنند. در این روش، مقداری از عسل خوب و طبیعی، با مواد شیرین دیگری مانند شیره انگور، شیره خرما، شیره کشمش، توت و… یا ترکیبی از مواد گلوکزی مثل آب و قند، قند و آب‌میوه‌ها، عسلک و… مخلوط می‌کنند.

د: عسلی که اصل نیست؛ بدترین نوع عسل، چیزی است که ۱۰۰ درصد مصنوعی بوده و اصلاً عسل نیست و یک شهد تقلبی است. در این روش، شهد تقلبی متشکل از مواد گلوکزی را که از انواع شهدها، شربت‌های قند، آبمیوه‌ها، شیره نیشکر و یا میوه‌هایی مانند خرما، خربزه، هندوانه، کدو، توت و… را با تغلیظ آب به‌طریق مصنوعی و صنعتی تهیه می‌کنند. خوشبختانه این نوع عسل، در کشورهای صنعتی تهیه می‌شود و کمتر در ایران به تولید آن توجه شده است. در بازارهای ایران، اغلب عسل‌های نامرغوب به دو روشی که در بالا ذکر کردیم ساخته می‌شوند و بدین ترتیب اندکی از خواص عسل خوب را دارا هستند.

روش شناسایی عسل خوب و مرغوب

تنوع عسل خوب و مرغوب در اقلیم‌های مختلف، از گذشته شناسایی عسل خوب را دشوار می‌کرد. حال با ورود عسل نامرغوب به بازار و طمع‌ورزی افراد سودجو، این شناسایی مهارت ویژه‌ای می‌خواهد؛ برخی گمان می‌کنند طعم، رنگ، میزان چسبندگی، میزان رطوبت، شعله‌ور شدن یا نشدن، شکرک زدن یا نزدن و… نشانه‌های خوبی برای شناسایی عسل مرغوب است اما این نشانه‌ها هیچ‌کدام قطعی نیست زیرا طعم، رنگ و میزان رطوبت عسل، رابطه مستقیمی با محیطی که زنبور در آن تغذیه کرده، دارد.

اگر تجربه کافی برای شناسایی عسل خوب ندارید، فعلاً به مشخصات و استانداردهایی که نهادهای مسئول برای تولیدکنندگان محصولات عمده، تعریف کرده‌اند اکتفا کنید. آزمایشگاه‌های معتبر برای تشخیص خلوص عسل و محاسبه میزان قند افزودنی به آن به مصرف‌کنندگان کمک می‌کنند. هنگام خرید عسل می‌توانید به پروانه‌های بهداشتی صادره از سازمان دامپزشکی کشور، پروانه بسته‌بندی از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا پروانه استاندارد توجه کنید.

البته نشان‌های شرکت‌های مشهور لزوماً محصولات خوب عرضه نمی‌کنند، به‌علاوه بسیاری از محصولات طبیعی و خوب، نشان و علامت نهادهای مسئول یا تولیدکنندگان مشهور را ندارند، بنابراین اگر به فروشگاه‌های معتبر و افراد امین دسترسی دارید، برای تهیه عسل به آنها مراجعه کنید تا خودتان به شناسایی عسل خوب مهارت یابید.

به‌قول دکتر «اسفندیار رشید‌زاده» عسل‌شناس و زنبوردار نمونه کشور «برای مصرف‌کننده یک راه بیشتر برای تشخیص عسل وجود ندارد؛ آن هم استفاده از ابزارهایی است که بدن در اختیارش گذاشته است. با چشمانش شکل ظاهری عسل را ارزیابی می‌کند، با بینی‌اش آن را بو می‌کند، با زبانش آن را مزه‌مـزه می‌‌کند اگر مجموعه باب طبعش بود، اگر عسل به‌خصوص عطر و طعم گلها را داشت این عسل، عسل واقعی (طبیعی) است و ارزش آن را دارد که بهای آن را در حد معقول بپردازد».

در ادامه به چند روش ساده‌تر برای شناسایی عسل مرغوب اشاره می‌کنم. اما یادآوری می‌کنم که اولاً به یکی از این روش‌ها، نباید کفایت کرد. در ثانی، به‌دلیل تنوع محصولات مرغوب به‌دلیل محیط‌های اقلیمی متفاوت، ممکن است یک محصول مرغوب مشکوک جلوه کند.

الف: میزان چسبندگی؛ عسل خوب، چسبندگی فوق‌العاده‌ای دارد. این میزان را به چند روش می‌توان آزمود؛

۱٫    انگشتان سبابه و شست را به عسل آغشته کنید و با باز و بسته کردن آنها میزان چسبندگی را امتحان کنید.
۲٫    دو ظرف را برای آزمایش انتخاب کنید. یک ظرف همراه با عسل که مانند پارچ یا مجرای سرریز آن باریک و نازک باشد، و ظرف دیگر که عسل را در آن بریزید. ظرف عسل را با ارتفاع حدود یک متر سرازیر کنید و یک رشته نازک عسل را به ظرف دوم سرازیر کنید. عسلی که مرغوب باشد و چسبندگی فوق‌العاده داشته باشد به‌صورت یک نخ، سرازیر می‌شود و تا ظرف پایینی برسد از ظرف بالایی دل نمی‌کند. اما شهد یا عسل نامرغوب «تلاپ»، «تلاپ» فرو می‌افتد.
۳٫    یک ظرف شیشه‌ای ساده مثل لیوان را پر از آب سرد  کنید. توجه داشته باشید که آب حتماً سرد و خنک باشد و ولرم نباشد، با یک قاشق مقداری عسل را از ارتفاعی بالاتر از لیوان، به آب بیفزایید. عسل مرغوب، به‌صورت یک رشته درون آب می‌ریزد و مانند طناب در قاعده لیوان جمع می‌شود و مدت مدیدی به همان حالت باقی می‌ماند و طعم آب سرد را شیرین نمی‌کند. اما شهد یا عسل نامرغوب، در این حالت، در اندک زمانی با آب سرد مخلوط می‌شود و رنگ و طعم شهد آرام آرام به کل آب سرایت می‌کند. عسل نامرغوب، درست مانند شهدی که برای تهیه شربت ساخته شده است، آب را شیرین می‌کند.

ب: پایداری ویژگی‌ها؛ عسل خوب و طبیعی، ویژگی‌های خود را در حالت طبیعی از دست نمی‌دهد. این حالت به چند روش قابل آزمایش است؛

۱٫    یک ظرف عسل خوب و طبیعی، رنگی یکنواخت دارد؛ اگر یک واحد از آن را جدا کنید، همانند بقیه ظرف عسل، یک میزان چسبندگی، رنگ، طعم و وزن دارد؛ غیرممکن است وزن مخصوص یک سانتی‌مترمکعب از یک ظرف عسل طبیعی، از وزن مخصوص بقیه ظرف بیشتر یا کمتر باشد حال آنکه ممکن است دیگر شهدها و عسل‌های نامرغوب وزن مخصوص، رنگ و طعم یکنواختی نداشته باشند.
۲٫    با گذشت زمان، میزان چسبندگی، میزان شیرینی، میزان مغذی بودن، طعم و عطر عسل طبیعی، تغییر نمی‌کند.
۳٫    عسل طبیعی، کپک نمی‌زند و فاسد نمی‌شود. گزارش شده که در اهرام مصر، عسل‌های بازمانده از هزاران سال پیش، همچنان سالم و قابل استفاده بوده‌اند.
۴٫    البته گرمای زیاد یا سرمای زیاد بر عسل خوب هم تأثیر منفی دارد؛ رنگ برخی از عسل‌های خوب پس از سرد شدن، کدر می‌شود و این اتفاق نمی‌تواند نشانه بد بودن عسل باشد.

ج: رطوبت؛ عسل طبیعی رطوبت چندانی ندارد. برخی افراد از میزان رطوبت عسل، تا حدودی به میزان طبیعی بودن عسل پی می‌برند؛ در این خصوص لازم به یادآوری است:

۱٫    می‌توان شیشه عسل را بالا و پایین کرد. از سرعت بالا و پایین رفتن حباب‌های داخل شیشه می‌توان میزان رطوبت آن را دریافت.
۲٫    با آزمون‌های اول و دوم که برای سنجش میزان چسبندگی عسل ذکر کردیم، و بررسی میزان کش آمدن عسل، می‌توانیم زیادی و کمی رطوبت آن را دریابیم.
د: طعم و مزه؛ عسل طبیعی شیرینی ویژه و طعم خاصی دارد البته بین عسل‌های مختلف به‌دلیل تفاوت تغذیه زنبور و اقلیم زیستی آن، طعم‌های متفاوتی چشیده می‌شود اما عسل طبیعی از هرگونه و اقلیم، مزه‌ای ممتاز از شکر، شیره خرما و انگور و… دارد.

و: رنگ؛ عسل طبیعی رنگ‌های مختلفی دارد اما چنان که در بخش «پایداری ویژگی‌ها» گفتیم، رنگ آن یک‌نواخت است؛ اگر ظرف عسل شفاف و شیشه‌ای ‌باشد، در جای جای یک ظرف عسل طبیعی، تفاوت رنگ، پررنگ یا کمرنگ بودن، دیده نمی‌شود؛ گذر زمان هم رنگ عسل طبیعی را تغییر نخواهد داد در حالی که دیگر شهدها و عسل غیرطبیعی براثر گذر زمان به‌دلیل تابش آفتاب، تبخیر و کاهش رطوبت و… رنگی تیره‌تر به خود خواهد گرفت.

ز: عطر و بو؛ عطر نیز نشانه دیگری برای شناسایی عسل خوب است البته همانند آنچه درباره طعم گفتیم بین عسل‌های مختلف به‌دلیل تفاوت تغذیه زنبور و اقلیم زیستی آن، بوهای متفاوتی استشمام می‌شود؛ عسل غیرطبیعی یا نامرغوب یا بویی ندارد یا بوی آن جذاب نیست اما عسل طبیعی رایحه‌ای ممتاز و خوش دارد. اگر در یک اتاق کوچک، ظرف عسل را باز کنند، کسانی که شامه معمولی دارند و عسل را ندیده‌اند، حتماً از رایحه مطبوع، وجود عسل را در آن نزدیکی درمی‌یابند.

عسل‌هایی که زنبور آن از گل‌های معطر همانند گل محمدی، زعفران، اقاقیا تغذیه کرده‌اند، رایحه خوشبو‌تری دارند تا عسل‌هایی که زنبورهای آن از باغ‌های میوه یا گون تغذیه کرده باشند، کسی که شامه‌اش به بوهای طبیعی آشناست و رایحه گیاهان معطر را می‌شناسد به‌راحتی از بوی انواع عسل، انواع گیاهانی را که زنبور از آن بهره برده شناسایی می‌کند؛ عسل گیاهان و میوه‌های معطر مانند گل‌محمدی، زعفران و سیب شامه‌نواز است، عسل گون هم خوشبو است اما بوی آن به‌اندازه مواردی که یاد کردیم، دلنواز نیست.

آیا شکرک‌زدن نشانه تقلبی‌بودن عسل است

اول ــ نگه‌داری عسل طبیعی نیازمند محیط فریزری و یخچال نیست؛ عسل را در محیط طبیعی نگه دارید البته گرمای بالاتر از ۴۰ درجه بر کیفیت عسل اثر می‌گذارد و خواص طبیعی آن را می‌کاهد.

دوم ــ اگر در عسل طبیعی، جانوری مثل سوسک یا پشه بیفتد، در درون عسل، به همان حالت اولیه معلق و سالم، باقی می‌ماند. لازم نیست چنین عسلی را دور بریزید، می‌توانید پشه یا جانور را از آن خارج کرده و از آنجایی که تغذیه از آن عسل مشمئز‌کننده است، آن را به‌عنوان ضماد برای درمان‌های جلدی و پوستی استفاده کنید.

سوم ــ به‌خلاف باور رایج بسیاری از مردم، شکرک زدن عسل نشانه بد بودن آن نیست؛ برخی از عسل‌ها، در سرما، شکرک می‌زنند و رنگ آنها کمی مات می‌شود؛ در واقع شکرک زدن عسل، پدیده طبیعی تبلور و بلوری شدن یا کریستالیزاسیون عسل است، دکتر شهرستانی استاد دانشگاه و مؤلف کتاب «زنبور عسل و پرورش آن» می‌نویسد: شکرک زدن عسل نه‌تنها دلیل بر بدی و تقلبی بودنش نیست بلکه به‌عکس معرف آنست که عسل کاملاً سالم بوده و به هیچ وجه بـا شکر مخلوط نشـده اسـت.

چهارم ــ مزه، عطر، طعم، رنگ و بوی عسل فقط مربوط به گل هر منطقه است و به نژاد زنبور عسل بستگی ندارد؛ «نوع نژاد فقط در پرکاری و کم‌کاری تأثیر دارد».

محمدمهدی شیرمحمدی؛ محقق طب سنتی

منبع:خبرگزاری تسنیم

کدمطلب:A97060504

خط مشی احیای سلامت در بازنشر مطالب مندرج در دیگر منابع 

نوشته عسل مرغوب و نامرغوب را بشناسید اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی –بخش نهم: این قسمت دیدگاه شهید آیت الله دکتر بهشتی

$
0
0

دیدگاه شهید آیت الله دکتر بهشتی درباره طب اسلامی

دوستان عزیزم! چرا جهت معالجات امارض از گیاهان دارویی ایران استفاده نکنیم…؟ چرا طب سنتی و شیوه گیاه درمانی و طریقه استفاده از ادویه جات، مورد استفاده ما ایرانیها قرار نگرفته؟ چرا وزارت بهداری و دست اندر کاران تا به حال در گسترش و احیای طب سنتی و گیاه درمانی قدمی برنداشته اند؟ چرا ما ایرانیها با داشتن گنجینه های طبی، همیشه باید در چنگال داروهای خارجی اسیر و عاجز باشیم؟

چرا بعضی از داروهای فرنگی در ایران بازار سیاه پیدا کرده و تا چند صد برابر قیمت اصلی به فروش می رسد؟ آیا خودمان مقصر هستیم که زیر بار داروهای گیاهی نرفته ایم و یا داروهای فرنگی در علاج امراض معجره گر بوده اند…؟ آیا تبلیغات و زرق و برق داروهای فرنگی ما را به طرف خود کشیده و یا داروهای گیاهی را مصرف نموده ایم و نتیجه نگرفته ایم..؟ بله… این چرا ها، وقتی جوابش داده خواهد شد که انشاءالله در رأس این امر، یک ایرانی با همت و معتقد قرار گیرد.[۱]

 [۱]  سایت بوعلی دارو.

 

منبع: کتاب دیدگاه ها پیرامون طب اسلامی

گردآوری: هیات تحریریه احیای سلامت

کدمطلب:Dr97041801

نوشته دیدگاه علما و بزرگان درباره طب اسلامی – بخش نهم: این قسمت دیدگاه شهید آیت الله دکتر بهشتی اولین بار در سایت حکیم دکتر روازاده | پدیدار شد.

Viewing all 3058 articles
Browse latest View live